تاثيري که حادثه کربلا و قيام حسين بن علي «ع» بر انديشه مردم جهان، حتي غير مسلمانان داشته، بسيار است.عظمت قيام و اوج فداکاري و ويژگيهاي ديگر امام و يارانش سبب شده که اظهار نظرهاي بسياري درباره اين نهضت و حماسه آفرينان عاشورا داشته باشند.نقل سخنان همه آن کسان کتاب قطوري ميشود.بويژه که برخي از نويسندگان غير مسلمان مستقلا کتاب درباره اين حادثه نوشتهاند.در اينجا تنها تعدادي اندک از ايننظرها (از مسلمانان و غير مسلمانان) آورده ميشود: [1] .
مهاتما گاندي (رهبر استقلال هند): من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را بدقت خواندهام و توجه کافي به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد يک کشور پيروز گردد، بايستي از سرمشق امام حسين پيروي کند.
محمد علي جناح (قاعد اعظم پاکستان): هيچ نمونهاي از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسين از لحاظ فداکاري و تهور نشان داد در عالم پيدا نميشود.به عقيده من تمام مسلمين بايد از سرمشق اين شهيدي که خود را در سرزمين عراق قربان کرد پيروي نمايند.
چارلز ديکنز (نويسنده معروف انگليسي): اگر منظور امام حسين جنگ در راه خواستههاي دنيايي بود، من نميفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنين حکم مينمايد که او فقط بخاطر اسلام، فداکاري خويش راانجام داد.
توماس کارلايل (فيلسوف و مورخ انگليسي): بهترين درسي که از تراژدي کربلا ميگيريم، اينست که حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند.آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددي در جايي که حق با باطل روبرو ميشود اهميت ندارد و پيروزي حسين با وجود اقليتي که داشت، باعثشگفتي من است.
ادوارد براون (مستشرق معروف انگليسي): آيا قلبي پيدا ميشود که وقتي درباره کربلاسخن ميشنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟حتي غير مسلمانان نيز نميتوانند پاکي روحي را که در اين جنگ اسلامي در تحت لواي آن انجام گرفت انکار کنند.
فردريک جمس: درس امام حسين و هر قهرمان شهيد ديگري اين است که در دنيا اصول ابدي عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغيير ناپذيرند و همچنين ميرساند که هر گاه کسي براي اين صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاري نمايد، آن اصول هميشه در دنيا باقي و پايدار خواهد ماند.
ل.م.بويد: در طي قرون، افراد بشر هميشه جرات و پردلي و عظمت روح، بزرگي قلب و شهامت رواني را دوست داشتهاند و در همينهاست که آزادي و عدالت هرگز به نيروي ظلم و فساد تسليم نميشود.اين بود شهامت و اين بود عظمت امامحسين.و من مسرورم که با کساني که اين فداکاري عظيم را از جان و دل ثنا ميگويند شرکت کردهام، هر چند که 1300 سال از تاريخ آن گذشته است.
واشنگتن ايروينگ (مورخ مشهور آمريکايي): براي امام حسين «ع» ممکن بود که زندگي خود را با تسليم شدن اراده يزيد نجات بخشد، ليکن مسؤوليت پيشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نميداد که او يزيد را بعنوان خلافت بشناسد.او بزودي خود را براي قبول هر ناراحتي و فشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگالبني اميه آماده ساخت.در زير آفتاب سوزان سرزمين خشک و در روي ريگهاي تفتيده عربستان،. [2] روح حسين فنا ناپذير است.اي پهلوان و اي نمونه شجاعت و اي شهسوار من، اي حسين!
توماس ماساريک: گر چه کشيشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسيح مردم را متاثر ميسازند، ولي آن شور و هيجاني که در پيروان حسين «ع» يافت ميشود در پيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب اين باشد که مصائب مسيح در برابر مصائب حسين «ع» مانند پر کاهي است در مقابل يک کوه عظيم پيکر.
موريس دوکبري: در مجالس عزاداري حسين گفته ميشود که حسين، براي حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگي مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت وزير بار استعمار و ماجراجويي يزيد نرفت.پس بياييد ما هم شيوه او را سرمشق قرار داده، از زيردستي استعمارگران خلاصي يابيم و مرگ با عزت را بر زندگي باذلت ترجيح دهيم.
ماربين آلماني (خاور شناس): حسين «ع» با قرباني کردن عزيزترين افراد خود و با اثبات مظلوميت و حقانيتخود، به دنيا درس فداکاري و جانبازي آموخت و ناماسلام و اسلاميان را در تاريخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت.اين سرباز رشيد عالم اسلام به مردم دنيا نشان داد که ظلم و بيداد و ستمگري پايدار نيست و بناي ستم هر چه ظاهرا عظيم و استوار باشد، در برابر حق و حقيقت چون پر کاهي بر باد خواهد رفت.
بنت الشاطي: زينب، خواهر حسين بن علي «ع» لذت پيروزي را در کام ابن زياد و بني اميه خراب کرد و در جام پيروزي آنان قطرات زهر ريخت، در همه حوادث سياسي پس از عاشورا، همچون قيام مختار و عبدالله بن زبير و سقوط دولت امويان و برپايي حکومت عباسيان و ريشه دواندن مذهب تشيع، زينب قهرمان کربلا نقش برانگيزنده داشت.
لياقت علي خان (نخستين نخست وزير پاکستان): اين روز محرم، براي مسلمانان سراسرجهان معني بزرگي دارد.در اين روز، يکي از حزن آورترين و تراژديکترين وقايعاسلام اتفاق افتاد، شهادت حضرت امام حسين «ع» در عين حزن، نشانه فتح نهاييروح واقعي اسلامي بود، زيرا تسليم کامل به اراده الهي به شمار ميرفت.اين درسبه ما ميآموزد که مشکلات و خطرها هر چه باشد، نبايستي ما پروا کنيم و از راهحق و عدالت منحرف شويم.
جرج جرداق (دانشمند و اديب مسيحي): وقتي يزيد، مردم را تشويق به قتل حسين و مامور به خونريزي ميکرد، آنها ميگفتند: «چه مبلغ ميدهي؟» اما انصار حسين به او گفتند: ما با تو هستيم.اگر هفتاد بار کشته شويم، باز ميخواهيم در رکابت جنگ کنيم و کشته شويم.
عباس محمود عقاد (نويسنده و اديب مصري): جنبش حسين، يکي از بي نظيرترين جنبشهاي تاريخي است که تاکنون در زمينه دعوتهاي ديني يا نهضتهاي سياسي پديدار گشته است... دولت اموي پس از اين جنبش، به قدر عمر يک انسان طبيعي دوام نکرد و از شهادت حسين تا انقراض آنان بيش از شصت و اندي سال نگذشت.
احمد محمود صبحي: اگر چه حسين بن علي «ع» در ميدان نظامي يا سياسي شکست خورد، اما تاريخ، هرگز شکستي را سراغ ندارد که مثل خون حسين «ع» بهنفع شکست خوردگان تمام شده باشد.خون حسين، انقلاب پسر زبير و خروج مختار و نهضتهاي ديگر را در پي داشت، تا آنجا که حکومت اموي ساقط شد و نداي خونخواهي حسين، فريادي شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه درآورد.
آنطون بارا (مسيحي): اگر حسين از آن ما بود، در هر سرزميني براي او بيرقي بر ميافراشتيم و در هر روستايي براي او منبري بر پا مينموديم و مردم را با نام حسين به مسيحيت فرا ميخوانديم.
گيبون (مورخ انگليسي): با آنکه مدتي از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نيستيم، مع ذلک مشقات و مشکلاتي که حضرت حسين «ع» تحمل نموده، احساسات سنگين دل ترين خواننده را بر ميانگيزد، چندانکه يک نوع عطوفت و مهرباني نسبت به آن حضرت در خود مييابد.
نيکلسون (خاورشناس معروف): بني اميه، سرکش و مستبد بودند، قوانين اسلامي را ناديده انگاشتند و مسلمين را خوار نمودند... و چون تاريخ را بررسي کنيم، گويد:
دين بر ضد فرمانفرمايي تشريفاتي قيام کرد و حکومت ديني در مقابل امپراتوري ايستادگي نمود.بنابر اين، تاريخ از روي انصاف حکم ميکند که خون حسين «ع» به گردن بني اميه است.
سر پرسي سايکس (خاور شناس انگليسي): حقيقتا آن شجاعت و دلاوري که اين عده قليل از خود بروز دادند، به درجهاي بوده است که در تمام اين قرون متمادي هرکسي که آن را شنيد، بي اختيار زبان به تحسين و آفرين گشود.اين يک مشت مردم دلير غيرتمند، مانند مدافعان ترموپيل، نامي بلند غير قابل زوال براي خود تا ابدباقي گذاشتند.
تاملاس توندون (هندو، رئيس سابق کنگره ملي هندوستان): اين فداکاريهاي عالي از قبيل شهادت امام حسين «ع»، سطح فکر بشريت را ارتقا بخشيده است و خاطره آن شايسته است هميشه باقي بماند و يادآوري شود.
محمد زغلول پاشا (در مصر، در تکيه ايرانيان): حسين «ع» در اين کار، به واجب ديني و سياسي خود قيام کرده و اينگونه مجالس عزاداري، روح شهامت را در مردم پرورش ميدهد و مايه قوت اراده آنها در راه حق و حقيقت ميگردد.
عبد الرحمان شرقاوي (نويسنده مصري): حسين «ع»، شهيد راه دين و آزادگي است.نه تنها شيعه بايد به نام حسين ببالد، بلکه تمام آزاد مردان دنيا بايد به اين نام شريف افتخار کنند.
طه حسين (دانشمند و اديب مصري): حسين «ع» براي به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد و دنبال کردن از جايي که پدرش رها کرده بود، در آتش شوق ميسوخت.او زبان را درباره معاويه و عمالش آزاد کرد، تا به حدي که معاويهتهديدش نمود.اما حسين، حزب خود را وادار کرد که در طرفداري حق سختگير باشند.
عبد الحميد جودة السحار (نويسنده مصري): حسين «ع» نميتوانست با يزيد بيعت کند و به حکومت او تن بدهد، زيرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحه ميگذاشت و ارکان ظلم و طغيان را محکم ميکرد و بر فرمانروايي باطل تمکين مينمود.امامحسين به اين کارها راضي نميشد، گر چه اهل و عيالش به اسارت افتند و خود و يارانش کشته شوند.
علامه طنطاوي (دانشمند و فيلسوف مصري): (داستان حسيني) عشق آزادگان را به فداکاري در راه خدا بر ميانگيزد و استقبال مرگ را بهترين آرزوها به شمارميآورد، چندانکه براي شتاب به قربانگاه، بر يکديگر پيشي جويند.
العبيدي (مفتي موصل): فاجعه کربلا در تاريخ بشر نادرهاي است، همچنان که مسببين آن نيز نادرهاند... حسين بن علي «ع» سنت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنابر فرمان خداوند در قرآن به زبان پيمبر اکرم وظيفه خويش ديد و از اقدام به آن تسامحي نورزيد.هستي خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و بدين سبب نزد پروردگار، «سرور شهيدان» محسوب شد و در تاريخ ايام، «پيشواي اصلاح طلبان» به شمار رفت.آري، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامياب گرديد.
جمع بندي:
«از مجموعه گفتههاي نقل شده، اين جمع بندي به دست ميآيد:
1-امام حسين «ع» بدين جهات قيام کرد: به خاطر بقا و عظمت اسلام و حکومت قرآن، به خاطر مسؤوليت امامت، براي حفظ ناموس و شرف مردم، براي اصلاح حال امت، به خاطر امر به معروف و نهي از منکر، به خاطر دفاع از مظلوم و مصالح عموم.
2-وصف قيام او: نهضت امام بر اساس اخلاق و شهامت و مصلحت عامه بود و جهادي به قصد دفع رذيلت و نشر فضيلت به شمار ميرفت.
3-تاثير قيام امام: مردم بيدار شدند، تظاهر به ديانت را به تعمق و ايمان بدل کردند.
4-اين مکتب به خلق عالم چه آموخت؟ درس اين آموزشگاه، ابدي و اصولي است، از آزادي و عدالت و محبت حکايت ميکند، پاکي نظر را در مبارزه ميآموزد، نحوه امتناع از قبول ستم و رد استعمار را نشان ميدهد، غيرت، شجاعت، فداکاري، پايداري در برابر مصيبات و ثبات بر طريق حق را تعليم ميدهد، حرمتسکوت رادر برابر باطل و فساد، مدلل ميسازد و ثابت ميکند که حق و فضيلت، عدل وايمان، در هر شرايطي ميتوانند بر خودسري و مکر و ستم و کفر، غلبه يابند.ياران صادق امام نيز، بهترين درس ايمان به خدا را به جهانيان آموختند و راه پيروزي ملتها را گشودند و نشان دادند که مؤمنان با کمي تعداد و نيرو، همچنان پيروزند...». [3] .
|