کارواني که از مبدا عزت و آزادگي حرکت کرد و در مقصد شهادت بار افکند.قافله‏ حسيني روز 28 رجب از مدينه بيرون آمد و سوم شعبان به مکه رسيد.افراد کاروان عبارت‏ بودند از سيد الشهدا «ع‏»، فرزندان، برادران، برادر زادگان و عمو زادگانش و نيز خانواده‏ خود و برخي از بستگان ديگر.اين کاروان روز 8 ذيحجه از مکه به سوي عراق حرکت ‏کرد.با همان نفرات قبلي، اما با جمعي از پيروان او از مردم حجاز، کوفه و بصره که در ايام‏ اقامت وي در مکه به او پيوسته بودند.حضرت مقدار ده دينار و يک شتر در اختيار همراهان قرار داده بود که وسايل خود را بر آن حمل کنند. [1] اين کاروان، دوم محرم در کربلا فرود آمد.پس از عاشورا، اين قافله تبديل به جمعي داغدار و دلسوخته و شهيد داده‏شد که بصورت اسير، به کوفه وارد شدند.مردانشان همه شهيد شده بودند و امام سجاد «ع‏» هم بيمار بود و قافله سالار، حضرت زينب‏ «ع‏» بود.در کوفه برخي از زنان، به بستگان‏ خود که ساکن کوفه بودند پيوستند. ما کاروان رفته به تاراجيم مردانمان شناگر رود خون ما رهروان قافله ي صبريم رسواگر فسانه هر افسون فرياد و خشم و رنج و اسيري‏مان ما را سلاح کاري پيکار است بانوي قهرمان عرب، زينب ما را بزرگ و قافله سالار است [2] . اين قافله، پس از پيمودن راه طولاني و دشوار کوفه تا شام و شام تا مدينه، با باري از غم ‏و اندوه به مدينه برگشت و بشير، خبر بازگشت قافله اهل بيت‏ «ع‏» را به مردم خبر داد و مدينه يکپارچه غرق شيون و عزا شد.

[1] مقتل الحسين، مقرم، ص 194. [2] از مؤلف، «قبله اين قبيله‏»، ص 93.