امام صادق عليه‏السلام در ادامه‏ي وصاياي خود به عبدالله بن جندب مي‏فرمايند: و عليک بالصمت تعد حليما جاهلا کنت او عالما فان الصمت زين لک عند العلماء و الستر لک عند الجهال. يکي از انگيزه‏هايي که به طور طبيعي در انسان‏ها وجود دارد اين است که مي‏خواهند خودشان را مطرح کنند. اين حالت در بچه‏ها بيش‏تر به چشم مي‏خورد؛ مثلا، وقتي کودکي چيزي را مي‏داند دلش مي‏خواهد آن را اظهار نمايد تا به ديگران بگويد که از اين چيزها سر درمي‏آورد. اين حالت در حد يک خردسال و يا يک انسان بزرگ‏سال که هنوز تربيت معنوي پيدا نکرده کاملا طبيعي است و عيبي هم ندارد. اما کسي که به تکليف رسيده و مي‏خواهد متخلق به اخلاق اسلامي گردد، بايد به تدريج سعي کند اين انگيزه‏هاي غير الهي را تضعيف نمايد و به جاي آن انگيزه‏هاي الهي را در خود تقويت کند. البته در مورد بچه‏ها بايد توجه داشت که اگر انسان از همان ابتدا بخواهد فرزندش را با اخلاص کامل بار بياورد به گونه‏اي که هيچ ريا و خودنمايي در اعمال او وجود نداشته باشد، آن کودک هيچ‏گاه فرد مؤمن و نمازخواني نخواهد شد؛ چرا که بچه براي انجام دادن کارهاي خير نياز به تشويق دارد که يکي از راه‏هاي آن، تعريف و تمجيد او نزد ديگران است و اين مستلزم اظهار آموخته‏ها توسط کودک مي‏باشد. بنابراين، اين عوامل طبيعي را مادامي که هنوز پاي تکليف به ميان نيامده، بايد رعايت کرد، ولي از ابتداي تکليف بايد احکام شرعي و واجب و حرام را به او شناساند و مثلا، به او فهماند که اگر نماز براي غير خدا و به منظور خودنمايي باشد باطل است. برخي افراد شايد تا سن شصت، هفتاد سالگي هم هنوز از نظر عقلاني رشد نکرده و [ صفحه 202] حالت‏هاي قبل از بلوغ را داشته باشند؛ يعني دلشان بخواهد چيزي را که مي‏دانند نزد ديگران مطرح کنند و بدين وسيله خودشان را نشان بدهند. يکي از راه‏هاي رهايي از اين آفت، اين است که انسان خودش را به کم حرف زدن عادت دهد. کساني که زبانشان آزاد است و در اختيار خودشان نيست، در مقام سخن گفتن انگيزه‏ها و نيات خالص شرعي را در نظر نمي‏گيرند. بزرگان ما همواره سعي مي‏کردند براي محفوظ ماندن از اين آفت کم‏تر حرف بزنند. گاهي عالمي مدت‏ها در يک شهري زندگي مي‏کرده است، اما حتي بعضي نزديکانش ميزان علم او را نمي‏دانسته‏اند، حال آن‏که عالمي برجسته، مجتهدي بزرگ و صاحب تأليفاتي متعدد بوده است. کم حرف زدن آثار مطلوب ديگري هم دارد؛ از جمله اين که جلوي سوء استفاده جاهلان و نيز استهزاي معاندان را مي‏گيرد. کسي که کم حرف مي‏زند، هم از شر جهال مصون است و هم نزد علما محترم و موقر. هم چنين يکي از آفت‏هاي زبان، تندگويي و سخن نا به جا گفتن است. انسان کم حرف اگر سخن نا به جايي از کسي بشنود، چون زود در مقام پاسخ برنمي‏آيد، مي‏تواند خشم خود را فرو ببرد و عکس العملي نشان ندهد. بسياري از سخنان ناروا و کلمات زشت، هنگام عصبانيت بر زبان جاري مي‏شوند، اما اگر انسان - چه عالم و چه جاهل - بردبار باشد، مي‏تواند از بسياري آسيب‏هاي زبان در امان بماند. از اين رو است که امام صادق عليه‏السلام به عبدالله بن جندب مي‏فرمايند: و عليک بالصمت تعد حليما جاهلا کنت او عالما فان الصمت زين لک عند العلماء و الستر لک عند الجهال؛ و بر تو باد به رعايت خاموشي، که باعث مي‏شود بردبار شمرده شوي؛ حال چه در واقع سبب سکوتت جهل باشد و چه با آن که عالم هستي سکوت کرده‏اي. همانا خاموشي مايه زينت تو در نزد دانايان و پوشش تو نزد نادانان است. [ صفحه 203]