در وقتي است که در جنگ با معاويه به ران آن حضرت خنجر زدند. پس از بهبودي، حضرت خطبهاي خواندند اين خطبه را از عامه هيثمي و ابن کثير با مختصر اختلافي در لفظ آوردهاند و ما به عبارت هيثمي بيان ميکنيم.
ان الحسن بن علي حين قتل علي استخلف، فبينا هو يصلي بالناس اذ وثب رجل فطعنه بخنجر في ورکه فتمرض منها اشهرا ثم قام فخطب علي المنبر فقال: يا اهل - العراق اتقوا الله فينا فانا امراؤکم و ضيفانکم، و نحن اهل البيت الذي قال الله عز و جل:
«انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا»،
فما زال يومئذ يتکلم حتي ما نري في المسجد الا باکيا.
و سپس هيثمي گويد: اين حديث را طبراني روايت کرده و روات حديث از موثقين هستند. «حضرت امام حسن عليه السلام بعد از شهادت پدرش که به خلافت رسيد در وقتي که با مردم نماز جماعت ميخواند ناگهان مردي جست و با خنجر بر ران آن حضرت وارد کرد، حضرت چند ماه مريض شدند و پس از بهبودي به مسجد آمده و خطبه بر منبر خواندند و گفتند: اي اهل عراق از خدا بپرهيزيد و درباره ما اهل بيت چنين مکنيد زيرا که ما اميران و ميهمانان شما هستيم، و ما همان خانداني هستيم که خداوند فرموده: فقط خداوند اراده کرده است که از شما خاندان هر گونه پليدي را بزدايد و پاک و پاکيزه گرداند. (راوي گويد) پس پيوسته آن حضرت در آن روز به سخنراني خود ادامه داد تا اينکه ما کسي را در مسجد نميديديم جز اينکه گريه ميکرد».
|