بدون هيچ‏گونه مقدمه‏اي، مي‏توان مدعي شد که قرآن عميقترين تأثير را در توجه مسلمانان به تاريخ از خود به جاي گذاشته است. [1] قرآن نه تنها خود بخشي از مواد تاريخي را عرضه کرده بلکه مسلمانان را تشويق به فراگيري تاريخ نموده تا در راه‏يابي به سوي هدايت و دينداري از آن بهره جويند، و اين هر دو، درايجاد انگيزه ديني در وجود انسانها، براي توجه به تاريخ مؤثر بوده است. البته دايره اين توجه، محدود به ارزيابي جريانات حق وباطل بوده و در راستاي قانونمندي خاصي که قرآن از زندگي اجتماعي بشر در تاريخ عرضه کرده، مي‏باشد. رنگ ديني تواريخ اسلامي، به ويژه تکيه بر انبيا و نيز کار مداوم بر روي مغازي رسول خدا (ص) متأثر از همين بينش است. گرچه به مرور و به دلايلي ديگر، مباحث تاريخي گسترده‏اي در متون تاريخي مسلمانان مطرح گرديد. اما عنوان «عبرت» که قالب پرداختهاي تاريخي قرآن بود، در بسياري از مواقع مورد توجه مسلمانان قرار گرفت و تاريخ به عنوان «تجارب‏الامم» عرضه شد. توجه مسلمانان به تاريخ انبياي گذشته که بعدها آنها را به سوي متون تاريخي اهل کتاب کشاند و تأثير بزرگي بر فرهنگ تاريخنگاري و محتواي کتابهاي تاريخي ميان مسلمانان باقي گذاشت، ناشي از علاقه مسلمانان به تفسير آيات قرآني در زمينه تاريخ انبيا بود.

[1] تاريخ تاريخنگاري در اسلام، ص 39.