بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم. قال الله الحکيم في کتابه الکريم: يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم فان تنازعتم في شي‏ء فردوه الي الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و اليوم الآخر ذلک خير و احسن تأويلا. [1] . از مجموع مباحث گذشته به خوبي روشن شد که مراد از اولي الامر در اين آيه مبارکه ائمه معصومين سلام الله و صلواته عليهم اجمعين هستند و حمل آن بر خصوص خلفاء اربعه بعد از رحلت رسول خدا يا بر امراء سرايا يا بر علماء جايز نيست چون در تمام اين طبقات عصمت وجود ندارد. و از تمام مسلمين کسي ادعاي عصمت در آنها ننموده مگر طائفه شيعه که در حق اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه‏السلام معتقد به عصمت هستند.و سابقا ذکر شد که چون آيه بدون قيد و شرط اطاعت آنها را واجب نموده و در رديف اطاعت رسول خدا قرار داده است بنابراين حتما آنها بايد معصوم بوده باشند. و اما حمل آن بر حکام و سلاطين نيز جايز نيست چون اگر اطاعت آنها مطلقا واجب باشد اين مخالف ضرورت دين و آيات صريحه قرآن مبين است که اطاعت از مکذبين و مسرفين و هرگونه گناه و مخالفت امر خدا را حرام مي‏شمرد، و اگر به طور مقيد و در صورت امر به طاعت واجب باشد اين نيز مخالف با اطلاق آيه [ صفحه 170] شريفه است و از همين جهت است که فخر رازي در تفسير خود اعتراف به لزوم عصمت در اولواالامر نموده است و ليکن چون قائل به خلافت بلا فصل اميرالمؤمنين و اولاد طيبين آن حضرت نيست، لذا گويد که: منظور از اولواالامر جماعتي از اهل حل و عقد هستند که داراي علم و خبرويت بوده و در مسائل، اجماع آنها حجت و نتيجه آراء و افکار آنها ملازم با عصمت است. ما در طي مباحث گذشته اين نظريه را باطل نموده و مواضع اشکال و فساد آنرا مفصلا روشن ساختيم.

[1] سوره نساء: 4 آيه 59.