وقتي قافله‏ي امام حسين عليه‏السلام با سپاهيان تحت فرماندهي حر به «نينوا» رسيدند مردي سوار بر اسب تندرو که پيک ابن‏زياد بود به نزد حر رسيد و متن نامه که حاوي از تحت فشار دادن حسين بن علي عليه‏السلام در آن بيابان بي‏آب و علف و بدون داشتن دژهاي حفاظتي بود. حر به مجرد قرائت نامه، امام را از نامه آگاه کرد. امام فرمود: پس بگذار ما در بيابان نينوا و يا غاضريات فرود آئيم. حر گفت: من نمي‏توانم با اين پيشنهاد شما موافقت کنم؛ زيرا من در تصميم‏گيري [ صفحه 196] خود زير نظر فرماندهي کل هستيم. زهير بن قين به امام عليه‏السلام چنين پيشنهاد کرد: آنچه را اکنون مشاهده مي‏فرمائي، بعدا برايمان سخت مي‏شود. بنابراين جنگ با اين عده‏ي، کم آسانتر از جنگ با عده زيادي است. که در آينده‏ي نزديک ملحق مي‏شود. به جانم قسم که ما در آن وقت از پس اين لشکر نمي‏توانيم برآئيم. ولي اکنون مبارزه با آنان مشکل آنچناني ندارد. امام حسين عليه‏السلام فرمود: ما کنت لأبدأ هم بالقتال. من نمي‏خواهم شروع کننده‏ي جنگ باشم. [1] . اللهم اعوذ بک من الکرب و البلاء هيهنا محط رحالنا و هيهنا والله محل قبورنا و هيهنا والله محشرنا و منشرنا و بهذا وعدني جدي رسول‏الله (ص) و لا خلاف لوعده. [2] . خدايا پناه مي‏برم از اندوه و بلاء اينجا فرود آمدن قافله ماست، و اينجا به خدا سوگند محل دفن ماست، و اينجا به خدا قسم موضع ورود در محشر و روز نشور است. اين مکان بود که جدم وعده داد و وعده‏ي او حق است.

[1] ارشاد مفيد، ص 210. [2] بحارالانوار، ج 10، ص 188 - طبري، ج 7، ص 308 - خوارزمي، ج 1، ص 234.