يکي از سران امويان از قبيله کنده که همواره با آل علي دشمني داشت.در جنگ صفين، در سپاه معاويه بود.در ايام يزيد هم بر عده‏اي از سپاه، فرماندهي داشت.در دوران قيام‏ مسلم بن عقيل در کوفه، رئيس پليس ابن زياد بود و ماموريت داشت براي يافتن و دستگيري مسلم، خانه‏هاي کوفيان را تفتيش کند.هم او بود که قيس بن مسهر، فرستاده‏ حسين‏ «ع‏» را دستگير کرد و نزد ابن زياد فرستاد و قيس به شهادت رسيد.او بود که ‏هنگامي که عبدالله زبير در مکه بر ضد يزيد سر به مخالفت برداشته بود، بر کوه ابو قبيس‏ منجيق نهاد و کعبه را هدف قرار داد. [1] با سليمان بن صرد و توابين جنگيد.او بود که ازعلي‏ «ع‏» آنگاه که فرمود: «سلوني قبل ان تفقدوني‏» پرسيد: تعداد موهاي سر من چه قدراست؟ [2] در دوران يزيد، به دستور او در حمله و محاصره مدينه شرکت داشت.از مخالفان ‏سرسخت‏شيعه بود و در سرکوبي نهضت توابين حضور داشت و سه سال بعد (در سال ‏67 هجري) به دست ابراهيم بن اشتر کشته شد. [3] در حادثه عاشورا، از فرماندهان گروه‏تيرانداز بود که به سپاه حسين‏ «ع‏» حمله کردند.او پس از شهادت حبيب بن مظاهر، سرمقدس او را در کوفه بر گردن اسب خويش آويخته بود تا به آن افتخار کند.به نقلي بعدهاپسر حبيب (قاسم) کمين کرد و او را کشت.برخي هم قتل اين جنايتکار را به دست‏ياران‏مختار ثقفي در سال 66 در نهضت‏ خروج مختار، در نزديکيهاي موصل نوشته‏اند. [4] .

[1] مروج الذهب، ج 3، ص 71. [2] سفينة البحار، ج 1 ص 281. [3] دائرة المعارف الاسلامية، ج 7، ص 458. [4] مروج الذهب، ج 3، ص 97.