«مالک» گويد: «در يکي از سالها همراه جعفر بن محمد به حج مشرف شديم همين که شترش در محل احرام ايستاد و خواست «لبيک» بگويد چنان حالش منقلب شد که صدا در گلويش بريده شد به گونه‏اي که نزديک بود از شتر بر زمين افتد. گفتم: «اي پسر رسول خدا واجب است که «تلبيه» را بگويي، پس بگو.» فرمود: «چگونه به خود جرأت دهم و «لبيک اللهم لبيک » بگويم در حالي که مي‏ترسم خداي متعال بفرمايد: «لا لبيک و لا سعديک». «تو را نمي‏پذيرم و تو به درگاه ما راه نداري.» [1] . نيز نقل شده که يک بار به هنگام خوردن شام، دست امام صادق عليه‏السلام به کاسه‏ي داغ غذا برخورد کرد پس دست مبارکش را کشيد و چند بار فرمود: [ صفحه 23] «نستجير بالله من النار، نعوذ بالله من النار». «پناهنده مي‏شويم به خداوند از آتش جهنم، پناه مي‏بريم به خدا از آتش دوزخ.» و اين جملات را آن قدر تکرار فرمود تا غذا سرد شد. آن گاه افزود: «ما که طاقت و تحمل داغي يک غذا را نداريم چگونه مي‏توانيم آتش دوزخ را تحمل کنيم.» [2] . [ صفحه 24]

[1] انوار البهيه، محدث قمي، ص 243. [2] روضة الکافي، کليني، ص 164.