بيعت، بر عهده بيعت کننده، تکليف حمايت و ياري ميآورد، مگر آنکه امام و پيشواي بيعت، اين تعهد را از دوش بيعتگران بردارد و آنان را در «حل» قرار دهد که اگر رفتند، پيمان شکني محسوب نگردد.در اينکه آيا با «حل بيعت»، مسؤوليت از دوش صاحبان بيعت برداشته ميشود، يا آنکه تکليف حمايت و ياري حجت خدا همچنان بر دوش آنان باقي است، بحث است.
امام حسين «ع» يک بار در وسط راه، پس از شنيدن حوادث کوفه و آگاه شدن از دگرگوني اوضاع آن، بيعت را از همراهان برداشت، تا هر که ميخواهد برود.آن هنگام عدهاي رفتند.يک بار هم شب عاشورا پس از خطبهاي که به ستايش از وفاداري اصحابش پرداخت، فرمود: اينها تنها مرا ميخواهند، شما را آزاد ميگذارم که هر کس ميخواهد برود.از تاريکي شب استفاده کنيد و برويد: «فانطلقوا جميعا في حل، ليس لي عليکم مني ذمام، هذا ليل قد غشيکم فاتخذوه جملا» [1] البته آن شب کسي نرفت.برادران و پسران و برادرزادگان عبدالله جعفر و زينب «ع» و کساني چون عباس، زهير بن قين و ديگران برخاستند و اعلام حمايت و جانبازي تا مرز شهادت نمودند و زندگي بي امام و حيات پساز شهادت حسين «ع» را بيارزش دانستند.
گفت اي گروه، هر که ندارد هواي ما
سرگيرد و برون رود از کربلاي ما
برگردد آنکه با هوس کشور آمده
سرناورد به افسر شاهي گداي ما
|