ابن ابويعفور گويد: به امام صادق - عليه‏السلام - عرض کردم: همانا من با مردم رفت و آمد دارم و معاشر هستم، خيلي تعجب مي‏کنم از کساني که ولايت شما را نپذيرفته‏اند، بلکه ولايت فلان و فلان را پذيرفته‏اند، ولي با اين حال داراي امانت و راستگوئي و وفاداري هستند، در حالي که افرادي ولايت شما را پذيرفته‏اند نه امانت دارند، نه وفاداري، نه راستگوئي. راوي گويد: امام صادق - عليه‏السلام - راست نشست، و مانند شخص غضبناکي به سوي من روي آورد، سپس فرمود: کسي که ولايت امام جائر و ستمگري را پذيرفته است که از ناحيه‏ي خدا نيست دين ندارد، و از کسي که ولايت امام عادل از [ صفحه 257] ناحيه خدا را پذيرفته است، گله‏اي نيست. گفتم: آنها دين ندارند، و نه از اينها گله‏اي نيست؟! حضرت فرمود: بله، نه آنان دين دارند، و از اينها گله‏اي. سپس حضرت فرمود: مگر نشنيده‏اي فرموده خدا را که مي‏گويد: (ألله ولي الذين آمنو يخرجهم من الظلمات إلي النور) «خداوند، ولي و سرپرست کساني است که ايمان آورده‏اند؛ آنها را از ظلمتها به سوي نور بيرون مي‏برد» يعني از تاريکيهاي گناهان به نور توبه، و يا آمرزش، به خاطر ولايت و پيروي از هر امام عادلي که از ناحيه‏ي خدا است. و آنجا که مي‏گويد: (والذين کفروا أولياءهم الطاغوت يخرجونهم من النور إلي الظلمات) «(اما) کساني که کافر شدند، اولياء آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور به سوي ظلمتها بيرون مي‏برند»، پس چه نوري کافر دارد که از او خارج مي‏شود؟ معني اين کلام اين است که آنها بر نور اسلام بودند ولي هنگامي که از هر امام (رهبر) جائري که از ناحيه‏ي خدا نيست پيروي مي‏کنند از نور اسلام خارج و به ظلمات و تاريکيهاي کفر وارد شدند، و لذا خداوند آتش را براي آنها با کفار واجب کرد و فرمود: (أولئک أصحاب النار هم فيها خالدون) [1] «آنها اهل آتش هستند و هميشه در آن خواهند ماند» (يعني آنان اهل جهنم و آتش هستند و هميشه در آن باقي خواهند بود). [2] .

[1] سوره‏ي بقره آيه‏ي 257. [2] غيبة النعماني: 65، بحارالأنوار: ج 23 ص 322 ح 39.