1.احسان و تفضل مردم را ناديده نگيريد، بلکه متقابلا جواب دهيد؛ اين موضوع را خداوند متعال در قرآن مجيد فرموده: (هل جزاء الاحسان الا الاحسان ( [1] . امام صادق عليه‏السلام در بيان آيه‏ي مذکور چنين مي‏فرمايد: اين آيه، شامل کافر و مؤمن، يا خوب و بد - هر دو - مي‏شود. اگر کسي به انسان احساني نمود، بايد جبران کرد، و اين خود يک نوع سپاسگزاري است؛ چنان که امام رضا عليه‏السلام مي‏فرمايد: «من لم يشکر المنعم من المخلوقين لم يشکر الله عزوجل» [2] . 2. فرمايش امام محمد باقر عليه‏السلام که «هر کس کار خير و خوبي انجام دهد، در حقيقت براي خود کرده است «، اين درس را به ما مي‏دهد که نتيجه‏ي اعمال به خود انسان برمي‏گردد، و نيز انسان به واسطه‏ي [ صفحه 71] کار خير و عمل صالح، خود را بيمه مي‏کند؛ البته اثر وضعي هم در زندگي شخصي و اجتماعي انسان دارد، و نهايتا خداوند متعال پاداش و جزاي خير به او خواهد داد، و بهترين معامله را با او خواهد کرد. در قرآن مجيد آمده است: (اني جزيتهم اليوم بما صبروا أنهم هم الفائزون) [3] . من امروز آن‏ها را براي صبر و استقامتشان پاداش دادم، و آنان رستگار و پيروزند. 3. در قسمتي ديگر از اين وصيت آمده است: بيش تر توجهت به کساني باشد که تو بر آن‏ها برتري داري و آن‏ها براي انجام کاري به تو مراجعه مي‏کنند؛ سعي کن محروم برنگردند، و اين خود يکي از اقسام شکرگزاري از نعمت‏هاي الهي است. از اين رو در حديثي از امام صادق عليه‏السلام ذکر شده که فرمود: براي تسکين خاطر و اندوه خود، همواره به کسي نظر کن که نصيبش از نعمت‏هاي الهي کم‏تر از تو است، تا شکر نعمت‏ها را به جا آوري، و براي افزايش نعمت خداوند، شايسته باشي و استحقاق بيش تري براي عطاياي الهي داشته باشي. ابن وهب مي‏گويد که امام صادق عليه‏السلام فرمود: کسي که سه کار انجام دهد، از سه موهبت محروم نخواهد شد: 1. کسي که دعا کند، از استجابت آن بهره‏مند مي‏گردد؛ 2. کسي که شکر کند، بر نعمتش افزوده مي‏شود؛ [ صفحه 72] 3.کسي که توکل کند، امورش سامان مي‏يابد. سپس، براي هر کدام از موارد فوق، به آيه‏اي از قرآن استدلال کرد و فرمود: آيا قرآن کتاب خداوند متعال را خوانده‏اي؟ که در مورد اول فرمايد: (أدعوني استجب لکم) [4] . مرا بخوانيد تا (دعاي) شما را اجابت کنم. و در مورد دوم مي‏فرمايد: (لئن شکرتم لأزيدنکم) [5] . اگر شاکر و سپاسگزار خدا باشيد، قطعا بر نعمت شما مي‏افزايم. و در مورد سوم مي‏فرمايد: (و من يتوکل علي الله فهو حسبه) [6] . و هر کس بر خدا توکل کند، پس خدا او را کافي است و امرش را کفايت مي‏کند [7] . به اين ترتيب، مي‏بينيم امامان ما در وعظ و ارشاد مردم از آيات قرآن بهره مي‏گرفتند، و گاه - مثل حديث فوق - آيات قرآن را ذکر مي‏کردند، که گفتارشان با کلام خدا آميخته باشد و در نتيجه بهتر اثر کند. [ صفحه 73]

[1] الرحمن، 60. [2] عيون أخبار الرضا عليه‏السلام، ج 2، ص 27، ح 3، باب 31. [3] مؤمنون، 111. [4] مؤمن، 60. [5] ابراهيم، 7. [6] طلاق، 3. [7] کافي، ج 2، ص 65، ح 6، باب التفويض الي الله و التوکل عليه؛ وسائل الشيعه، ج 11، ص 167، ح 20310.