حضرت صادق عليه‏السلام مي‏فرمايند: «روزي در طواف بودم ناگهان مردي لباس مرا گرفته و کشيد. توجه کردم، ديدم عباد بصري (که يکي از بزرگان و عرفاء و صوفيه است) مي‏باشد، او به من گفت: «آيا اين چنين لباس (نيکو) مي‏پوشي و حال آن که تو فرزند علي بن ابي‏طالب مي‏باشي؟» من در پاسخ او گفتم: «اين لباس را به يک دينار و اندکي خريده‏ام (و ارزش زيادي ندارد) و اميرمؤمنان علي در زماني به سر مي‏برد که آن گونه لباس (ساده و خشن) زيبندگي داشت (و مسلمين در تنگدستي و فقر به سر مي‏بردند) و من اگر آن چنان لباس بپوشم مردم مي‏گويند مانند عباد خودنمايي مي‏کند.» نيز آمده است که «سفيان ثوري» امام صادق عليه‏السلام را ديد که لباس نيکويي از جنس خز [1] پوشيده است. گفت: «پدران شما اين گونه لباس نمي‏پوشيدند.» [ صفحه 20] حضرت فرمودند: «اي سفيان! زير لباس را ببين که جامه‏ي پشمين خشني است و ما امروز نمي‏توانيم مثل زمانهاي سابق لباس بپوشيم، زيرا در اين صورت مردم مي‏گويند: «ديوانه است و يا اينکه خودنمايي و ريا مي‏کند» اما تو اي سفياني لباس رويت لباسي خشن است (به قصد خودنمايي)، لکن لباس زيرين تو از پارچه‏ي اعلا است تا مبادا بدنت را آزرده سازد.» [2] . [ صفحه 21]

[1] پارچه لطيف. [2] بحارالانوار، ج 79، ص 315، ح 28، ص 311 - حلية الاولياء، ابونعيم اصفهاني؛ ص 193، ج 3.