آيه شريفه به طور اطلاق، ظهور بلکه نص در لزوم متابعت آنها است و اين معني بدون عصمت آنها مستلزم محال است زيرا سبک و سياق آيه قابل تخصيص نيست. آيه اطاعت اولواالامر را در رديف اطاعت رسول خدا و مقارن و ملازم با اطاعت آن حضرت و در رديف اطاعت‏خدا لازم شمرده است همچنان که در اطاعت‏خدا و رسول خدا تخصيص معني ندارد همچنين است در اطاعت اولواالامر که با اطاعت آنها در يک قالب ريخته شده و به يک عبارت بيان شده است. در اين مورد اگر احيانا مخصصي بود حتما بايد يا متصل به اين جمله بوده باشد و موارد لزوم اطاعت را معين و موارد عدم لزوم را مشخص کند يا اقلا آيه ديگري از قرآن مجيد [ صفحه 34] صراحتا ناظر به تخصيص در اين مورد باشد مثلا بگويد: لا تطيعوا امرهم في مخالفة الله. و اما آيه ان الله لا يأمر بالفحشاء [1] و نظاير آن ابدا نظري به تخصيص اين مورد ندارد و کلام رسول‏الله در حرمت متابعت مخلوق عند المعاصي رافع ظهور آيه شريفه اولواالامر نخواهد بود و به طور کلي طبق قواعد اصوليه، حکمي قابل تخصيص است که مخصص، ظهور او را در عموم از بين ببرد و اما اگر مخصص ظهور او را از بين نبرد و به عموم خود باقي بود کشف مي‏کنيم که مراد از مخصص در مورد ديگري است و قابليت تخصيص دادن آن عموم را ندارد. و علاوه ما مي‏بينيم در موارد بسيار کم اهميتي که خداوند لزوم احسان يا متابعت را در غير مورد اولواالامر لازم شمرده است بلافاصله تخصيص زده و اطاعت آنها را منحصرا در غير معاصي خدا قرار داده است. درباره احسان و پيروي از پدر و مادر مي‏فرمايد: و وصينا الانسان بوالديه حسنا و ان جاهداک لتشرک بي ما ليس لک به علم فلا تطعهما [2] «ما به انسان درباره احسان پدر و مادرش سفارش نموديم و گفتيم که اگر آنان تو را دعوت به شرک کنند و بر خلاف امر خدا امر کنند از آنها پيروي مکن». در اين مورد که لزوم اطاعت والدين را بيان مي‏کند بلافاصله مقيد و محدود مي‏سازد در موارد غير عصيان خدا.آيا اين مورد اهميتش بيشتر است يا ولايت کليه امور مسلمين؟ اگر در آيه اولواالامر قيدي بود مسلما بايد براي او مخصص و قيد را متصلا ذکر نمود و بر اساس اهميت موضوع در تاخير آن کوتاهي نکرد.و بالجمله نتيجه بحث آن که اطاعت اولواالامر به طور اطلاق لازم است و سياق جمله از تخصيص منع مي‏کند و آيه نهي از فحشاء و کلام رسول خدا در عدم جواز اطاعت در موارد معاصي ابدا نظري به تخصيص لزوم اتباع اوامر اولواالامر ندارد و بنابراين ظهور بلکه نص آيه دلالت‏بر عصمت آنان با مقدمه محاليت اجتماع امر و نهي دارد و هذا واضح لمن تدبر و الحمد لله. [ صفحه 35]

[1] سوره اعراف: 7 آيه 28. [2] سوره عنکبوت: 29 آيه 8.