۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

  • شناسه : 3206
  • 04 نوامبر 2022 - 17:02
  • 214 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
تفسیر قرآن ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ _ جلسه ۳
تفسیر قرآن ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ _ جلسه 3

تفسیر قرآن ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ _ جلسه ۳

  سلسله جلسات تفسیر ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ مسجد امام سجاد علیه السلام  خیابان مقداد (آتش) جلسه سوّم   حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (۱)  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ (۲) الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (۳) مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (۴) إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ (۵) اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (۶) صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ […]

 

سلسله جلسات تفسیر ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰

مسجد امام سجاد علیه السلام  خیابان مقداد (آتش) جلسه سوّم 

 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (۱)  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ (۲) الرَّحْمنِ الرَّحیمِ (۳) مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (۴) إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ (۵) اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ (۶) صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ (۷)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

به نام خدا که رحمتش بى‏اندازه است‏و مهربانى‏اش همیشگى. (۱) همه ستایش‏ها، ویژه خداست که مالک و مربّى جهانیان است. (۲) رحمتش بى‏اندازه و مهربانى‏اش همیشگى است. (۳) صاحب و داراى روز پاداش است. (۴)  [پروردگارا!] فقط تو را مى‏پرستیم وتنها از تو یارى مى‏خواهیم. (۵) ما را به راهِ راست هدایت کن. (۶) راه کسانى [چون پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان‏] که به آنان نعمتِ [ایمان، عمل شایسته و اخلاق حسنه‏] عطاکردى، هم آنان که نه مورد خشم تواند و نه گمراه‏اند. (۷)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

سلسله جلسات تفسیر ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

مقدمه

کلمه تفسیر را قبلا اجمالا بحث نمودیم و کلمه دوم که پیرامونش بحث میکنیم کلمه قرآن می باشد .

 کلمه ی قرآن

 کلمه ی قرآن اسمی از اسامی قرآن است و اولین آیه ای هم که معروف و مشهور است که نازل شده بر پیامبر صلوات الله علیه آیه « اقْرَأْ » ۱ می باشد .

در قران کریم نیز در سوره بقره آیه نازل شده که « شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیٓ أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ » ۲ پس کلمه قرآن ،که نام قرآن می باشد مسلم است .

معانی قرآن

معنای قران ،به معنای القرائه می باشد و خود کلمه القرائه مصدر فعل قرئت که به معنای تلوه که اسم مفعول می باشد به معنای تلاوت شده و قرائت شده .

قول علامه طباطبایی

قول دیگری نیز مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله  بیان می کند که بعضا گفته شده« قرءه الشیء  أی جمعت بعضه الی بعض» اگر چیزی را میخواهی جمع بکنید با چیز دیگر به معنای قرائت می باشد در حقیقت به معنای مقروء یا به معنای مکتوب که چیزی را جمع کنیم به صورت نوشتاری ک در زمان قدیم روی پوست گاو و گوسفند و امثال اینها کتابت میکردند ،بعد روی صفحات و لوح های کاغذی که بعد ها روی سی دی و مموری آمده است که فضای بسیاری دارد .

مشقت های جمع آوری

اولین سی دی که بنده به یاد دارم در کتابخانه مرحوم گلپایگانی کنار مدرسه مرحوم گلپایگانی در قم اورده بودند سه هزار پانصد عنوان کتاب های حوزوی را در آن جمع کرده بودند ،که یکی از آن عنوان ها بحار الانوار بود که صد و ده جلد می باشد که آن زمان قیمت آن خیلی گران بوده است که الان همان سی دی ارزان است به علت وفور در بازار .

معانی کتاب

یکی دیگر از نامهای قرآن کتاب است ،بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ الٓمٓ ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِین ۳

کلمه ذلک الکتاب همراه با الف و لام عهد حضور است یعنی همین کتاب ، یعنی آنچیزی که خداوند خلق فرموده اند به عنوان ثقل اکبر و نازل فرمودند بر سینه حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه واله و سلم و تنزیل فرمودند طی بیست سال یا بیست و سه سال بر پیامبر صلوات الله علیه در شأن های مختلف همین« ما بین الدفتین» می باشد ینی بین دو جلد و کاغذ است .

 نزول قرآن مکتوب

پس نشان‌دهنده این است که این کتاب وقتی اینجور بیان می شود  ما نتیجه میگیریم که خداوند تبارک و تعالی علاوه بر تنزیل و انزال و قبل ازخلق این کتاب و خلق قرآن ، آن را مکتوب خلق کرده است و نیز آن را مکتوب برای پیامبر صلوات الله علیه آورده است که « شَهْرُ رَمَضَانَ » ظرف نزول قرآن است .

نام خاص کتاب قرآن

قران نام خاص کتاب قران می باشد و کتاب با الف و لامی که بر سرش امده متوجه قران می شود و کتابهای آسمانی هم کلمه کتاب به انها گفته می شود مثل لقب و نام امیر المومنین علیه السلام که مختص علی علیه السلام می باشد که با توجه به مهم بودن این نام و لقب هر کس که به حکومت و زمامداری می رسید این نام را برای خودش قرار میداد که مقام معظم رهبری حفظه الله وقتی به اصفهان تشریف اوردند در اعتراض به بنری که روی آن چاپ شده بود امیر المومنین سید علی آقا فرمودند بنده خاک کف پای  قنبر علی علیه السلام هم نیستم شما چطور مرا امیر المومنین خطاب کردید ؟

نزول کتاب

کلمه «الکتاب» که نامی از نام های قرآن است یک چیزی را برای ما مسلم می کند که از بدو خلقت قران به همین صورتی که مکتوب است ،همین قرآن نازل شده است یعنی جبرائیل فقط صوت و انچه که به عنوان وحی اورد بر سینه مبارک پیامبر صلوات الله علیه نبود ،بلکه یک کتابی هم آورد تحویل پیامبر صلوات الله علیه داد که الآن آن کتاب در خدمت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء است.

معنای ذَٰلِکَ الْکِتَاب

 کتاب های دیگری که استنساخ شده است بر آن مسلما به تبع آن قرآن است لذا همه ی این کتب همان قران است  چون در سوره مبارکه بقره می فرمایند « ذَٰلِکَ الْکِتَابُ » که هر کس قرانی در دستش می باشد همین کتاب قران است لذا در اینجا مصداق یکی است ولی در شکل های مختلفی تجلی پیدا می کند.

احترام به قرآن

لذا اهمیت ، احترام و توجه به قران این نیست که شما فکر کنید که توجه فقط به همان قرآن و آن کتابی است که دست پیامبر رسید از طرف جبرائیل  بلکه این قرآن همان قران است ،اینهمانی است پس این قرآن موجود همان قرآن است و باید احترام گذاشت و نباید در محضرش دروغ گفت و خدا برسد به داد آنهایی که قرآن را می آورند و به دروغ قسم یاد می کنند و شهادت دروغ می دهند .

دیدار با امام  

بعضی از بزرگان دل و اهل معرفت می فرمایند شما که می‌خواهید امام زمان عجل الله را ببینید به قران شریف نگاه کنید . این قرآنی که در دست شماست ،این صفحات و خطوط قران را بتوانید نگاه کنید کمتر از نگاه به خود حضرت بقیه الله نیست،این قرآن را نگاه کن گناه هم نکن خود حضرت عجل الله به شراغ شما می آیند .

مراقبت از نفس

«وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ »۴

خطاب شده است به حضرت نبی مکرم صلوات الله علیه واله و انچه که خطاب به نبی مکرم می باشد ،خطاب به ائمه اطهار علیهم السلام نیز می باشد ، خودش می آید و احتیاجی به چله نشینی و غیره نیست ،شما پاکی و نجابت در خودتان ایجاد بکنید آنوقت جزو مطهرون به معنای اعم خواهید شد ،انوقت میتوانید امام زمان عجل الله را حس کنید.

معنای اسم مصدری

پس بنابر این نتیجه گرفتیم که قرآن در بدو خلقتش همینگونه که مکتوب است خلق شده که « ذَٰلِکَ الْکِتَابُ » هم همین منظور را نشان می دهد البته اینجا کلمه الکتاب یا قرآن را که به معنای مصدر استعمال شده ،ما به معنای اسم مصدری در واقع میگیریم.

تفاوت مصدر و اسم مصدر

 فرق است بین مصدر و اسم مصدر ،مصدر انجام دادن کاری را میگویند در زبان فارسی به آن کلمه ای گفته میشود ک در آخر آن دال و نون یا تاء و نون داشته باشد به طوری که اگر نون انرا حذف کنیم سوم شخص مفرد به دست بیاید و یا در معنای لغوی آن برگشتن گاه می باشد و یا معنای اصطلاحی« المصدر ما یصدر عنه فعله أو شبهه»  لکن معنای اسم مصدر حاصل و نتیجه کار را گویند لذا حاصل و نتیجه آنچه که از طرف ذات باری تعالی برای انسان به عنوان دستور العمل زندگی در ریز و کلان است قران می باشد لذا خداوند متعال قران را تنزیل و نازل فرمودند که هم دفعتا هم متدرّجا آن را در شأن های مختلف نازل فرمودند و هم به صورت مکتوب حضرت جبرائیل خدمت نبی مکرم صلوات الله علیه و اله تقدیم فرمودند.

آیات دیگر

لفظ کتاب هم در ایات دیگر موجود می باشد مثل سوره مبارکه حاء میم «زخرف»و سوره مبارکه  صاد ایه ۳۳

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ حمٓ وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» ۸

لذا «وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ» نشان‌دهنده این است که کتاب یکی از نام های قرآن است .

جدا کننده حق و باطل

یکی دیگر از نام های قرآن ،« فرقان » است :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا ۵

فرقان آنچیزی است که جدا کننده حق و باطل است ،انچیزی که فارق است .نسبت به امیر المومنین علیه السلام می گویند فاروق هستند یعنی خیلی جدا کننده هستند یعنی مو را از ماست به اصطلاح جدا می کنند لذا حق و باطل را مشخص می فرمایند .

ذکر و قران

یکی دیگر از نام های قرآن « ذکر» است :

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ۶

که به اتفاق مسلم همه ی مفسرین کلمه ی ذکر همان قرآن است .

معنای ذِکر و ذُکر 

ذِکر و ذُکر به معنای یاد و توجه است و به قران ذکر گفته می شود چون انسان را متذکر می کند نسبت به خداوند متعال ،یعنی انسان به وسیله قران متوجه ذات احدیت می شود.

یاد خداوند

 اگر کسی با قران ملموس وبه یاد و توجه خداوند باشد  گناه نمی کند به چند دلیل :

وقتی شما به یاد خداوند باشید خداوند نیز به یاد شماست .

«فَاذْکُرُونِیٓ أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ» ۷

شما به یاد من باشید من نیز به یاد شما هستم

«فَاذْکُرُونِیٓ أَذْکُرْکُمْ»  در نتیجه شرط نه فاء آمده است  نه چیز دیگری که باید یک شرط دیگر بیان می کرد که« فان تذکرونی اذکرکم » محذوف است دلالت بر این دارد که فقط از لحاظ مقدم و تالی بودن «فاذکرونی»مقدم است  و الا همین که ما به یاد خدا باشیم ،خدا خاصه به یاد ما می باشد ،ما هیچ وقت گناه، خطا ومعصیت نمی کنیم و شیطان نمیتواند به اعمال ما راه پیدا کند همانطور که در روایات داریم که فرمودند :اگر که انسان از دلش ذکر غیر خدا را بیرون کرد آن وقت هیچ راهی برای شیطان بر او پیدا نمی شود و فقط در دل او جای خداست .

احترام به قران

مثلا یک پارچه ای را به ضریح مطهر زینبیه تبرک می کنیم یا بالا تر ،پارچه ای را به حرم مطهر سیدالشهداء علیه السلام تبرک می کنیم ،چقدر ما برای آن پارچه متبرک ارزش قائل هستیم که جایی قرارش می دهیم که بی احترامی به آن نشود ،آن را در جا نماز خود می گذاریم یا به مچ دست می بندیم و خیلی برای آن ارزش قائلیم .

احترام به ثقل اکبر

حالا قرآن عِدل ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین می باشد را چگونه باید احترام بگذاریم ؟ اگر بخواهیم دقت کنیم از باب مفهوم اولویت ،به طریق اولی ما باید به قرآن توجه و احترام داشته باشیم چون ثقل اکبر است.

آن پارچه ممکن است نجس شود اینجور تبرک دیگر معنایی ندارد مثلا پر از خون شده است که باید تطهیر شود ،اما آنچه که هیچ وقت نجس نمی شود و هیچ وقت مورد خدشه قرار نمی گیرد ذات اهل بیت علیهم السلام و قرآن می باشد همانطوری که ائمه اطهار علیهم السلام برای ما قدیس  هستند قرآن نیز همانطور مورد احترام و قداست دارد پس بر قرآن هم ما باید خیلی احترام قرار دهیم برای خودمان و نکند خدای ناکرده به قرآن بی توجهی کنیم که متاسفانه بی توجهی کرده ایم .

حدیث ثقلین

آنچه هم که در روایت معروف ثقلین  می باشد ،پیامبرصلوات الله علیه و اله چند نکته خیلی مهم  وبسیار فراگیر و جامع را متذکر شده اند :

اولا فرموده اند :«انی تارک فیکم الثقلین » نفرموده اند ثقلٌ و ثقلٌ و نفرموده اند قرآن و اهل بیت علیهم السلام ،بلکه فرموده اند ثقلین.

انوقت با کلمه ی  ثاء وقاف و لام بیان شده  یعنی چیزی که خیلی ارزش دارد و ارزشمندی آن بالاست .

ثانیا فرموده اند :«کتاب الله و عترتی» که بدل ثقلین را آورد برای توضیح و تفسیرش که کتاب اضافه شده به الله ،کتابی که از طرف خداوند است و عترت م پیامبر صلوات الله علیه و آله که «واو» در اینجا«واو معیت» می باشد ،یعنی کتاب واهل بیت علیهم السلام  با هم می باشند و مجددا «عترت» را تفسیر به «اهل بیتی» می فرمایند .

ثالثا فرموده اند :«ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا»

آنچه که دستاویز شما بر اعتقادات و عمل شما هست باید این دو ثقل باشد و نفرموده اند (باحدهما)،بلکه فرموده اند(بهما) لکن اگر دو ثقل را متمسک شدی ابدا به ضلالت و گمراهی نمی رسید.

دو بال برای پرواز

هیچ کبوتری با یک بال هیچ وقت نمی تواند پرواز کند بلکه باید دو بال داشته باشد لذا آن کسی که بخواهد من العالم ما دون یعنی عالم مادی بخواهد پرواز کند به ملکوت الهی باید با قرآن و اهل بیت علیهم السلام پرواز کند و با یکی نمی تواند چون ایندو هیچ وقت از هم جدا نمی شوند .

 رابعا فرموده اند :«لن یفترقا ابدا حتی یرد علیَّ الحوض»

«لن» در زبان عربی دلالت بر نفی ابد می‌کند  یعنی هرگز از هم جدا نمی شوند  تا اینکه دو ثقل با هم می آیند در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند .

که این نکته بسیار قابل توجه است به این شکل که عرض کردم در کتاب غایه المرام صفحه ۲۱۷  و در تفسیر برهان جلد ۱ صفحه ۶ این نکات را تفصیلا بیان کرده اند .

وضع تعیینی

درباره ی  کلمه ی قرآن که به چه نحوی بر قرآن وضع شده است

اسم هر چیزی را یا به وضع تعیینی مشخص می کنند مثل اسم هر شخصی را که متولد شد پدرش یا بستگان دیگر برای او اسم وضع می کنند ،که به این وضع ،وضع تعیینی گفته می شود یعنی اینکه ما آن معنا و لفظ را مشخص میکنیم و میگذاریم برای هم لذا هر وقت اسم شخصی را صدا می زنیم آنچه که متبادر به ذهن ما می آید اسم آن شخص می باشد  که این نام گذاری به وضع تعیینی می باشد . وضع تعیینی واضع می خواهد ،کسی که اسم را برای مولود وضع میکند .

وضع تعیّنی

اما یک وضع برای نام هست به نام وضع تعیّنی که به نام های معروف و مشهور اشخاص گفته می شود که کسی این نام را برای آن شخص وضع نکرده است بلکه خوده شخص با عملکرد خویش آن نام برای خودش متعین شده است ،لذا  به این نام ،نام تعینی گفته می شود .

مثال

ما یک وقتی در جبهه بودیم در زمان بچگی که طلبه هم نبودیم ولی شمّه ای از اخوندی داشتیم به ما میگفتند آقاچی یا آخوندچی ،دیگر اسم من را نمی‌گفتند بلکه تا می گفتند آقاچی مشخص میشد که منطور ما هستیم .

اول کار که ما برای آموزش رفتیم روز اول به مربی که آقای امامی بودند  گفتم بنده برای بیداری سحر و نماز به یک کلمه و برپا بیدار نمیشوم  ، آقای امامی گفتند پس چگونه بیدار میشوید گفتم دست مرا بگیرید و تکان بدهید هم هنوز بیدار نمی شوم لذا دست مرا بگیرید پا برهنه ببرید روی خاک ها تا کف پایم توسط خاک اذیت شود و بیدار شوم و الا بیدار نمیشوم بعد فردا عصرش ما را به خط کردند تا حمد و سوره را یاد ما بدهند و بپرسند .

 من نشسته بودم کنار خود مربی که از بنده بسیار لجش گرفته بود لذا گفت از طرف مقابل و برعکس حمد و سوره بخوانند که بنده شدم آخرین نفر که بالاتفاق اکثریت خواندن حمد و سوره را بلد نبودند که مربی خیلی ناراحت شدند که بچه مسلمان ها چرا باید اینگونه باشند بعد به بنده که رسید گفت نمیخواهد حمد و سوره را بخوانی آنهایی که درست بیدار می شوند اینحور بودند تو که دیگر هیچی …

چند نفر از هم محلی های بنده به آقای امامی اصرار کردند که بگذارید بخواند که آقای امامی گفتند بخوان که بنده هم با ترتیل حمد و سوره را خواندیم که خیلی خوشحال شد و از آن روز ما شدیم امام جماعت گردان .

قول علامه طباطبایی

پس بعضی از نام ها متعین برای یک موضوعی  است و لذا وضع کلمه قرآن برای قرآن در تفسیر علامه طباطبایی برای وضع تعیّنی ،وضع شده است برای قران که مکرارا کلمه اقرأ در مورد قرائت قران تکرار شد و بدینگونه وضع تعینی شد.

اطلاق کل بر جزء

اطلاق کلمه قرآن بر قرآن فقط این نیست که به کل قران بگوییم این قرآن است ، بلکه بر یک حرف قران هم ،قران اطلاق می شود و لذا وقتی وضعی در  وضع تعینی قرار گرفت، کل جزء جزء آن کل نیز اسم تعینی بر آن اطلاق می شود یعنی جزء هم مسمای قرآن بر آن اطلاق می شود .

مثال :کلمه آب که هم به دریا هم به اقیانوس هم به یک قطره اب اطلاق می شود و همچنین این کلمه قران مختص به قرآن است و کتاب های آسمانی دیگر هیچکدامشان به عنوان قران نامیده نشده اند .

معرفی قرآن با آیات قرآنی

خود قران خود را معرفی کرده است :

«هُدًى لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ» ۹ قران فقط مخصوص ادم های حسابی و خوب نیست بلکه مخصوص همه ی مردم است و البته  هدًی در این آیه با «هدًی للمتقین» در آیه دیگر فرق می کند که هدی للمتقین در مورد کسانی است که میگوییم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»۱۰ که منظور هدایت واقعی و خاصه است که باید انسان «هدی للناس» در این آیه را عمل کند و به دنبال هدایت قران حرکت کند تا شامل هدایت واقعی شود و لذا «فمن یهدی الله فهو مهتدی» کسی را که خداوند هدایت می کند به معنای هدایت خاصه خودش باید به دنبال هدایت باشد .

دو  راهی شکر و کفر

رسیدیم سر دوراهی «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» ۱۱

یا در راه شکور قرار گرفتیم که «هدی للمتقین »شامل تو شده است چگونه شاکر می شویم ؟ « الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ» ۱۲ باید صفات دراین آیه را داشته باشیم و کسب کنیم لذا باید شروع کنیم به ایمان سازی کردن ،باید شروع کنیم به إقامه صلاه کردن  و…. که از تو باید صادر شود به دیگران برسد و «وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَآ أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ»۱۳ که باید تمام این شش صفت را کسب بکنیم آنوقت می شویم «أُولَٰٓئِکَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰٓئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» ۱۴

مفهوم مُفلح

و لذا  خداوند مرکبی به تو می دهد که سوار آن میشوی که باعث افلاح میشود لذا همه را به سوی خدا و رستگاری می کشانی  « فمن یهدی الله فلا مضل له » آنوقت اگر خدا دست کسی را گرفت دیگر هیچ شیطانی نمی تواند تو را گول بزند چون مرکب ،مرکب من الله است  و نه اینکه خودت بروی بلکه یک گروهی را نسبت به توسعه وجودی خودت به سمت خدا می‌کشانی آنوقت مفلح میشوی یعنی رستگار ساز می شوی لذا باعث رستگاری دیگران می شوی.

ترجمه صحیح مُفلح

 نگفته فالح که به معنای رستگاران باشد که در ترجمه های قران همه نوشته اند رستگارانند که اشتباه است این معنا چون صیغه این معنا را لحاظ نکرده اند بلکه فقط ماده اش را لحاظ کرده اند لکن رستگارانند غلط می باشد بلکه معنای ان رستگار سازان می باشد و به رستکاری می کشانند همه را .

ادم مومن کسی است که ظرفیت وجودی خودش حداقل خانواده خودش را به سمت خدا بکشاند و ایمان ساز باشد و لذا نامی از نام های خداوند نیز مومن است .

مرتبه بالاتر قرآن

 «هَٰذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ» ۱۵

این قران روشن گر است برای مردم که للناس چون الف و لام بر سرش آمده اطلاق دارد ،هم پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را شامل می شود تا برسد به ادم های سطح پایین لذا همه را شامل می شود .

ناس اسم جنسی است که اطلاق بر همه ی انسانها و بنی البشر می شود و مرتبه بالا تر این است که  قران باعث هدایت گری ، وعظ و بلند مرتبه شدن متقین  می شود .

تبیان و بیانگر

«وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ ۚ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ»۱۶

به ما این آیات یک چیز می گوید ،اینکه نگویید ما بلد نیستیم قرآن بخوانیم و به اهلش واگذار می کنیم بلکه همه ی ما می توانیم اندازه ی  حد فهم خودمان از قران مطالبی را بفهمیم لکن حتما نباید مفسر و ایت الله و مجتهد باشیم و لذا بیانگر برای همه ی مردم می باشد حتی بی سواد چون فرموده اند :« بیان للناس» و نفرموده اند« بیان للمجتهدین و…» و اگر قران را با دقت بخوانیم  با معنای تحت الفظی خیلی از مطالب را می فهمیم .

تبیان رتبه بالا تر از بیان می باشد که وقتی در صیغه های مختلف قرار می گیرد معناهای مختلفی می دهد .

قرآن برای همه ی مردم

 «یَآ أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَآءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَآ إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا»۱۷

در این ایه نیز فرموده اند  ای مردم ،نفرموده اند «یا ایها الذین امنوا» پس خطاب یه همه ی اقشار می باشد ودر مرتبه بعدی منظور از برهان آنچیزی است که مارا می رساند به انچه که می خواهیم و لذا با ضمیر «کم» آمده یعنی قران برای همه نور می باشد بلکه نور مبین و روشن .

نور نام دیگر قرآن

 «قَدْ جَآءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ ، یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»۱۸

در اینجا نام دیگر قرآن که کلمه نور است آمده که خداوند به وسیله این نور کتاب مبین هدایت می کند هر کسی را که متابعت بکنند اهل رضوان و راه هایی که سلامتی محض در ان وجود دارد که منظور اهل بیت علیهم السلام هستند که این معنای تحت الفظی است و لکن تفسیر آیه خیلی معانی دارد و خصوصیت دیگر قران این است که خداوند متعال به وسیله قران و نور این کتاب مبین خارج می کند انسانهایی را  از ظلمات و تاریکی ها البته  به اذن  خود خداوند متعال و لذا إذن برای آنجایی است که خود انسان دنبال نور باشند و در پی تبعیت باشند که در اینصورت خود خداوند آنها را هدایت می کند به راه مستقیم و لکن اگر خواستیم دعای «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ » مستجاب شود باید جزو«رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ» بشویم .

اگر توانستیم واقعا تبعیت از اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم آنوقت از هرتاریکی و ظلمتی که وجود دارد خداوند متعال نجاتمان می دهد .

سرمصدر مطالب

 «ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُٓ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا »۱۹

یکی از مسائلی که برای ما انسانها مهم می باشد گیر افتادن است و برای ما بن بست هایی به وجود می آید و لذا اگر که تقوا داشته باشیم هیچ جایی برای ما بن بست نیست و راه باز است مخصوصا بحث رزق و روزی که ما همیشه فکر روزی فردایمان هستیم که در این آیه خداوند متعال به ما ارامش می دهد و می فرمایند نترس

و لکن منظور از «وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ» در همه ی مسائل است حتی  در معنویات و لذا وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام را در دل شما قرار می دهد ،این محبت می شود سرامد عشق ، علاقه و آز واقعی شما و آمال هایی که دارید در یک چیز منحصر شود در آن زمانی که دیدار کنید حضرت صاحب الزمان عجل الله را تا بتوانید در لجنه زهرای مرضیه سلام الله علیها قرار بگیرید و لذا اینها مهم می شوند.

  منابع  

۱_سوره مبارکه علق آیه ۱

۲_سوره مبارکه بقره آیه ۱۸۵

۳_سوره مبارکه بقره آیه ۱ و ۲

۴_سوره مبارکه کهف آیه ۲۸

۵_سوره مبارکه فرقان آیه ۱

۶_سوره مبارکه حجر آیه ۹

۷_سوره مبارکه بقره آیه ۱۵۲

۸_سوره مبارکه زخرف آیات ۱،۲،۳

۹_سوره مبارکه بقره آیه ۱۸۵

۱۰_سوره مبارکه حمد آیه۶

۱۱_سوره مبارکه انسان آیه ۳

۱۲_سوره مبارکه بقره آیه ۳

۱۳_سوره مبارکه بقره ایه ۴

۱۴_سوره مبارکه بقره آیه ۵

۱۵_سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۳۸

۱۶_سوره مبارکه نحل آیه ۸۹

۱۷_سوره مبارکه نساء آیه ۱۷۴

۱۸_سوره مبارکه مائده آیه ۱۵ ،۱۶

۱۹_سوره مبارکه طلاق آیه ۲،۳

Visits: 4

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1