بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم. قال الله الحکيم في کتابه الکريم: و من اضل ممن اتبع هواه بغير هدي من الله ان الله لا يهدي القوم الظالمين. [1] . ترجمه: «و چه کسي گمراه‏تر است از کسي که به دنبال خواسته‏هاي خود رود و از هواي نفس خود پيروي کند بي‏آنکه از هدايت الهي بهره‏مند باشد، و البته خداوند گروه ستمکاران را رهبري نخواهد کرد». منظور از هدايت الهي در اين آيه پيامبران و امامان‏اند که دل آنها به نور خدا منور و سويداي ضميرشان درخشان گرديده است و اسرار عوالم غيب بر آنها مکشوف، و از ايصال به مطلوب درباره افرادي که به آنها بپيوندند دريغ نخواهند نمود. افراد انسان چنانچه در امور تکاملي خود به جهت رسيدن به مقصود و کمال راه بشريت از خواسته‏هاي خود دست‏ برداشته و تابع و تسليم چنين افرادي شوند، بديهي است در کشور وجود آنان بجاي اراده و اختيار ضعيف و تاريک خود آنها اراده و اختيار مربي کلاس ديده متبحر، که از تمام مزاياي سير و سلوک و مصالح و مفاسد راه خبر دارد جايگزين مي‏گردد، و در اين صورت مکمل و متمم نقاط ضعف و فتور آنان شده، دردهاي معنوي آنان را علاج و از عقبات و کريوه‏هاي صعب العبور نفس، آنها را عبور و به تعليم مجاهده با نفس و طرق اخلاص و سيطره معنوي و ملکوتي بر قلب آنها و تابش نور حقيقي در اذهان و نفوس آنان همه را به منزل کاميابي از همه مواهب الهيه‏رسانيده و ميوه کال و نارس وجود آنان را با تربيت تشريعي و امداد نور تکويني پر آب و شيرين و رسيده مي‏کند. اما اگر بنا بشود انسان از افکار شخص خود تجاوز نکند و در تحت تعليم و تربيت چنين مربي قرار نگيرد. در همان محدوده خيالات و افکار کوتاه زنداني مي‏گردد، راه تکامل بر او بسته مي‏شود، از نابينائي جهل به بينائي علم و از ظلمت‏ به نور عبور نمي‏کند. و حقا از همه افراد بشر محروميت و خسران او بيشتر خواهد بود، و اين همان گمراهي عميق و غير قابل علاج است، چون هر درد را مي‏توان معالجه کرد به جز درد جهل و ناداني را. و براي جاهل همين درد بس که جاهل است و در گردابهاي تاريک غوطه خورده و هر لحظه در انتظار هلاکت‏سرمدي که عکس - العمل‏هاي همين جهل مي‏باشد، خواهد بود. امام سرچشمه نور و علم است چون چراغ تاريک دل را به تسليم و تبعيت از او واداريم دل ظلماني، نوراني مي‏شود، و چاه خشک پر آب مي‏گردد، و کالبد مرده زنده، و در تن بي‏روح روان مي‏دمد. و اگر متصل ننموديم چاه خشک به همان منوال، و چراغ تار به همان قسم، و بدن مرده نيز بي‏روح و روان باقي مي‏ماند. در کتاب «غيبت‏» نعماني از کليني با اسناد متصل خود از ابن ابي نصر از حضرت ابي الحسن علي بن موسي عليهما السلام راجع به تفسير آيه کريمه: و من اضل ممن اتبع هواه بغير هدي من الله، روايت مي‏کند که فرمود: من اتخذ دينه و رايه بغير امام من ائمة الهدي. [2] . حضرت فرمود: «منظور از اين شخص گمراه در آيه مبارکه همان کسي است که رويه و دين خود را همان آراء و افکار خود قرار داده و از ائمه هدي پيروي نمي‏کند». و اين همان جاهليتي است که در روايات متواتره از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم وارد شده است که: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية.

[1] سوره قصص 28- آيه 50. [2] «بحار الانوار» ج 7 ص 17.