از شخصيتهاي برجسته کوفه بود که روز عاشورا، افتخار يافت در رکاب حسين بن ‏علي‏ «ع‏» به شهادت برسد.وي در ميدانهاي جنگ، دلاوريهاي بسياري نشان داده بود.ابتدا نيز هوادار جناح عثمان بود، اما توفيق يافت که نيک فرجام و از شهداي عالي مقام کربلاشود.وي در سال 60 هجري (که سيد الشهدا هم از مکه به قصد کوفه حرکت کرده بود) از سفر حج برمي‏گشت و دوست نداشت که با امام برخورد کند و هم منزل شود.اما در يکي‏از منزلگاهها ناچار با فرود آمدن کاروان حسيني همزمان شد.امام کسي را نزد او فرستاد. فرستاده حسين‏ «ع‏» به خيمه او رفت و پيام امام را رساند.ابتدا بي ميلي نشان مي‏داد. اما همسرش او را تشويق کرد تا برود و ببيند خواسته امام چيست.زهير نزد امام رفت. کلمات‏ امام آتشي در دل او افروخت که از «عثماني‏» بودن به‏ «حسيني‏» بودن تبديل شد. همسرش‏ را نزد قبيله و بستگانش فرستاد و خود به کاروان امام پيوست. [1] سپاه حر وقتي راه را بر امام حسين‏ «ع‏» بستند، زهير با اجازه سيد الشهدا با آنان سخن گفت و به امام پيشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولي امام نپذيرفت. [2] شب عاشورا نيز، از جمله کساني بود که با نطقي پرشور، مراتب‏اخلاص و حمايت و جانبازي خويش را نسبت به امام کرد و گفت: اگر هزار بار هم کشته ‏شوم و زنده گردم هرگز دست از ياري پسر پيغمبر بر نخواهم داشت. [3] . روز عاشورا، سيد الشهدا فرماندهي جناح راست ‏ياران خويش را در ميدان به زهير سپرد.زهير، پس از امام حسين‏ «ع‏» اولين کسي بود که سواره و غرق در سلاح مقابل‏دشمن رفت و به نصيحت آنان پرداخت.شمر به طرف او تيري افکند.گفتگوهايي بين اوو شمر انجام گرفت. [4] ظهر عاشورا هم او و سعيد بن عبدالله جلوي امام ايستادند و سپرتيرها شدند تا امام نماز بخواند.پس از اتمام نماز، به ميدان رفت و شجاعانه نبرد کرد و چنين رجز مي‏خواند: انا زهير و انا ابن القين اذودکم بالسيف عن حسين ان حسينا احد السبطين من عترة البر التقي الزين ذاک رسول الله غير المين اضربکم و لا اري من شين يا ليت نفسي قسمت قسمين [5] . مطابق گفته‏اش، با شمشير از حسين‏ «ع‏» دفاع کرد و جنگيد و کشته شد.امام به بالين او آمد و او را دعا و کشندگانش را نفرين کرد.

[1] بحار الانوار، ج 44، ص 371. [2] اعيان الشيعه، ج 7، ص 71. [3] عنصر شجاعت، ج 1، ص 271. [4] انصار الحسين، ص 37 و عنصر شجاعت، ج 1، ص 250. [5] اعيان الشيعه، ج 7، ص 72.