از شهداي والاقدر کربلا بود.حبيب بن مظاهر (مظهر) اسدي، از طايفه بني اسد، کوفي‏ و از اصحاب رسول خدا «ص‏» بود.در هر سه جنگ صفين، نهروان و جمل، در رکاب ‏علي‏ «ع‏» شرکت داشت.از اصحاب خاص امير المؤمنين و حاملان علم آن حضرت و در علوم قرآني شاگرد خاص وي بود.حضرت امير، او را که از حاملان علوم‏ «ع‏» بود، به علم‏ «منايا و بلايا» (آنچه بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخته بود. [1] . عضو گروه ويژه‏ «شرطة الخميس‏» بود که نيروي ضربتي و مطيع علي‏ «ع‏» بودند. [2] در نهضت مسلم بن عقيل در کوفه، وي از کساني بود که در راه بيعت گرفتن براي مسلم، کوشش مي‏کرد.نيز از سران شيعه در کوفه محسوب مي‏شد که به حسين بن علي‏ «ع‏» دعوت نامه نوشت.نزد امام حسين‏ «ع‏» موقعيت والايي داشت.در کربلا نيز امام، او را به‏ عنوان فرمانده جناح چپ سپاه خويش تعيين کرد.حبيب، تلاش فراواني داشت که ياراني‏ از بني اسد را به ياري حسين‏ «ع‏» بياورد، اما سپاه اموي مانع پيوستن آنان به ياران ‏سيد الشهدا شدند. [3] گفتگوي او با ميثم تمار، هنگام عبور از مجلس بني اسد، سالها پيش از عاشورا، که هر يک نحوه شهادت ديگري را پيشگويي مي‏کرد و مايه شگفتي حاضران‏ بودند، معروف است، [4] و اين از همان علم مناياست که از علي آموخته بودند و جريانات ‏آينده را جز داشتند.روز عاشورا رجزي که در حمله‏هايش مي‏خواند چنين بود: انا حبيب و ابي مظهر فارس هيجاء و حرب تسعر [5] . حبيب بن مظاهر، روز عاشورا از اينکه با شهادتش به بهشت ‏خواهد رفت، خوشحال ‏بود و با «برير بن خضير» مزاح مي‏کرد.شهادت او بر حسين‏ «ع‏» بسيار سخت بود.هنگام‏ شهادت 75 سال داشت.سر او نيز همراه سرهاي شهدا در کوفه گردانده شد.

[1] الحسين في طريقه الي الشهادة، ص 6. [2] درباره شرطة الخميس ر.ک: «الاختصاص» شيخ مفيد، ص 2، 3، 7، و65 . [3] انصار الحسين، ص 66. [4] عنصر شجاعت، خليل کمره‏اي، ج 2، ص 26. [5] الحسين في طريقه الي الشهادة، ص 6.