همسر گرامي رسول خدا «ص‏» و از سابقين در اسلام و از مهاجران به حبشه بود.از زنان خردمند عصر خويش به شمار مي‏رفت.نامش هند بود.پس از باز گشت از حبشه، به ‏مدينه هجرت کرد.شوهرش ابو سلمه در جنگ احد مجروح و سپس شهيد شد.پيش ازجنگ احزاب به همسري پيامبر در آمد و سرپرستي فاطمه زهرا «ع‏» را بر عهده گرفت. «چون حسين‏ «ع‏» به دنيا آمد، عهده‏ دار نگهداري او شد». [1] ام سلمه پس از رحلت رسول‏ خدا «ص‏» همواره هوادار اهل بيت ماند و سالها بعد، از مخالفان سر سخت معاويه بود وطي نامه‏اي از برنامه‏هاي معاويه در سب و لعن امير المؤمنين‏ «ع‏» انتقاد کرد. [2] اين بانوي‏ بزرگوار، از راويان حديث از پيامبر بود.حسين بن علي پيش از سفر به کربلا، علم و سلاح ‏پيامبر و ودايع امامت را به او سپرد تا از بين نرود.درخواست آنها نشانه امامت بود.او هم‏ آنها را به امام سجاد تحويل داد. [3] اين، مکانت عظيم او را نزد اهل بيت مي‏رساند. ام سلمه، ازطريق رسول خدا «ص‏» پيشاپيش از ماجراي کربلا و شهادت امام‏ حسين‏ «ع‏» خبر داشت.پيامبر، مقداري از خاک کربلا را به ام سلمه داده بود و در شيشه‏اي ‏نگهداري مي‏شد. حضرت فرموده بود هر گاه ديدي که اين خاک، به خون تبديل شد، بدان ‏که فرزندم حسين‏ «ع‏» کشته شده است.روزي ام سلمه در خواب، رسول خدا را با چهره‏اي ‏غمگين و لباسي خاک آلود ديد، که حضرت به او فرمود: از کربلا و از دفن شهدا مي‏آيم. ناگهان از خواب برخاست، نگاه به آن شيشه کرد، خاک را خونين يافت، دانست که‏حسين‏ «ع‏» شهيد شده است و صدايش به صيحه و شيون بلند شد و همسايگان آمدند و ماجرا را باز گفت. [4] آن روز را به ياد سپردند که دهم عاشورا بود، بعد از بازگشت اهل بيت‏به مدينه، روز خواب را با روز شهادت امام، مطابق يافتند.اين ماجرا در روايات، به‏ «حديث قاروره‏» معروف است. پس از واقعه کربلا، وي به عزاداري بر شهيدان کربلا پرداخت و بني هاشم به تعزيت وتسليت گويي او که تنها همسر باز مانده پيامبر بود، مي‏رفتند.ام سلمه در 84 سالگي، چند سال پس از واقعه کربلا (به نقلي در سال 62) در گذشت و در بقيع، مدفون شد. [5] .

[1] بحار الانوار، ج 43، ص 245. [2] دائرة المعارف تشيع، واژه‏ «ام سلمه‏». [3] بحار الانوار، ج 26، ص 209، اصول کافي، ج 1، ص 235، اثبات الهداة، ج 5، ص 216. [4] همان، ج 45، ص 89، 227 و 232، ج 44، ص 225، 231، 236 و 239، اثبات الهداة، ج 5، ص 192، امالي ‏صدوق، ص 120. [5] دايرة المعارف تشيع.