حضرت امام جعفر صادق عليهالسلام فرمودند:
سليمان عليهالسلام گنجشک نري را ديد که به جفت خود ميگويد: چرا خودت را از من دريغ ميکني؟ اگر بخواهي (يا بخواهم) قبه سليمان را با منقار خود برميدارم و آن را به دريا ميافکنم. سليمان در حالي که لبخند ميزد به آن گنجشک گفت: آيا براستي ميتواني اين کار را بکني؟ گنجشک گفت: نه، اي پيامبر خدا، اما گاهي اوقات مرد براي همسرش خودنمايي ميکند و خودش را پيش او بزرگ نشان ميدهد و عاشق را بر آن چه ميگويد ملامتي نيست. سليمان به گنجشک ماده گفت: چرا خودت را از او دريغ ميداري، در حالي که او عاشق توست؟ گفت: اي پيامبر خدا، او عاشق نيست بلکه لاف عشق ميزند؛ چون در کنار من غير مرا هم دوست دارد. سخن ماده گنجشک در دل سليمان اثر کرد و بشدت گريست و چهل روز از مردم کناره گرفت و در اين مدت از خداوند مسألت ميکرد که دل او را براي محبت خودش خالي گرداند و محبتش را با محبت غير خود نياميزد. [1] .
|