آن روز که جان خود فدا ميکرديم
با «خون» به حسين «ع» اقتدا ميکرديم
چون منطق ما منطق عاشورا بود
با نفي «خود»، اثبات «خدا» ميکرديم [1] .
خون، عزيزترين موجودي پيکر انسان است که با نبود آن، جان هم نيست.با اينحساب، کسي که حاضر باشد از «خون» خويش در راه مکتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازي است و اين همان «شهادت طلبي» است که از الفباي «فرهنگ عاشورا» است.
هم آن که خون ميدهد و از جان ميگذرد، عزيز است و ماندگار، هم آنکه در راه انتقام خونهاي به ناحق ريخته قيام ميکند، کاري امام زمان گونه ميکند، چرا که آن حضرت، خونخواه کشتگان کربلاست «اين الطالب بدم المقتول بکربلا» و هم آنان که از خونشهيدان، الهام حماسه و فداکاري ميگيرند، شاگردان لايق مکتب شهادتند.
اينکه سيد الشهدا «ع» در آغاز حرکت به سوي کربلا فرمود: هر کس حاضر است خون قلب خويش را در راه ما نثار و ايثار کند، با ما همراه شود: «من کان باذلا فينا مهجته فليرحل معنا» [2] اشاره به همين فرهنگ شهادت طلبي است.قداست خون شهيد نيز از همينجاست، چرا که او با خدا معامله ميکند و حق اوست که با اولين قطره خونش که بر زمينريخته ميشود، آمرزيده شود: «اول ما يهراق من دم الشهيد يغفر له ذنبه کله الا الدين» [3] و قطره خوني که در راه خدا ريخته شود، يا قطره اشکي از خوف خدا، محبوبترين قطره نزد خداوند است: «ما من قطرة احب الي الله عز و جل من قطرتين: قطرة دم في سبيل الله و قطرة دمعة في سواد الليل لا يريد بها عبد الا الله». [4] .
در روايات و زيارات نيز نسبت به سيد الشهدا «ع» و ياران شهيدش تعبيراتي از اين قبيل زياد است که: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و... در راه خدا بذل و نثار کرديد.هر ملتي هم که اين روح و روحيه را داشته باشد، به عزت ميرسد و آنان که از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت ميشوند.امامخميني (ره) ميفرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه کرده است. خون شهيدان براي ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا ميداند که راه و رسم شهادت کور شدني نيست و اين ملتها و آيندگان هستند که به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود.» [5] .
خونشان آيت سرافرازي است
رمز خود سوزي و جهان سازي است
سنگ خونرنگ هر مزار شهيد
غزل خون نشان جانبازي است [6] .
|