حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمود: عفو بايد بدون جريمه و خشونت و نکوهش و سرزنش انجام بگيرد. هارون بن موساي تلعکبري بنابر آن چه به خط شيخ محمد بن حسن قمي يافتم، از محمد بن معروف هلالي خراز نقل مي‏کند که گفت: براي ملاقات حضرت صادق عليه‏السلام به حيرة رفتم. حضرت مرا به خود نزديک کرد و به طرف اميرالمؤمنين عليه‏السلام حرکت نمود. من هم به دنبال حضرت رفتم. در بين راه احتياج به قضاي حاجت پيدا کرد، از راه کنار رفت و قضاي حاجت نمود. سپس با دست شنها را عقب کرد، آب ظاهر شد، وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و دعايي قرائت نمود و فرمود: در اين راه هفتاد هزار کشته مي‏شوند. علي بن حسن گفت: در هبير (هبير شنزار زرود؛ در راه مکه است و گويند سال 312 شخصي قرمطي با اتباعش آن جا راه را بر حجاج بستند و بسياري را کشتند و شايد آن راهي که اشاره فرمود، همين راه بوده و منظور همين قصه بوده است) و غيره همين مقدار کشته شدند - و فرمود: به ناچار مردي از آل محمد خروج مي‏کند و [ صفحه 274] حتما پرچم سفيدي به دست مي‏گيرد - علي بن حسن گفت: در سال 25 اول بني‏رواس مجتمع شدند و براي نماز در مسجد جامع حرکت کردند و عمامه‏ي سفيدي به نيزه‏اي بسته بودند و محمد بن معروف هنگام خروج يحيي بن عمر آن را به دست گرفته بود. - و حضرت فرمود: فرات شما خشک مي‏شود - و همان طور شد - و فرمود: جمعي تنگ چشم مي‏آيند و شما را از خانه‏ها بيرون مي‏کنند - علي بن حسن گفت: کنجور با ترکها آمد و مردم را از خانه‏ها بيرون کردند - و فرمود: درنده‏ها در خانه‏هاي شما مي‏آيند - علي بن حسن گفت: همان طور شد - و حضرت فرمود: گويا جنازه‏هاي شما را مي‏بينم که از قبر بيرون آورده‏اند. علي بن حسن گفت: همه‏ي اينها را به چشم خود ديديم - و فرمود: مرد سرخ و سفيد سبيل داري خروج مي‏کند و بر در خانه‏ي عمرو بن حريث براي او کرسي مي‏گذارند مردم را به بيزاري از علي بن ابيطالب عليه‏السلام مي‏خواند و عده‏ي زيادي را مي‏کشند و همان روز هم کشته مي‏شوند - علي بن حسن گفت: اينها همه واقع شد.