مداحان اهل بيت، که با ذکر مصيبت و ذکر فضايل خاندان وحي، مجالس حسيني را گرم و اشک عاشقانه شيعيان آل الله را جاري مي‏سازند، از عوامل مهم بقاء فرهنگ ‏عاشورايند.مداح، در اصطلاح شيعي، به کساني گفته مي‏شود که در ايام ولادتها و شهادتهاي ائمه‏ «ع‏» در مجالس جشن و عزا به خواندن اشعاري در فضايل و مناقب محمد وآل محمد، يا در مظلوميت آنان مي‏پردازند.ولي اغلب، به مرثيه خوانان حسيني گفته‏ مي‏شود که با خواندن شعر مرثيه و ذکر مصيبت، اهل مجلس را مي‏گريانند. «مداح: روضه‏خواني که ايستاده در پيش منبر به شعر، مدايح اهل بيت و مصائب آنان را خواند، آنکه ‏ايستاده در کنار منبر در مجالس روضه خواني، يا روان در کوي و بازار، اشعار مدايح‏اهل بيت را به آواز بخواند.» [1] . مداحي اهل بيت و نوحه خواني در سوگ آنان، از جمله کارهايي است که حادثه‏ عاشورا را زنده نگهداشته است.ائمه نيز از مداحان و ذاکران، تقدير و تشويق مي‏کردند، صله مي‏دادند، دعا مي‏کردند و براي اين کار، فضيلت و ثواب بسيار مي‏شمردند.امام‏صادق‏ «ع‏» فرموده است: «الحمد لله الذي جعل في الناس من يفد الينا و يمدحنا و يرثي‏لنا»، [2] خدا را سپاس که در ميان مردم، کساني را قرار داده که به سوي ما مي‏آيند و ما را مدح و مرثيه مي‏گويند.و حضرت رضا «ع‏» در تشويق دعبل به مرثيه خواني در ايام عزاي ‏حسيني فرمود: «يا دعبل!احب ان تنشدني شعرا فان هذه الايام حزن کانت علينا اهل البيت‏» [3] اي دعبل، دوست دارم برايم شعر بسرايي و بخواني، چون اين روزها، روزهاي اندوه ما اهل بيت است.همين گونه مجالس و برنامه‏ها، آن شهادت عظيم و حادثه ‏شگفت را با مرور اينهمه سال، همچنان زنده نگهداشته و به برکت آن نيز، دين و احساسات ديني و انس و آشنايي مردم با خط اهل بيت زنده مانده است.به تعبير امام‏خميني‏ «قدس سره‏»: «روضه سيد الشهدا، براي حفظ مکتب سيد الشهدا است... اين گريه‏ها و اين روضه‏ها حفظ کرده مکتب را.» [4] مداحي، نوعي الگو دادن به مخاطبان و شخصيت‏پردازي اجتماعي و الگويي براي جامعه ارزشي است، سنگري براي پراکندن و نشرفضيلتها در قالبي مؤثر و فراگير نسبت به همه است و مداحان به خاطر اهميت کارشان در جامعه و در شکل دهي افکار و عواطف، نقش مهمي دارند و فلسفه اساسي مداحي، ترويج‏خوبيها و تبيين روحيه‏هاي والاي شهيدان کربلا و دميدن روح تعهد و حماسه درشيعه است و يک عشق و ايمان است، نه يک حرفه و شغل.به تعبير آية ا... خامنه‏اي: «جامعه مداح و ذاکر و ستايشگران اهل بيت، طبقه‏اي هستند که در سايه اين روش، بيشترين تاثير را در تعميق فرهنگ و معارف اسلامي در ذهن مردم دارند... قضيه، فقط قضيه شعر خواني نيست.مساله، مساله پراکندن مدايح و فضايل و حقايق در قالبي است که‏ براي همه شنوندگان، قابل فهم و درک باشد و در دل آنها تاثير بگذارد.» [5] . مداحان، به لحاظ آنکه کارشان بر عنصر «صدا»، «شعر»، «اجرا» و «مخاطب‏» متکي‏ است، بايد هر چه بيشتر نسبت به آموزش ديدنهاي لازم، پختگي اجرا، تمرين پيوسته، گزينش شعرهاي خوب و پر معني و زيبا و بديع و ولايي، مطالعه مقتلهاي معتبر و منابع‏ تاريخي، تکيه روي اشعار و مطالب اخلاقي، فکري و عقيدتي، پرهيز از غلو و مبالغه و گفتن حرفهاي اغراق آميز و غير قابل قبول که اثر منفي دارد، اهتمام ورزند، از دروغ و تصنع و بازار گرمي بپرهيزند، خلوص و صداقت و مناعت طبع را فراموش نکنند، نوکري‏ ابا عبدالله الحسين و اخلاص نسبت به آن حضرت را از ياد نبرند و از آنجا که شعر خوب‏ از نظر مضمون، قالب و تعبير، در دلها و افکار، تاثير ماندگار مي‏گذارد، در شناخت و مطالعه و انتخاب شعرهاي پخته و عميق و زيبا بکوشند تا بهتر بتوانند در اين سمت، به‏ ترسيم چهره الگوهاي کمال و اسوه‏هاي پاکي، يعني معصومين‏ «ع‏» بپردازند و خود نيز الگوي اخلاق و تعهد باشند.رسالت مقدس مداحان در عصر حاضر عبارتست از: -استفاده شايسته از عواطف پاک مردم و جهت دادن به آنها در مسير پاکي وتهذيب و تقوا. -تعميق محبتها و عشقهاي دروني به انسانهاي اسوه و پاک. -روشنگري افکار جامعه و هدايت به ارزشها و خوبيها و تقويت ايمان مردم. -حفظ و اشاعه فرهنگ شهادت از طريق ياد شهداي کربلا و شهداي انقلاب وجنگ و طرح معارف اسلام و انقلاب و خط امام و رهبري و مسؤوليتهاي‏ اجتماعي. روضه روضه و روضه خواني، به معناي ذکر مصيبت‏ سيد الشهدا و مرثيه خواني براي ائمه و معصومين‏ «ع‏» است که مورد تشويق امامان و يکي از عوامل زنده ماندن نهضت‏ حسيني وپيوند روحي و عاطفي شيعه با اولياء دين است.اشک ريختن و گريستن در مصائب ‏اهل بيت‏ «ع‏» نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگيهاي تربيتي براي سوگوار، موجب اجر و پاداش الهي در آخرت و بهره‏مندي از شفاعت ابا عبدالله الحسين است. معناي روضه در اصل، باغ و بوستان است، اما سبب اشتهار مرثيه خواني به‏ «روضه‏» آن ‏است که مرثيه خوانان در گذشته، حوادث کربلا را از روي کتابي به نام‏ «روضة الشهداء» مي‏خواندند که تاليف ملا حسين کاشفي است. «ملا حسين کاشفي (متوفاي 910 هجري) يکي از دانشمندان و خطباي با قريحه و خوش آواز سبزوار در قرن نهم هجري بود، در زمان سلطنت‏ سلطان حسين بايقرا (875-911 ه) به هرات، مرکز حکمراني اين پادشاه ‏رفت و چون حافظه‏اي توانا و قريحه‏اي سرشار و آوازي گيرنده و مطبوع داشت و خطيبي ‏دانشمند بود، بزودي شهرت يافت و مجالس وعظ و ذکر او بسياري را به خود جلب کرد و مورد توجه پادشاه و شاهزادگان و اعيان و اکابر دولت و وزير فاضل و هنرمند هنر پرور او «امير علي شيرنوايي‏» قرار گرفت.کاشفي دانشمندي فصيح و بليغ و شاعر پرکار بود و بيش از چهل کتاب و رساله تاليف کرد.از جمله آنها «روضة الشهداء» بود.کاشفي کتاب‏ روضة الشهدا را در واقعه کربلا به فارسي نوشت و چون مطالب اين کتاب را در مجالس‏ عزاداري از روي کتاب بر سر منبر مي‏خواندند، خوانندگان اين کتاب به‏ «روضه خوان‏» معروف شدند و بتدريج‏ خواندن روضه از روي کتاب منسوخ شد و روضه خوانها مطالب‏ کتاب را حفظ کرده و در مجالس عزاداري مي‏خواندند.در زمان صفويه اقامه عزاداري‏ بسيار رواج گرفت.» [6] . کتاب روضة الشهدا که حاوي ذکر مقتل و حوادث کربلا بود، در قرن دهم توسط محمد بن سليمان فضولي به ترکي ترجمه شد، با نام‏ «حديقة السعداء». [7] در اينجا نمونه‏اي‏ از متن روضة الشهداي واعظ کاشفي را جهت آشنايي مي‏آوريم، که نثري زيبا و ادبي‏ است: «... آخر نظري کن به حسرت آدم صفي و نوحه نوح نجي و در آتش انداختن ‏ابراهيم خليل و قرباني کردن يعقوب در بيت الاحزان و بليت ‏يوسف در چاه و زندان و شباني و سرگرداني موسي کليم و بيماري و بي تيماري ايوب و اره شکافنده بر فرق ‏زکرياي مظلوم و تيغ زهر آبداده بر حلق يحيي معصوم و الم لب و دندان سرور انبياء، و جگر پاره پاره حمزه سيد الشهدا و محنت اهل بيت رسالت و مصيبت ‏خانواده عصمت و سرشک درد آلود بتول عذرا و فرق خون آلوده علي مرتضي‏ «ع‏» و لب زهر چشيده نور ديده زهرا و رخ به خون آغشته شهيد کربلا و ديگر احوال بلاکشان اين امت و محنت‏ رسيدگان عالي همت همه با جان غم اندوخته در کانون غم و الم سر تا پاي سوخته.نظم: ز اندوه اين ماتم جان گسل روان گردد از ديده‏ها خون دل‏» [8] . نثر شيوا و اديبانه‏ «روضة الشهدا» ستودني است، هر چند از نظر نقل، حاوي برخي‏ مطالب ضعيف و بي ماخذ است.بعلاوه اين کتاب، در تحليل حادثه عاشورا ديدگاهي ‏صوفيانه دارد و حوادث را بيشتر به منشا غيبي و مسائل آزمايش و ابتلاء اولياء نسبت ‏مي‏دهد، تا بعد حماسي و اجتماعي و قابل اسوه گيري در مبارزات ضد ظلم. از آنجا که مرثيه خواني و ذکر مصيبت، سنت پسنديده ديني در احياء خاطره و نام و فضايل اهل بيت پيامبر است، بجاست که اهل منبر و مداحان و ذاکران، با توجه به اهميت و نقش بسزاي روضه خواني، در ارائه الگوهاي شايسته بکوشند و چهره خوبي از ائمه و معصومين ارائه کنند.در اين زمينه، به درستي و صحت مطالب نقل شده، اعتبار منابع مورد استفاده، استواري و زيبايي اشعار انتخابي و دوري کردن از هر حرف و روضه و شعري که‏ با مقام والاي اولياء خدا ناسازگار است توجه داشته باشند. [9] در فضيلت گريست و گرياندن‏ افراد براي امام حسين‏ «ع‏» به اين حديث توجه کنيد: امام صادق‏ «ع‏» فرمود: «من انشد في‏الحسين عليه السلام بيت ‏شعر فبکي و ابکي عشرة فله و لهم الجنة‏» [10] هر کس درباره ‏حسين‏ «ع‏» شعري بگويد و گريه کند و ده نفر را بگرياند، براي او و آنان بهشت است.

[1] لغت نامه، دهخدا. [2] وسائل الشيعه، ج 10، ص 469. [3] جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 567. [4] صحيفه نور، ج 8، ص 69. [5] ستودگان و ستايشگران، ص 30 و 31.اين کتاب که مجموعه‏اي برگرفته از سخنان آية ا... خامنه‏اي در ديدارهاي ‏مکرر با وعاظ و مداحان و شاعران و... است، بر محور مداحي و روضه خواني و مرثيه سرايي و... است و براي مداحان‏ و ذاکران و شاعران اهل بيت، نکات بسيار سودمندي دارد، نشر «حوزه هنري‏»، 1372، همچنين کتاب «مديحت پردازان» از غلامحسين رفيعا، حوزه هنري، 1378. [6] موسيقي مذهبي ايران، ص 8. [7] فصلنامه هنر (وزارت ارشاد اسلامي) ج 2، ص 157.اين ماخذ، مقاله مبسوطي درباره تاريخچه تعزيه خواني‏دارد، ص 156 تا 173. [8] در آمدي بر نمايش و نيايش در ايران، جابر عناصري، ص 79. [9] در زمينه آداب اهل وعظ و منبر، از جمله ر.ک: «لؤلؤ و مرجان‏»، مرحوم ميرزا حسين نوري. [10] کامل الزيارات، ص 105.