ابوبصير گويد: به امام صادق - عليه‏السلام - گفتم: دعاي حضرت يوسف در چاه چه بود، زيرا در اين مورد ما با هم اختلاف داريم؟ حضرت صادق - عليه‏السلام - فرمودند: هنگامي که يوسف - عليه‏السلام - در چاه بود، و از زندگي مأيوس شد گفت: [ صفحه 115] بارالها، اگر گناهان و خطاها چهره‏ي مرا نزد تو کريه کرده است و سبب شده است صداي مرا به سوي خود بالا نبري، و دعائي برايم اجابت نفرمائي، من تو را به حق آن پيرمرد يعقوب مسألت مي‏نمايم، و قسم مي‏دهم، پس رحم کن به ضعف و ناتواني او، و بين من و او را جمع نما، به تحقيق تو از حزن و اندوه او به خاطر من، و از شوق من به او آگاه هستي. راوي گويد: سپس امام گريه نمودند و فرمودند: من نيز مي‏گويم: بارالها، اگر گناهان و خطاها چهره‏ي مرا نزد تو کريه کرده است و سبب شده است تا صداي مرا به سوي خود به بالا نبري به ذات خودت مسألت مي‏نمايم و قسم مي‏دهم که مانند تو هيچ چيز نيست، و به پيامبرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - پيامبر رحمت نزد تو متوسل مي‏شوم اي الله... اي الله... اي الله... اي الله. راوي گويد: حضرت صادق - عليه‏السلام - فرمودند: اين دعا را بخوانيد، و بسيار آن را تکرار کنيد، زيرا بسيار شده به هنگام گرفتاري‏هاي بزرگ آن را خوانده‏ام. [1] .

[1] امالي صدوق، ص 403 ح 4.