1- مسعده فرزند صدقه گويد: شنيدم از امام صادق - عليهالسلام - که سؤال شد چگونه زناکار را کافر نميداني؟ ولي تارک نماز را کافر ميداني دليل بر اين مطلب چيست؟
حضرت فرمود: چون زناکار و آنکه مانند او است اين کار را به خاطر غلبه شهوت انجام ميدهد، ولي تارک نماز آن را ترک نميکند مگر از روي استخفاف و سبک شمردن.
و اين براي آن است که زناکاري نيست که نزد زني برود مگر اينکه از نزديکي با او طلب لذت کند و هدفش کاميابي و لذتبري و التذاذ است.
ولي هر که نماز را ترک کند، و قصد کند که آن را ترک کند هدفش در ترک آن لذت نيست، و چون لذتي نيست پس براي سبک شمردن است، و هرگاه استخفاف شد کفر واقع ميشود.
2- ابن صدقه گويد: به امام صادق - عليهالسلام - گفته شد: چه فرقي است ميان کسي که چشمش به زني بيفتد و با او زنا کند، و يا به خمر و شرابي بيفتد و او را بياشامد، و بين کسي که نماز را ترک کند، در حالي که زناکار، و شارب خمر مستخف (و کوچک شمار) به شمار نميرود، اما تارک نماز مستخف به شمار ميرود؟ دليل اين مطلب چيست، و علت اين فرق چيست؟
حضرت فرمود: دليل اين است که هر چه تو خود را در آن وارد ساختي بدون اينکه فشار شهوتي تو را به آن وادار کند - مانند زنا و خمر - اين از باب استخفاف است، مثل نماز که تو خودت اقدام به ترک آن ميکني و فشار شهوتي تو را وادار به آن نميکند. و اين فرق بين اين دو نوع گناه است. [1] .
- توضيح: علت اينکه تارک نماز، خدا را کوچک شمرده است - و اين گناه بسيار بزرگي است - اين است که ترک نماز تحت فشار شهوت قهري نيست که انسان
[ صفحه 349]
در برابر آن بياختيار باشد، بلکه انسان با انگيزهي کوچک شمردن خدا، و به طور خود خواسته ترک نماز ميکند، در حالي که زنا و شرب خمر تحت فشار شهوت صورت ميگيرد، که انسان در برابر آن گاهي بياختيار ميشود، و از روي استخفاف شراب نميخورد و زنا نميکند.
|