يکي از اصحاب ما گويد: از امام صادق - عليه‏السلام - درباره‏ي مجوس سؤال شد: آيا پيامبر داشتند يا نه؟ حضرت فرمود: آري، مگر داستان نامه‏ي رسول اکرم - صلي الله عليه و آله و سلم - به اهل مکه را نشنيدي که براي آنها نوشت: اسلام بياوريد و اگر نه با شما مي‏جنگم، [ صفحه 118] آنها براي پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - نوشتند: از ما جزيه بگير، و ما را بگذار به عبادت بتها ادامه دهيم. پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله و سلم - در پاسخ آنها نوشتند: من جزيه نگرفتم مگر از اهل کتاب. آنان در حالي که قصد داشتند او را تکذيب کنند براي او نوشتند: شما مدعي شدي که جزيه از غير اهل کتاب نمي‏گيري، در حالي که از مجوس منطقه «هجر» (که يکي از قصبه‏هاي بحرين است) جزيه گرفتي. پيامبر در جواب آنها نوشتند که: براي مجوس پيامبري بود که او را کشتند، و کتابي داشتند که آن را سوزانيدند که پيامبرشان کتابشان را برايشان آورد. [1] . 2- زنديق گفت: به من خبر ده که آيا خدا براي مجوس پيامبر فرستاد؟ زيرا من نزد آنها کتابهائي محکم و استوار، و موعظه‏ها و پندهائي بليغ، و مثالهائي مفيد و شافي يافتم و ديدم آنها به ثواب و عقاب اقرار مي‏کنند، و شرائع و برنامه‏هائي مذهبي دارند که به آن عمل مي‏کنند. امام - عليه‏السلام - فرمودند: امتي نيست که خدا براي آنها بيم‏دهنده‏اي نفرستاده باشد، و خدا براي آنها پيامبري با کتاب فرستاد، ولي آنان نبوت آن پيامبر را انکار کردند، و کتابش را رد کردند. سؤال کننده گفت: آن پيامبر کيست؟ زيرا مردم مي‏گويند: آن خالد بن سنان است. حضرت فرمودند: خالد يک مرد عرب بياباني بود. و پيامبر نبود، و اين چيزي است که مردم مي‏گويند و با حقيقت مطابقت ندارد. گفت: آيا زردشت است؟ گفت: زردشت براي آنان زمزمه‏اي (وردهائي) آورد، و ادعاي پيامبري کرد، گروهي به او ايمان آوردند، و گروهي انکار کردند و او را از شهر خارج کردند، و [ صفحه 119] حيوانات درنده او را در بيابان خوردند. [2] .

[1] بحارالأنوار: ج 14 ص 463 ح 28. [2] بحارالأنوار: ج 10 ص 176 - 179.