۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 51 تا 60
  • شناسه : 3881
  • 01 فوریه 2023 - 1:42
  • 110 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۶۶ | مجازات عبرت آموز بنی اسرائیل
آیه 66 | مجازات عبرت آموز بنی اسرائیل

آیه ۶۶ | مجازات عبرت آموز بنی اسرائیل

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه  ۶۴ و ۶۶ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی شکست بنى ‏اسرائیل در آزمایش روز شنبه و مجازات عبرت ‏آموز آنان   جلسه تفسیر آیه شصت و ششم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرینَ (۶۴)  وَ […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه  ۶۴ و ۶۶

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

شکست بنى ‏اسرائیل در آزمایش روز شنبه

و مجازات عبرت ‏آموز آنان

  جلسه تفسیر آیه شصت و ششم

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرینَ (۶۴)  وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئینَ (۶۵)  فَجَعَلْناها نَکالاً لِما بَیْنَ یَدَیْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَهً لِلْمُتَّقینَ (۶۶)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

آن گاه پس از آن [پیمان گرفتن، از وفاى به آن‏] روى گردان شدید، و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، البته از زیانکاران مى‏شدید. (۶۴) یقیناً شما [سرگذشتِ‏] کسانى از خودتان را که در روز شنبه [از دستور خدا] تجاوز کردند [و به صید ماهى پرداختند] دانستید، که به آنان گفتیم: به شکل بوزینگانى رانده شده و خوار شوید. (۶۵) در نتیجه، آن [مجازات‏] را عبرتى براى کسانى که شاهدِ حادثه بودند، وکسانى که بعد از آنان مى‏آیند، و پندى براى پرواپیشگان قرار دادیم. (۶۶)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه   ۶۴ و ۶۶

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرینَ (۶۴)  وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئینَ (۶۵)  فَجَعَلْناها نَکالاً لِما بَیْنَ یَدَیْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَهً لِلْمُتَّقینَ (۶۶)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

آن گاه پس از آن [پیمان گرفتن، از وفاى به آن‏] روى گردان شدید، و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، البته از زیانکاران مى‏شدید. (۶۴) یقیناً شما [سرگذشتِ‏] کسانى از خودتان را که در روز شنبه [از دستور خدا] تجاوز کردند [و به صید ماهى پرداختند] دانستید، که به آنان گفتیم: به شکل بوزینگانى رانده شده و خوار شوید. (۶۵) در نتیجه، آن [مجازات‏] را عبرتى براى کسانى که شاهدِ حادثه بودند، وکسانى که بعد از آنان مى‏آیند، و پندى براى پرواپیشگان قرار دادیم. (۶۶)

یادآوری پیمان و میثاق

ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ ۖ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ ۱

 مدتی از قصه اصحاب حضرت موسی و فرعون گذشت و آزاد شدند تا آنجایی که امر شد ایمان خود را خوب حفظ کنید و حواستان جمع باشد که چه مکافات هایی را از شما رفع کردیم بعد هم فرمود «وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ»۲ و به یاد آورید عهد و پیمانی  را که از شما گرفتیم ، « وَرَفَعْنَا فَوْقَکُمُ الطُّورَ » و شما را به بالای کوه طور بردیم ،«ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ» بعد از مدتی که گذشت شما دوباره سرپیچی کردید .

تفسیر کلمه تَوَلَّیْتُمْ و استدبار

در تفسیر معنای «تَوَلَّیْتُمْ» گفته اند به معنای «استدبار» و«استدبرتم» می باشد یا به معنای مباعده می باشد که همان دوری جستن است  یا به بیان دیگر به معنای اعراض می باشد یعنی خودتان را دور کردید بعد از اینکه با شما میثاق بستیم و شما را رفعت دادیم ولی شما دست از لجاجت بر نداشتید و «تَوَلَّیْتُمْ» پشت کردید به انچه که گفتید لذا «فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ  وَرَحْمَتُهُ»اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود ,«لَکُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ» که لام در این کلمه لام تاکید و تحقق می باشد یعنی هر آینه شما از زیان کاران بودید .

خسران و از دست دادن راس المال

کلمه خسران به معنای آن زمانی می باشد که انسان راس المال خود را هم از دست می‌دهد لذا  اگر با عرب ها هنگام معامله چانه زدید اگر سود نبرد نمی گوید خسارت ولی اگر ضرر به اصل سرمایه و خرید او وارد شود آنوقت میگوید خسارت دیدم مثلا میگویید ده تومان را پنج تومان بده طرف مقابل می گوید من خودم هشت تومان خریدم ،سه تومان خسارت می شود بنابراین در این آیه هم خداوند متعال می فرماید راس المال که در واقع وجود و عمر شما می باشد انها را از دست می دهید.

ساده لوحی بنی اسرائیل

بنابر این سه نکته در این ایه می باشد ،بحث ثم می باشد که مدتی گذشت سپس«تَوَلَّیْتُمْ» و سرپیچی کردند و علت سرپیچی انها هم نادانی بود لذا بسیار جاهل بودند و به اندک چیزی گول میخوردند مثل الان نبود انسان‌ها انقدر معرفت داشته باشند بنابر این زود گول میخوردند .

فضل همیشگی خداوند

البته کلمه  «لو» که در آیه آمده بر عدم آن امتناع دارد یعنی همیشه فضل و رحمت خداوند بر مردم می باشد و عدم آن ممتمع است چون صفات خداوند عین ذات او می باشد و یکی از صفات خداوند این است که خداوند «مفضل» است یعنی همیشه تفضل می کند و رحیم ، رحمن و ارحم الراحمین می باشد و رحمت او بر همه ی انسان ها واسع است.

پیامبر رحمت و بخشش

بنابراین حتی نسبت به نبی مکرم فرمود :«وَمَآ أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ»۳ منحصر می کند ارسال نبی مکرم صلی الله علیه و اله و سلم را بر اینکه رحمت می باشند برای همه ی جهانیان لذا پیامبران دیگر این صفت را نداشتند و قوم خود را نفرین می کردند مانند حضرت نوح ،عیسی و موسی پس همه ی پیامبران بنی اسرائیل علیهم صلوات الله اجمعین وقتی خسته می شدند از کفر و شرک ورزیدن مردم نفرین می کردند .

توصیف نبوت حضرت نوح

صدماتی که پیامبر ما از مسلمانان دید آنها ندیدند ،حضرت نوح را مسخره و استهزاء می کردند اما سنگ به او نمیزدند لذا آن مصیبت هایی که سر پیامبر ما آوردند ،سر حضرت نوح نمی آوردند ولی حضرت نوح خسته شد و نهصد و پنجاه سال نبوت کرد و آنچه از روایات وارد شده سی نفر به ایشان ایمان آوردند و موحد شدند یعنی هر سی سال یک نفر! بعد هم نفرین نمود و فرزند خودش هم گرفتار شد و دعا نمود که فرزند خود را نجات دهد که خداوند فرمود :« قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ» ۴ که فرزندت از اهل تو نیست بنابر این همه غرق شدند و کسی از انها باقی نماند .

نتایج کلی تفسیر آیه

پس نکته اول معنای «تَوَلَّیْتُمْ» بود که به معنای اعراض بود نه تولی و نکته دوم بحث فضل و رحمت خداوند می باشد که وسعت دارد بر همه ی انسان ها و موجودات و نکته سوم بحث خسارت بود که فضل نبودن خداوند امتناع دارد بنابراین فضل و رحمت خداوند موجود است آنوقت آنها زیانکار می شدند .

آیه بعدی

وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خَاسِئِینَ ۵

معنای تحت الفظی آیه

« واو» در این آیه واو عطف می باشد به «واذکرو» می باشد که در اول ایات داشتیم که به یاد اورید ان زمانی را که شناختید کسانی را که در آن زمان  روز شنبه  ماهی صید می کردند.

شأن نزول ایه

خداوند فرموده بود ای بنی اسرائیل شما در روز شنبه حق صید ندارید ،لذا بنی اسرائیل در قسمتی از سرزمینشان که دریایی بوده امر شده بودند که حق صید ندارید و از جهت اینکه خداوند به ماهی ها نمایان کرده بود که بنی اسرائیل در روز شنبه شما را صید نمی کنند لذا ماهی ها بیشتر روی آب می امدند و جولان می دادند لکن بعضی از قوم بنی اسرائیل گفتند عجب در این روز ماهی ها روی اب می آیند و نمی شود انها را صید نمود! و اگر میخواستند صید کنند مشکلات درست می شد .

سرپیچی بنی اسرائیل از فرمان خدا

بنابراین کلک زدند و حوضچه هایی کنار دریا درست کردند و ماهی ها داخل حوضچه ها می آمدند سپس بنی اسرائیل درب حوضچه ها را می بستند لذا یک شنبه که میشد ماهی ها صید شده بودند و فکر می کردند چون ماهی ها هنوز در اب هستند ،هنوز صید نشدند در صورتی که صید شده بودند و صدرصد در اختیار آنها بودند ولی داخل آب بودند در صورتی که برای صید لازم نیست که کشته شوند لذا در اب صید کردند و کلاه شرعی روی سر خود میگذاشتند .

مسخ گنهکاران از بنی اسرائیل

هر چه انسان های صالح تذکر می‌دادند و میگفتند این کار را نکنید ،گوش نمیدادند در نتیجه  انسان های صالح از ان سرزمین رفتند چون انها علنا گناه مرتکب می شدند و خلاف دستورات خدا عمل میکردند لذا خداوند تبارک و تعالی فرمود :«کُونُوا قِرَدَهً خَاسِئِینَ» حالا که اینطور است شما بوزینه شوید و آنها بوزینه شدند و بعد از سه روز که مسخ شدند ، هلاک شدند لذا مسخ یعنی دگرگونی در وجود ظاهری و آنچه که داشتند را از دست دادند .

خروج از تکریم انسانی

پس:«وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا» هر آینه شما متوجه شدید و معلوم شد کسانی که « اعْتَدَوْا» یعنی تجاوز و تعدی میکردند و از شما بودند ،در روز شنبه پس به آنها گفتیم بیایید «کُونُوا قِرَدَهً خَاسِئِینَ» لذا در «کُونُوا» بحث این است که آنها ا را از حیثیت وجودی و در واقع از تکریم در میاورند و از تکریم انسانی انها را به میمون تبدیل کردند که به ان مسخ گویند .

تفسیر کلمه خاسئین و رجم

کلمه «خَاسِئِینَ» قریب المعنا و نزدیک به رجم می باشد ،رجیم یعنی رانده شده لذا خاسئ هم یعنی باعدین و دور شدگان از درگاه الهی یا مبعدین یعنی آنهایی که خودشان را دور کردند از درگاه خداوند که کلمه اعراض هم همین معنا را می دهد .

مسخ در تفسیر روایی

کلمه « مسخ» که خداوند خلقت انها را تغییر می دهد و کلمه «کُونُوا» که دلالت بر این دارد که آنها در تکوین ظاهرشان فرق می کند بیشتر تفسیر دهیم لذا در جاهای مختلف پیرامون مسخ و مسوخ اخباری وارد شده.

حدیث اول پیرامون مسخ شدگان

در سفینه از صادق آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین نقل شده که ایشان فرمودند : آنهایی که مسوخ هستند در ظاهر به ۱۳ شکل مسخ شده اند : الفیل ،و الذئب که همان خرس می باشد ، و الارنب _خرگوش ،و العقرب ،و الذب_ سوسمار ،و العنکبوت و الدعموس_ کرمی که در چاله های ته مانده اب هستند ،و الجری _ نوعی ماهی می باشد ،والوتوات_ پرستو ، و القرد_میمون ،خنزیر_ خوک ، زهره و السهیل به دو نوع از ماهی های دریایی گویند که قابل خوردن نیستند و پولک ندارند.»۶

حدیث دوم پیرامون مسخ شدگان

در بحار الانوار مرحوم مجلسی مسوخ را می فرمایند :«ثلاثون صنفا » یعنی مسوخ سی صنف هستند البته مرحوم مجلسی می فرمایند « علی ما یحصل من الاخبار» یعنی بنابر آنچه از اخبار به دست امده :« الوزغ ، و العزایه _ مارمولک ، والکلب ،طاووس ،زنبور، بعوز_پشه، خفاش ،فئر موش، قمله _ شپش، انقاع_ سیمرغ ، قنفذ _ خارپشت ، حیه _ مار، خنفساء _ سوسک، زمیر _ نوعی ماهی که قابل خوردن نیست و پولک ندارد ، مارماهی ، والوبر _ نوعی خرگوش رومی ، و الورل _ تمساح .»۷

حدیث سوم پیرامون مسخ شدگان

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم نقل شده که فرمودند :« فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَسَخَ سَبْعَمِائَهِ أُمَّهٍ عَصَوُا اَلْأَوْصِیَاءَ بَعْدَ اَلرُّسُلِ فَأَخَذَ أَرْبَعُمِائَهٍ مِنْهُمْ بَرّاً وَ ثَلاَثُمِائَهٍ بَحْراً ثُمَّ تَلاَ هَذِهِ اَلْآیَهَ «فَجَعَلْنٰاهُمْ أَحٰادِیثَ وَ مَزَّقْنٰاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ »۸ یعنی خداوند تبارک و تعالی هفتصد امت را که عصیان کردند اوصیاء بعد از پیامبران را مسخ نمود لذا این حدیث گوشزدی به ما هم می باشد که اوصیاء بعد از پیامبر را اگر عصیان کنیم شاید مسخ شویم .

آیه بعدی

فَجَعَلْنَاهَا نَکَالًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَهً لِلْمُتَّقِینَ ۹

در تفسیر و معنای نکال

در جمله «فَجَعَلْنَاهَا» ضمیر « ها» به دو احتمال بر میگردد ،اول اینکه به مسخ بر میگردد و دوم به «اهل القریه» و«نَکَالًا» یعنی عبرت گرفتن از عذابی که ،آن عذاب اثرش باقی است لذا بعضی از عذاب ها گذرا است ولی بعض عذاب ها اثرش باقی می ماند یعنی عذابی است که ماندنی است که به آن نکال میگویند لذا معنای تحت الفظی آیه این می شود  که آن عذابی که اثرش باقی مانده باشد «بَیْنَ یَدَیْهَا» برای امت های موجود و «وَمَا خَلْفَهَا» امت هایی که بعدا می آیند و اینکه «وَمَوْعِظَهً لِلْمُتَّقِینَ» موعظه برای انسان های متقین باشد .

تقدم رتبه خلق بر جعل

لذا «فَجَعَلْنَاهَا» یعنی اهل قریه که اینگونه مسخ شدند را ما قرار دادیم البته رتبه جعل بعد از خلق است چون در آیات مختلف در قران اگر جعل وارد شده به دنبال خلقش می باشد لذا اول انسان را خلق نمود بعد با کلمه جعل فرمود آن را خلیفه قرار دادیم که جعل درواقع همان اعتبار بخشیدن است .

چگونگی مراتب تقوا

نکته ای که درجمله «وَمَوْعِظَهً لِلْمُتَّقِینَ» می باشد این است که متقین مشکلی ندارند ولی این مسخ ها برای انها باعث بصیرت بیشتر می شود یعنی آنها روشن تر می شوند چون مراتب تقوا هم ،مراتبی است که کم و زیاد دارد و نسبی می باشد و تقوای هر کس بر حسب معرفت خودش می باشد لذا خداوند می فرماید :«لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» ۱۰ یعنی وسع فهم و آنچه می فهمد و درک می کند در نتیجه هر چه وسعت بالا تر باشد تقوا بالا تر است و هر چه وسعت انسان بالا رود از نظر عقل،فهم و وجود ارزش انسان هم بیشتر می شود.

تفسیر شکر و مراتب تقوا

 لذا در بحث شکر هم  خداوند فرمود :«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ»۱۱ اگر شکر نعمت های حضرت حق را به جا اورید خودتان اضافه می شوید لذا نفرمود «لَأَزِیدَنَّ رزقکم» بلکه خودتان زیاد و اضافه می شود بنابراین رزق شما زیاد می شود و تبعاتش هم به دنبال آن می آید بنابراین موعظه بودن یعنی موجب زیادت بصیرت و معرفت متقین می شود و آنها بهتر می شوند از لحاظ دید واقعی و تقوای دل لذا ثابت قدم و محکم تر می شوند و کارشان چکش بهتر می خورد یا به بیان دیگر هر چه ایمان انسان بالا رود چکش بیشتر میشود و محکم تر می شود و از لحاظ ثبات قدم هر چقدر تزلزل بخواهد برای او ایجاد شود متزلزل نمی شود چون ثبات قدم دارد .

معاویه و جعل روایت

بنابراین هر چقدر به استواری و ثبات بیشتر برسد ارزش آن بالاتر است و الا ایمان شخص زود از بین می رود مثل آن قصه ای که معاویه گفت فلان شخص را بیاورید که حدیث جعل کند در مقابل علی ابن ابی طالب علیه السلام و شخصی را آوردند و گفت هزار دینار به تو می دهیم  یک حدیث بر علیه علی ابن ابی طالب علیه السلام جعل کن چون تو را به عنوان راوی می‌شناسند ولی شخص گفت خیر ، عمر و عاص گفت معاویه صبر کن چه میگویی هزار دینار ؟ هشتاد هزار دینار به تو میدهیم حدیث جعل کن ،شخص گفت حالا این یک حرفی شد!  یعنی ایمان این شخص به اندازه هشتاد هزار دینار دوام داشت لذا عمروعاص سیاستش بیشتر از معاویه بود و فهمید این کار را کرد .

نتیجه ثبات قدم بودن در ایمان

در نتیجه اگر ایمان انسان خوب چکش کاری و محکم شود آنوقت هشتاد هزار که هیچ ،اگر کل دنیا را هم  بدهند میگوید اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپم بگذارید دست از لااله الا الله و توحید بر نمیدارم .

 منابع 

 ۱.سوره مبارکه بقره آیه ۶۴

۲.سوره مبارکه بقره آیه ۶۳

۳.سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۷

۴.سوره مبارکه هود آیه ۴۶

۵.سوره مبارکه بقره آیه ۶۵

۶.سفینه جلد ۴ صفحه ۳۷۵ _علل الشرایع جلد ۲ صفحه ۳۹۸ حدیث ۱

بحار الانوار جلد ۶۲ صفحه ۲۲۰ حدیث ۱

۷.بحار الانوار جلد ۶۲ صفحه ۲۳۰

۸.کافی جلد ۶ صفحه ۲۴۴ ذیل حدیث ۱ _مستند الشیعه جلد ۱۵ صفحه ۱۰۱

۹.سوره مبارکه بقره آیه ۶۶

۱۰.سوره مبارکه بقره آیه ۲۸۶

۱۱.سوره مبارکه ابراهیم آیه ۷

Visits: 24

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1