حفص بن غياث گويد: نزد مولاي و سرور جعفريها امام جعفر صادق - عليهالسلام - هنگامي که منصور (دوانيقي) حضرتش را احضار نمود و ابن ابوالعوجاء که ملحد و بيدين بود به آن مجلس آمد، و به حضرت گفت: در تفسير اين آيه: (کلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غيرها) [1] «هرگاه پوستهاي تنشان (در آن) بريان گردد (و بسوزد)، پوستهاي ديگري به جاي آن قرار ميدهيم» چه ميگوئيد؟
فرض کنيم اين پوست معصيت کرده است و عذاب شد، ديگر چرا پوست جديدي را که پيدا ميشود؛ عذاب شود؟
حضرت فرمود: واي بر تو؛ اين از نظري همان است، و از نظري ديگر است.
گفت: اين مطلب را به من بفهمان.
حضرت به او فرمود: اگر شخصي خشتي را بشکند، و ريز ريز کند، سپس روي آن آب بريزد، و آن را گل کند، سپس آن را به شکل اوليه خود برگرداند، آيا اين همان، و غير از آن نيست؟
آن زنديق گفت: بله، خداوند، عمر تو را طولاني کند. [2] .
|