1- خالد بن نجيح از زراره حديثي را - در ارتباط با غيبت حضرت قائم - عليهالسلام - روايت کرده، که زراره در آن به امام صادق - عليهالسلام - گفت: فدايت شوم؛ اگر من آن زمان را درک کردم چه عملي را انجام دهم؟
حضرت فرمود: اي زراره اگر آن زمان را درک کردي بر خواندن اين دعا ملازمت کن.
بارالها؛ خود را به من بشناسان، زيرا اگر خود را به من نشناساني پيامبرت را نخواهم شناخت.
بارالها؛ پيامبر و فرستادهات را به من بشناسان، زيرا اگر پيامبرت را به من
[ صفحه 187]
نشناساني حجتت را نخواهم شناخت.
بارالها؛ حجتت را به من بشناسان، زيرا اگر حجتت را به من نشناساني از دينم دور و گمراه خواهم شد. [1] .
2- زرارة بن اعين گويد: امام صادق - عليهالسلام - فرمود: آن جوان (يعني حضرت مهدي - عليهالسلام -) ناچار غيبت ميکند.
پرسيدم: چرا؟
فرمود: براي اينکه ميترسد - و با دست خود به شکمش اشاره کرد (يعني او را ميکشند) - و او است که چشم به راهش باشند، و او است که مردم در ولادتش ترديد ميکنند، برخي ميگويند: در شکم مادرش بود (که پدرش مرد)، بعضي ميگويند: پدرش مرد و فرزندي نگذاشت، و بعضي ميگويند: دو سال پيش از وفات پدرش متولد شد.
زراره گويد: من عرض کردم: چه دستور ميفرمائي اگر من آن زمان را درک کردم؟
فرمود: خدا را با اين دعا بخوان :
«خدايا؛ خودت را به من بشناسان، زيرا اگر خودت را به من نشناساني من تو را نخواهم شناخت.
خدايا؛ پيغمبرت را به من بشناسان، زيرا اگر تو پيغمبرت را به من نشناساني من هرگز او را نخواهم شناخت.
خدايا؛ حجتت را به من بشناسان، زيرا اگر تو حجتت را به من نشناساني از طريقهي دينم گمراه ميشوم». [2] .
|