اين که ايمان با چه چيز ثابت ميشود و با چه از بين ميرود، مسألهاي است که از صدر اسلام مورد بحث و گفتگو بوده است. برخي ميگفتند: ممکن است انسان ايمان بياورد و هيچ عملي هم انجام ندهد، همهي گناهان را هم مرتکب شود، ولي چون ايمان آورده است به بهشت برود. اين گروه به «مرجئه» معروفند. در مقابل، برخي معتقد بودند اگر مؤمني مرتکب گناه کبيرهاي گردد «کافر» ميشود. اين اعتقادي است که به خوارج نسبت ميدهند. آنها ميگفتند که ايمان همان عمل به دستورات و ترک گناهان کبيره است و از اين رو، مرتکب کبيره کافر است. به همين دليل، خوارج خون طرفداران اميرالمؤمنين عليهالسلام را حلال ميدانستند و به نواميسشان تجاوز ميکردند و آن همه فجايع را مرتکب شدند. حرفشان اين بود که ميگفتند اينها کافر شدهاند. حتي در مورد شخص حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام هم چنين اظهار ميکردند که چون ايشان حکميت را پذيرفته - و اين کفر است و شرک - پس از اسلام خارج شده است. اين نوعي برداشت انحرافي از ايمان بود.
اما به نظر ائمهي اهلبيت عليهمالسلام، هيچ کدام از اينها درست نيست. آنان نه نظر مرجئه را قبول داشتند نه نظر خوارج را. چنين نيست که به صرف ايمان قلبي، انسان به بهشت برود، گرچه همه عمر گناه کرده باشد: فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره. و من يعمل مثقال ذرة
[ صفحه 59]
شرا يره. [1] اين طور نيست که زندگي انسان با يک ايمان لحظهاي تمام شود و بعد مجاز باشد هر گناهي را مرتکب شود و در عين حال اصل ايمانش محفوظ باشد. بله، اگر کسي ايمانش را تا آخرين لحظهي حيات حفظ کرد، در عالم آخرت، پس از اين که در عرصات قيامت به اندازهي گناهانش عذاب شد، اگر لياقت شفاعت را داشت، در بعضي از مراحل، مشمول شفاعت قرار ميگيرد و به بهشت ميرود.
ايمان اين هنر را دارد که اگر شخص توانست آن را تا آخرين لحظه حفظ کند، او را نجات ميدهد. اما هيچ کس نميتواند چنين اطميناني داشته باشد؛ چون ارتکاب گناهان موجب ميشود که ايمان به تدريج ضعيف شود و از بين برود و انسان باطنا کافر گردد. نمونهي اين افراد در زمان ما کم نيست. و با کمي دقت، ميتوان آنها را شناسايي کرد. در گذشته هم بودهاند و تا آخر نيز خواهند بود؛ اين سنت الهي است: ثم کان عاقبة الذين أساؤا السواي أن کذبوا بآيات الله. [2] کساني که گستاخانه مرتکب گناه ميشوند و گناه کردن براي آنها به صورت امري عادي درآمده و هرچقدر هم گناه کرده باشند، باکشان نيست به کفر کشيده ميشوند و تا آن جا پيش ميروند که آيات الهي را تکذيب ميکنند».
پس نه نظر مرجئه درست است که گناه هيچ تأثيري در سعادت و شقاوت انسان نداشته باشد، و نه قول خوارج که وقتي انسان مرتکب کبيرهاي شد فورا از ايمان خارج گردد و کافر شود. اگر مؤمن حتي مرتکب گناه کبيره هم بشود خدا به او مهلت ميدهد تا توبه کند و اگر موفق به توبه نشد به اندازهي همان گناهش، در عالم برزخ عذاب ميشود و اگر ايمانش محفوظ باشد در نهايت، در قيامت نجات پيدا ميکند.
|