اسماعيل بن جعفر فرزند بزرگ امام صادق عليهالسلام در زمان حيات پدر درگذشت. بر اساس فرضيهي امامت فرزند بزرگ، عدهاي از شيعيان او را پس از امام صادق
[ صفحه 33]
عليهالسلام امام دانسته، گفتند: او زنده و همان مهدي موعود و امام است. به اين دسته «اسماعيليه خالصه» ميگويند. [1] .
برخي هم مرگ او را پذيرفته و ادعا کردند او به فرزندش محمد وصيت کرده و امام صادق عليهالسلام امر ولايت را به محمد سپرد؛ [2] زيرا امامت از برادر به برادر ديگر منتقل نميشود و اين موضوع تنها درباره امام حسن و امام حسين عليهم السلام بوده است و به همين دليل، با وجود امام سجاد عليهالسلام امامت به محمد بن حنفيه نرسيد. اين فرقه به «اسماعيليه مبارکيه» شهرت يافتند. [3] .
اسماعيليه را با نامهاي سبعيه، باطنيه، قرامطه، مزدکيه، مبارکيه، نزاريه، مستعلويه، تعليميه، ملاحده و خطابيه ميشناسند. [4] آنان نيز به فرقهها و شعبههايي تقسيم شدند. بعدها قرامطه در بحرين و فاطميان در مصر با گرايش به اسماعيليه ظهور کردند. اين فرقه، بيشتر رويکرد سياسي داشت و در پارهاي از انديشههاي کلامي به غلو متمايل بود و تاريخ پر فراز و نشيبي را پشت سر گذاشت.
[ صفحه 34]
امام صادق عليهالسلام با بنيانگذاران اين فرقه به مبارزه برخاست. آن حضرت، جمعي از بزرگان شيعه حتي حاکم مدينه را بر مرگ اسماعيل گواه گرفت و گواهي فوت نوشتند تا جلوي معتقدان به حيات او را بگيرند و خود به صراحت به امام موسي کاظم عليهالسلام وصيت کرد. البته اين فرقه، پس از شهادت امام صادق عليهالسلام شکل رسمي به خود گرفت. اصول اعتقادات ايشان در مباحث خلقت عالم باطن و ظاهر، امامت و نبوت در حيطهي عوالم باطن و ظاهر، ادوار هفتگانه نبوت و مراتب چهارگانه امامت، [5] خاتميت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، باطنيگري، تأويل و غيره است. اين فرقه، به انشعابات زيادي مبتلي شد و در دورههاي بعدي، تغييراتي در عقايد ايشان پديد آمد.
|