وقتي که سر حضرت سيد الشهداء عليه السلام را به شام آوردند. احمد حنبل با سند متصل خود از شداد بن عبد الله روايت مي‏کند که او مي‏گويد: سمعت واثلة بن الاسقع و قد جي‏ء براس الحسين بن علي عليهما السلام، قال: فلقيه رجل من اهل الشام فاظهر سرورا فغضب واثلة و قال: و الله لا ازال احب عليا و حسنا و حسينا ابدا بعد اذ سمعت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم في منزل ام سلمة يقول فيهم ما قال. قال واثلة: رايتني ذات يوم و قد جئت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و هو في منزل ام سلمة قد جاء الحسن فاجلسه علي فخذه اليمني و قبله، و جاء الحسين فاجلسه علي فخذه اليسري و قبله، ثم جاءت فاطمة فاجلسها بين يديه ثم دعا بعلي فجاء ثم اردف عليهم کساء خيبريا کاني انظر اليه، ثم قال: «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا»، قلت لواثلة: ما الرجس؟ فقال: الشک في الله عز و جل. قال ابو احمد العسکري: يقال: ان الاوزاعي لم يرو في الفضائل حديثا غير هذا، و الله اعلم. شداد بن عبد الله گويد: «در وقتي که سر حضرت امام حسين عليه السلام را آوردند، مردي از اهل شام واثلة بن اسقع را ملاقات کرد و از شهادت حضرت اظهار سرور کرد، واثله به غضب درآمد و گفت: سوگند به خدا از زماني که شنيدم رسول خدا در منزل ام سلمه درباره آل عبا چه گفت، پيوسته محبت علي و حسن و حسين در دل من است. آنگاه واثلة تمام خصوصيات آن مجلس اصحاب کساء را بيان مي‏کند و مي‏گويد: مثل اينکه آن منظره هم الآن در مقابل نظر من است، و براي عبد الله بن شداد آيه تطهير را از زبان رسول خدا در شان پنج تن مي‏خواند. عبد الله مي‏گويد: به واثله گفتم: مراد از رجس چيست؟ گفت: شک در خداوند عز و جل‏». ابو احمد عسکري مي‏گويد: درباره اوزاعي گفته شده است که در فضائل غير از اين حديث چيز ديگري نقل نکرده است، و خدا داناتر است. ان النبي محمدا و وصيه و ابنيه و ابنته البتول الطاهرة اهل العباء فانني بولائهم ارجو السلامة و النجا في الآخرة. يعقوب بن حميد گويد: و در اين قضيه شاعر سروده است: بابي خمسة هم جنبوا الرجس کراما و طهروا تطهيرا احمد المصطفي و فاطم اعني و عليا و شبرا و شبيرا من تولاهم تولاه ذو العرش و لقاه نضرة و سرورا و علي مبغضيهم لعنة الله و اصلاهم المليک سعيرا و محمد بن طلحه شافعي بعد از ذکر روايات نزول آيه تطهير در شان خمسه طيبه اشعار زير را ذکر نموده است: هم العروة الوثقي لمعتصم بها مناقبهم جاءت بوحي و انزال مناقب في الشوري و سورة هل اتي و في سورة الاحزاب يعرفها التالي و هم اهل بيت المصطفي فودادهم علي الناس مفروص بحکم و اسجال فضائلهم تعلو طريقة منتهي رواه علوا فيها بشد و ترحال