يکي از کساني که در طول راه کربلا به سيد الشهدا «ع» پيوست و همراه او شد. امامحسين «ع» کسي را ميخواست که به راه آشنا باشد، تا از بيراهه به سوي کوفه رود. طرماح بن عدي اعلام کرد که من راه را ميشناسم و جلو افتاد و به سوي کربلا روان شدند. وقتي جلو افتاد، اشعاري را هم ميخواند که با اين مطلع، آغاز ميشود:
يا ناقتي لا تذعري من زجر
و امضي بنا قبل طلوع الفجر [1] .
و مضمون اشعار، در ستايش از دودمان رسول خدا «ص» و سيد الشهداست.در ميانه راه، اجازه طلبيد که به قبيله خود سر زده و به خانواده رسيدگي کند و برگردد.رفت و پس از چند روز، وقتي دوباره برگشت، به «عذيب الهجانات» که رسيد، خبر شهادت امام را شنيد.اندوهگين شد و گريست، از اين که توفيق شهادت در رکاب امام، نصيب او نشد. [2] ولي... آنکه امام را رها کند و سراغ زن و قبيله خويش رود، اين محروميتسزاي اوست، هر چند پسر عدي بن حاتم باشد!
|