وي همراه پسر عمويش در منزلگاه قصر مقاتل با امام حسين «ع» ديدار کرد.امام او را به نصرت خويش فرا خواند، ليکن هم او و هم پسر عمويش بهانه آوردند که: پير مرديم و بدهکار و عيالمند، کالاهاي مردم نيز در دست ماست.نميدانيم چه خواهد شد؟
ميترسيم امانت مردم تباه شود!بدينگونه به امام، پاسخ سرد و رد دادند.حضرت نيز از آنان خواست که بروند، تا نداي ياري خواهي حضرت را در کربلا نشنوند، چون هر که مظلوميت و تنهايي امام را ببيند و صدايش را بشنود اما پاسخ ندهد و ياري نکند، سزاوار است که خداوند او را در دوزخ افکند. [1] .
|