شعار عاشورايي حسين بن علي‏ «ع‏» و شعار همه آزادگاني که زير بار ظلم نمي‏روند و سلطه جباران را نمي‏پذيرند.به معناي‏ «ذلت از ما دور است‏» و جمله‏اي است که امام‏ حسين‏ «ع‏» در يکي از خطبه‏هايش روز عاشورا بيان فرمود، خطبه‏اي با آغاز «تبا لکم ايتها الجماعة...» که چون همان روز نيز اصرار داشتند آن حضرت را به تسليم و بيعت وادارند، حضرت نپذيرفت و حيات ذلت‏بار در سايه حکومت‏يزيد و ابن زياد را با کرامت دودمان ‏پيامبر و شرافت زندگي مؤمنانه منافي دانست و سر دو راهي مرگ شرافتمندانه يا زندگي‏ ذليلانه، «شرافت ‏شهادت‏» را برگزيد: «الا و ان الدعي بن الدعي قد ترکني (رکزني) بين‏السلة و الذلة، و هيهات له ذلک مني، هيهات منا الذلة، ابي الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون‏ و حجور طهرت و جدود طابت و انوف حمية و نفوس ابية ان يؤثر طاعة اللئام علي مصارع ‏الکرام‏» [1] . اين نوع نگرش به زندگي، تعليم مکتب است که انسان بايد سر دو راهي شهادت ياذلت، عزت شهادت را برگزيند و زندگي زير ستم را مرگ بداند.حضرت علي‏ «ع‏» در جنگ صفين، وقتي ديد که سپاه معاويه بر شريعه فرات دست‏يافتند و ياران او در مضيقه ‏آب قرار گرفتند و چه بسا ذليلانه تسليم شوند، در خطبه‏اي آنان را تشويق کرد که‏ شمشيرها را با خون دشمن سيراب سازند تا خود سيراب شوند، مرگ، در زندگي ذليلانه‏ است و زندگي در مرگ قاهر و پيروز «فالموت في حياتکم مقهورين و الحياة في موتکم‏ قاهرين‏». [2] اين فرهنگ، در خط حماسه علوي و حسيني متبلور است و سرمايه زندگي باکرامت به شمار مي‏رود.امام خميني‏ «ره‏» نيز در برابر تهديدهاي استکبار جهاني، در پيام ‏خويش فرمود: «هيهات که امت محمد «ص‏» و سيراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران ‏وراثت صالحان، به مرگ ذلت بار تن در دهند و هيهات که خميني در برابر تجاوز ديو سيرتان و مشرکان و کافران به حريم قرآن کريم و عترت رسول خدا و امت محمد «ص‏» و پيروان ابراهيم حنيف، ساکت و آرام بماند و يا نظاره‏گر صحنه‏هاي ذلت و حقارت ‏مسلمانان باشد.» [3] . از آستان همت ما ذلت است دور و اندر کنام غيرت ما نيستش ورود بر ما گمان بردگي زور برده‏اند اي مرگ، همتي که نخواهيم اين قيود اکنون که ديده هيچ نبيند به غير ظلم بايد ز جان گذشت، کزين زندگي چه سود؟ [4] . سيد الشهدا «ع‏» در پاسخ برخي از افراد سپاه کوفه که از او مي‏خواستند گردن به حکومت و فرمان يزيد بنهد تا سالم بماند، فرمود: «لا و الله!لا اعطيکم بيدي اعطاء الذليل و لا اقر اقرار العبيد (لا افر فرار العبيد)». [5] اينگونه تسليم شدن را ذلتي برده ‏وار مي‏داند و نمي‏پذيرد. ابونصر بن نباته، درباره اين ديدگاه حسين‏ «ع‏» سروده است: «و الحسين الذي راي الموت في‏العز حياة و العيش في الذل قتلا» [6] حسين‏ «ع‏» کسي است که مرگ همراه عزت را «زندگي‏» ديد و زندگي در ذلت و خواري را «مرگ‏».

[1] نفس المهموم، ص 131، مقتل خوارزمي، ج 2، ص 7، بحار الانوار، ج 45، ص 83، (با تفاوتهايي اندک در تعابير). [2] نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه 51. [3] صحيفه نور، ج 20، ص 113. [4] حسين پيشواي انسانها، محمود اکبرزاده، ص 27. [5] مقتل الحسين، مقرم، ص 280، تاريخ طبري، ج 4، ص 323. [6] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 3، ص 245.در اين کتاب، اشعار، سخنان و حکايات تاريخي فراواني درباره‏روحيه عزت و بزرگواري و جوانمردي، بويژه در ميدانهاي جنگ نقل شده است (ص 245 تا 331).