1. بهترين سرمايه براي انسان مؤمن، در هر زمان و مکان، تقواي الهي است، و اين که در تمام امور خدا را در نظر داشته باشد، زيرا گرامي ترين و محبوب ترين انسانها نزد خداوند متعال، متقين هستند. در قرآن مجيد آمده
است: (ان اکرمکم عندالله اتقيکم) ، [1] و تقوا سبب عاقبت به خيري خواهد شد: ( والعاقبة للمتقين) [2] .
2. دومين جملهاي که در اين سفارش گهربار ميبينيم، اين است که امام عليهالسلام ميفرمايد: «و لا تعجل» ؛ يعني در قضاوت و تصميم گيريها عجله و شتاب مکن، و با فکر و انديشه و مشورت عمل کن. هر چه ابن مزارم اصرار ميکند که اي امام عليهالسلام باز هم بفرماييد و مرا راهنمايي کنيد؛ امام صادق عليهالسلام چيزي اضافه نميکند (زيرا آنچه را که در اين سفر براي او پيش خواهد آمد، ميداند) اصولا تعجيل و شتاب در انجام کارها درست نيست؛ مگر در چند مورد:
[ صفحه 202]
اول: اداي نماز، هنگامي که وقت داخل شود.
دوم: دفن ميت.
سوم: تزويج دختر باکره هنگام بلوغ، مشروط به اين که خواستگارش دين و اخلاق داشته باشد.
چهارم: اداي دين، هنگامي که وقتش فرارسد.
پنجم: اطعام مهمان، هنگامي که وارد شود.
ششم: تعجيل در توبه، هنگامي که گناهي مرتکب ميشود [3] .
3. دهانمان را به فحش و سخنان ناشايست آلوده نکنيم؛ اين نوع سخن گفتن از انسان با ايمان به دور است.
البته معاوية بن ابيسفيان سب و شتم را به شاميان آموخت؛ تا جايي که بر روي هشتاد هزار منبر به اميرالمؤمنين علي عليهالسلام ناسزا ميگفتند؛ تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز که وي دستور داد ديگر کسي به حضرت علي عليهالسلام ناسزا نگويد، و هر کس خلاف اين فرمان عمل ميکرد، تازيانهاش ميزدند.
در روايت داريم وقتي در جنگ صفين عدهاي از ياران به سب و لعن معاويه و شاميان پرداختند، حضرت علي عليهالسلام منع فرمود [4] طبق روايتي حجر بن عدي [5] (از صحابه جليل القدر) با جمعي خدمت
[ صفحه 203]
حضرت علي عليهالسلام رسيده، گفتند: يا اميرالمؤمنين! معاويه روي منابر و در مساجد به شما ناسزا ميگويد؛ اجازه دهيد ما هم به او ناسزا بگوييم؟ حضرت فرمود:
اني أکره أن تکونوا سبابين، و لکنکم لو وصفتم أعمالهم و ذکرتم حالهم کان أصوب في القول و أبلغ في العذر [6] .
من دوست ندارم (شما مؤمنان) اهل سب و شتم باشيد و به ديگران ناسزا بگوييد، ولي اوصاف زشت (دشمنان) و اعمال ناپسند آنان را بازگو کنيد و احوال بد آنان را براي ديگران بگوييد؛ اين بهتر است.
و قال رسول الله صلي الله عليه و آله «لا تسبوا الناس، فتکسبوا العداوة بينهم» [7] .
ناسزا به مردم نگوييد که در نتيجه در دلها عداوت و کينه جايگزين محبت خواهد شد.
و قال صلي الله عليه و آله «لا تسبوا الشيطان و تعوذوا الله من شره» [8] .
به شيطان هم ناسزا نگوييد، بلکه به خدا پناه بريد از شر (و وسوسه) او.
روزي امام باقر عليهالسلام براي شاگردان خود سخن ميگفت، و از بعضي از مردم که به سوي افراد غير صالح (مانند ابوحنيفه...) رفته بودند، انتقاد شديد ميکرد؛ در اين راستا چنين بيان فرمود: مردم رطوبت را ميمکند، ولي نهر بزرگ را رها ميکنند (به سوي اين و آن ميروند،
[ صفحه 204]
ولي پيامبر و خاندانش را رها مينمايند) .
شخصي پرسيد: نهر بزرگ چيست؟
امام باقر عليهالسلام فرمود: آن نهر بزرگ رسول خدا صلي الله عليه و آله و علمي است که خدا به او عنايت فرموده است؛ همانا خداوند تمام سنتهاي همهي پيامبران از حضرت آدم تا حضرت محمد صلي الله عليه و آله را براي پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله جمع کرده است.
شاگرد پرسيد: آن سنتها چه بود؟
امام باقر عليهالسلام فرمود: علم پيامبران و علم رسول خدا صلي الله عليه و آله که پيامبر صلي الله عليه و آله همهي آن علمها را به اميرالمؤمنين علي عليهالسلام تحويل داد؛
يکي از شاگردان پرسيد:اي پسر پيغمبر! اميرمؤمنان علي عليهالسلام اعلم و آگاه تر است يا بعضي از پيامبران؟
امام باقر عليهالسلام (خطاب به حاضران) فرمود: بنگريد به اين شخص که چه سؤال (بي جايي) ميکند. خداوند گوشهاي هر کس را خواهد ميگشايد (يعني گوش جان اين شخص، که اين سؤال را ميکند، کر ميباشد) . من به او ميگويم: خداوند علم تمام پيامبران را در وجود حضرت محمد صلي الله عليه و آله گرد آورد، و آن حضرت همهي آن علمها را به اميرالمؤمنين علي عليهالسلام تحويل داد، در عين حال از من ميپرسد: علي اعلم است يا پيامبران؟ (بنابراين سؤالي بيمورد ميکند، زيرا وقتي که من گفتم علم همهي پيامبران به علي عليهالسلام تحويل داده شده، يعني او از همهي آنها آگاه تر است) [9] .
و قال مولانا الصادق عليهالسلام: ألواح موسي عليهالسلام عندنا، و عصا موسي
[ صفحه 205]
عندنا، و نحن ورثة النبيين [10] .
الواح موسي عليهالسلام و عصاي او نزد ما است، و ما وارث (همه) پيغمبرانيم.
|