از اصطلاحات مرثيه خواني و عزاداري. دهخدا مينويسد: شاگرد روضه خوان که پيش از استاد، به پاي منبر ابياتي در مصائب اهل بيت خواند.روضه خوان که پاي منبر ايستد و اشعار مصيبتخواند.آنکه... در فاصله فرود آمدن آخوندي از منبر و بر شدن آخوند ديگر، پاي منبر ايستاده يا نشسته نوحه و اشعار مرثيه به آواز خواند. [1] به جوان يا نوجواني که شبکلاهي بر سر نهاده، در پاي منبر مينشست و گاهگاهي صدا در صداي واعظ انداخته، يا سخنان او را زمزمه ميکرد، «پامنبري» گفته ميشد.اين افراد غالبا از فرزندان يا خويشان واعظ بودند که جهت آمادگي فن سخنراني به مجلس آورده ميشدند. [2] .
|