کميت در لغت، به معناي اسب نيک سرخ‏فش و دم سياه است، اسب سرخ رنگ که به سياهي بزند و يال و دم او سياه باشد (لغتنامه دهخدا) و اين که مي‏گويند: کميتش لنگ است، کنايه از عجز و ناتواني است. از شاعران برجسته شيعه که سروده‏هايش درباره اهل بيت و مرثيه امام حسين عليه‏السلام معروف است.کنيه او «ابو المستهل‏» و اهل کوفه بود.هواداري شديد از بني‏هاشم‏ مي‏کرد و با سروده‏هايش آنان را مي‏ستود.مشهورترين شعرش‏ «هاشميات‏» است. «در وي ‏خصالي بود که هيچ شاعر نداشت: خطيب بني‏اسد، فقيه شيعه، سوارکاري دلير، بخشنده‏و تيرانداز بود و در ميان قومش کسي مهارت او را در تيراندازي نداشت. [1] ولادتش در سال‏60 و وفاتش در سال 126 هجري بود.اين شاعر برجسته، زبان شعري خويش را در راه ‏دفاع از مکتب و ولايت و بيان فضايل عترت و مظالم دشمنان خاندان پيامبر به کار گرفت. مورد علاقه و محبت‏ شديد و دعاي خاص ائمه بود و از بزرگترين مرثيه‏ سرايان عاشورا به ‏شمار مي‏رفت.قصيده ميميه‏ «من لقلب متيم مستهام...» او معروف است.وي در سال شهادت امام حسين‏ «ع‏» به دنيا آمد و به برکت دعاي امام سجاد «ع‏» پايان عمرش ختم به ‏شهادت شد.او که مدتي متواري بود، در ايام خلافت مروان به شهادت رسيد و در همان ‏کوفه در مقبره بني‏اسد دفن شد. [2] . امام باقر «ع‏» در حق او دعا فرمود که: «لا زلت مؤيدا بروح القدس ما ذببت عنا اهل‏البيت‏» يعني همواره تا زماني که از ما خاندان دفاع مي‏کني، مؤيد به روح القدس باشي. ازجمله ابيات قصيده هاشميات اوست درباره شهيد کربلا: قتيل بجنب الطف من آل هاشم فيا لک لحما ليس عنه مذبب و منعفر الخدين من آل هاشم الا حبذا ذاک الجبين المترب [3] . همچنين روايت است که در ايام تشريق، خدمت امام صادق‏ «ع‏» رسيد و اجازه‏ خواست که درباره آن خاندان شعري بخواند.حضرت اهل بيت را جمع کرد تا آنان هم ‏بشنوند.کميت اشعار خود را خواند و حاضران گريستند.امام صادق دست به دعا بلند کرد و گفت: «اللهم اغفر للکميت ما قدم و ما اخر و ما اسر و ما اعلن و اعطه حتي يرضي‏». [4] خدايا، گذشته و آينده کميت را ببخشاي و از نهان و آشکار او درگذر و به او آنقدر عطا کن‏ تا راضي گردد.

[1] لغت‏نامه، دهخدا. [2] الغدير، ج 2، ص 195، سفينة البحار، ج 2، ص 496.درباره وي، از جمله ر.ک: «کميت بن زياد، شاعر العقيده‏». [3] ادب الطف، ج 1، ص 187. [4] منتهي الآمال، ج 1، ص 213 (چاپ 1331 شمسي).