حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: دورترين فاصله از خداوند براي آدمي هنگامي است که همانند حيوان جز پر کردن شکم و ارضاء شهوت، همت و هدفي نداشته باشد. اسماعيل بن جابر روايت مي‏کند که من در مکه در خانه حضرت ابوعبدالله بودم. آن حضرت طعام ميل مي‏کرد. غلام خود را به زمزم فرستاد تا براي او آب بياورد. غلام رفت و بسيار دير آمد. چون مراجعت کرد آب همراه نداشت. حضرت جريان را از او پرسيد. غلام گفت: چون نزديک چاه زمزم رفتم صاحب زمزم به من گفت: تو غلام کيستي؟ گفتم: غلام جعفر بن محمد عليه‏السلام. او در جواب گفت: فداي اهل عراق، حضرت بعد از شنيدن اين سخنان دست به دعا برداشت و دعا کرد و فرمود: برو نگاه کن ببين چه مي‏بيني. غلام رفت و بعد از لحظه‏اي برگشت و گفت: او را مرده ديدم. مردم او را بيرون مي‏آوردند و مي‏گفتند بر پاي ايستاده و هم چنان ايستاده مرد. [ صفحه 114]