ربيع بن صبيح ميگويد: مردي نزد حسن بصري آمد و گفت: از قحطي به تو شکايت ميکنم. حسن گفت: استغفار کن (طلب
[ صفحه 21]
آمرزش از خدا کن) .
ديگري نزد او آمد و از فقر و تهيدستي شکايت کرد؛ در جواب گفت: استغفار کن. سومي آمد و به او گفت: دعا کن خدا به من پسري عنايت کند؛ در پاسخ گفت: استغفار کن.
ما به حسن گفتيم: همه نزد تو آمدند و هر کس حاجت خاصي داشت، ولي تو در پاسخ همه يک جواب (استغفار کن) دادي؟
در جواب گفت: اين پاسخ را از خودم نساختم، بلکه از قرآن در مورد داستان حضرت نوح عليهالسلام دريافتم که نوح عليهالسلام به قوم خود گفت:
(استغفروا ربکم انه کان غفارا - يرسل السماء عليکم مدرارا و يمددکم بأموال و بنين) [1] .
از پروردگارتان طلب آمرزش کنيد که او بسيار آمرزنده است، تا باران پربرکت آسمان را پي در پي بر شما فرستد و شما را با با مالها و فرزندان فراوان ياري نمايد [2] .
از اين آيات ميفهميم که توبه و استغفار و بازگشت به سوي خدا و به ياد خدا بودن و ذکر او، پايه و مايهي اصلي نعمتهاي الهي است: (اذکروني اذکرکم) [3] .
و به عکس فراموش کردن خدا موجب سلب نعمت ميشود:
(لئن شکرتم لأزيدنکم و لئن کفرتم ان عذابي لشديد) [4] .
[ صفحه 22]
|