وصية لبعض أصحابه حينما أراد السفر فزوده عليه‏السلام بهذه الوصية القيمة: قال عليه‏السلام: لا تسيرن سيرا و أنت حاف، و لا تنزلن عن دابتک ليلا الا و رجلک في خف، و لا تبولن في نفق، و لا تذوقن بقلة و لا تشمها حتي تعلم ماهي، و لا تشرب من سقاء حتي تعرف ما فيه، و لا تسيرن الا مع من تعرف و احذر من تعرف، و لا تصحب من لا تعرف [1] . شخصي قصد مسافرت داشت؛ حضرت به وي چنين وصيت فرمود: پابرهنه طي طريق نکن، شبانه پا برهنه از مرکبت پياده مشو، در شکافها ادرار مکن، و سبزه‏اي را نچش و بو منما، مگر اين که بداني چيست، و از ظرف آبي مياشام، مگر اين که بداني چه در آن است، و سفر مکن مگر با کسي که مي‏شناسي و از آن که مي‏شناسي [ صفحه 49] برحذر باش و از همراهي با کسي که نمي‏شناسي، بپرهيز . انسان هميشه و در تمام حالات - چه در سفر و چه در حضر- نياز به مرشد و راهنما دارد، و لذا در اين وصيت مي‏بينيم که يکي از اصحاب حضرت در هنگامي که عازم سفر بود، به محضر امام عليه‏السلام شرفياب مي‏شود و حضرت به او چنين وصيت و سفارشي مي‏فرمايد که او را از نظر راهنمايي مستغني مي‏کند که در رفت و برگشت به سلامت بوده و نيازي به کسي نداشته باشد ، ضمنا از نظر دين و آبرو خدشه‏دار نشود. امام باقر عليه‏السلام به مسايل بهداشتي که بايد هر مسافري در سفر به اين مسايل توجه داشته باشد سفارش مي‏فرمايد و در آخر وصيت مي‏کند که با هر کسي دوست و همنشين مشو، مگر اين که او را بشناسي. اين مطلب آخر بسيار با اهميت است که آبرو و حيثيت انسان در دنيا و آخرت در گرو اين مسأله است. در همين زمينه لقمان حکيم به فرزندش چنين وصيت مي‏کند: يا بني سافر بسيفک و خفک و عمامتک و خبائک و سقائک و ابرتک و خيوطک و مخرزتک، و تزود معک من الأدويه ما تنتفع بها أنت و من معک، و کن لأصحابک موافقا الا في معصية الله [2] . فرزندم! هنگام مسافرت مجهز باش تا نيازي به کسي نداشته باشي، و هميشه در سفرها شمشير و کفش و [ صفحه 50] عمامه و خيمه و مشک آب و نخ و سوزن و مقداري دارو و مايحتاج با تو باشد، که نياز به آن‏ها پيدا خواهي نمود، و همچنين با همسفران خويش موافق و همراه باش، و از آنان اطاعت کن؛ مگر در معصيت خداوند متعال که در اين صورت از آن‏ها پيروي مکن.

[1] بحارالانوار، ج 75، ص 189، ح 46؛ و ج 96، ص 123، ح 10. [2] کافي، ج 8، ص 303، ح 466؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 282، ح 2458.