اين نکته را بايد توجه داشت که از يک نظر، همهي رزقها رزق خدا است، اما آنچه تشريفا
[ صفحه 43]
منسوب به او است از ارزشي والا برخوردار است؛ مثل اين که کعبه را «بيتي» [1] معرفي ميکند، در حالي که همهي بيوت متعلق به او است. چنين اضافهاي را «اضافه تشريفي» ميگويند؛ يعني، به دليل شرافتي که برخي چيزها دارند، خداوند آنها را به خودش منتسب ميکند. نمونهي ديگر اين مطلب در عبارت «نفخت فيه من روحي» [2] است. هر جنبندهاي که روحي دارد روحش از آن خدا است، اما خداوند فقط روح انسان را روح خودش ناميده است.
بنابراين اولا، نعمتهاي دنيوي، همه وسيلهي آزمايش انسان است. ثانيا، هيچ کدام از آنها را نميتوان رزق الهي دانست؛ رزق خدايي، که مورد نظر خداي متعال است، آن است که در آخرت نصيب بندگان خاصش ميکند: تريدون عرض الدنيا و الله يريد الآخرة؛ [3] شما متاع دنيا را ميخواهيد و خدا آخرت را ميخواهد.
با همين مضمون (تحت تأثير قرار نگرفتن از برخورداري دنيايي ديگران) دو آيهي ديگر هم در قرآن داريم: خداوند ميفرمايد: و لا تعجبک أموالهم و أولادهم انما يريد الله أن يعذبهم بها في الدنيا و تزهق أنفسهم و هم کافرون؛ [4] مبادا از (کثرت) اموال و اولاد آنها به شگفتآيي؛ خدا ميخواهد آنها را در زندگي دنيا بدانها عذاب کند و در حالي که کافرند جان آنان را بستاند. آيهي ديگر هم آيهي 85 سورهي توبه است که با يکي دو کلمه اختلاف، دقيقا شبيه همين آيه است. اين آيات دربارهي منافقان نازل شده است.
خداوند در اين آيات کلمهي «اعجاب» را به کار برده است. «اعجاب» مفهومي عميقتر از اين دارد که انسان فقط از چيزي خوشش بيايد. هرگاه چيزي انسان را تحت تأثير قرار دهد و او را منفعل کند، ميگوييم او را به اعجاب واداشته است. خداوند به پيامبرش صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد: کثرت اموال و اولاد آنها تو را دچار دل مشغولي نکند. آنها طعم زندگي و شيريني آن را نخواهند چشيد. اولين دردسر و زحمت افراد مال دوست در جمع کردن مال است، سپس در نگهداري آن. به همين دليل، شيريني زندگي را درک نميکنند. هنگام مردن هم وقتي ميبينند تمام آنچه را جمع کرده و با زحمت از آن محافظت نموده بودند
[ صفحه 44]
از دست ميدهند، هر چه بيشتر نگران و افسرده ميشوند! اموالي را که با يک عمر زحمت، ظلم و ستم، حقکشي و تجاوز به حقوق ديگران فراهم کرده بودند، همه را يک جا از دست ميدهند. آن گاه در حالي از دنيا ميروند که کافرند. در مقام تعبير از مردن چنين کساني، خداوند نميفرمايد: يموتون بلکه ميفرمايد: «تزهق أنفسهم» يعني جانشان درميآيد و بدترين ناراحتيها را متحمل ميشوند. اين همان نتيجهي سوء آزمايش است که در هنگام مرگ ظاهر ميشود. خداوند اين تعابير را به کار ميبرد تا انسان را از دل بستن و خيره شدن به زر و زيور دنيا بر حذر دارد.
اين که چرا خداوند کشش و تمايل به سمت اين گونه ظواهر دنيا را در دل انسان قرار داده بحث ديگري است، اما در هر حال روشن است که اين گونه آيات و روايات درصدد تحذير مردم از چشم دوختن به مظاهر مادي زندگي است.
|