۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 81 تا 90
  • شناسه : 4919
  • 11 آوریل 2023 - 20:12
  • 148 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۸۵ | پیامدهاى خوارکننده‏ برای یهود ۱
آیه 85 | پيامدهاى خواركننده‏ برای یهود جلسه 1

آیه ۸۵ | پیامدهاى خوارکننده‏ برای یهود ۱

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸۵ جلسه ۱ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۱ جلسه تفسیر آیه هشتادو پنجم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏  وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (۸۴) ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَریقاً مِنْکُمْ مِنْ دِیارِهِمْ […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸۵ جلسه ۱

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

۱ جلسه تفسیر آیه هشتادو پنجم

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

 وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (۸۴) ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَریقاً مِنْکُمْ مِنْ دِیارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ یَأْتُوکُمْ أُسارى‏ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ یُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۸۵)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 و [یاد کنید] هنگامى که از شما پیمان گرفتیم که خون همدیگر را نریزید، و یکدیگر را از خانه‏هاى خود آواره نکنید، سپس [به پیمانتان‏] اقرار کردید و بر آن هم گواهى مى‏دهید. (۸۴) باز این شما هستید که یکدیگر را مى‏کشید، و گروهى از خودتان را از خانه‏هایشان آواره مى‏کنید، و از روى گناه و تجاوز یکدیگر را بر ضد آنان [که آواره کرده‏اید] یارى و کمک مى‏دهید، و اگر آنان در حال اسارت نزد شما آیند، براى آزاد شدنشان فدیه مى‏دهید، در صورتى که آواره کردنشان بر شما حرام بود. آیا به بخشى از کتاب [آسمانى‏] ایمان مى‏آورید و به بخشى دیگر کفر مى‏ورزید؟ [حرام بودن جنگ و آواره کردن را مردود مى‏شمارید، و وجوب آزاد کردن هم‏کیشان را از اسارت قبول مى‏کنید!] پس کیفر کسانى از شما که چنین تبعیضى را [در آیات خدا] روا مى‏دارند، جز خوارى و رسوایى در زندگى دنیا نیست، و روز قیامت به سوى سخت‏ترین عذاب بازگردانیده مى‏شوند، و خدا از آنچه انجام مى‏دهید، بى‏خبر نیست. (۸۵)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۸۵

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

 وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (۸۴) ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَریقاً مِنْکُمْ مِنْ دِیارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ یَأْتُوکُمْ أُسارى‏ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ یُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۸۵)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

 و [یاد کنید] هنگامى که از شما پیمان گرفتیم که خون همدیگر را نریزید، و یکدیگر را از خانه‏هاى خود آواره نکنید، سپس [به پیمانتان‏] اقرار کردید و بر آن هم گواهى مى‏دهید. (۸۴) باز این شما هستید که یکدیگر را مى‏کشید، و گروهى از خودتان را از خانه‏هایشان آواره مى‏کنید، و از روى گناه و تجاوز یکدیگر را بر ضد آنان [که آواره کرده‏اید] یارى و کمک مى‏دهید، و اگر آنان در حال اسارت نزد شما آیند، براى آزاد شدنشان فدیه مى‏دهید، در صورتى که آواره کردنشان بر شما حرام بود. آیا به بخشى از کتاب [آسمانى‏] ایمان مى‏آورید و به بخشى دیگر کفر مى‏ورزید؟ [حرام بودن جنگ و آواره کردن را مردود مى‏شمارید، و وجوب آزاد کردن هم‏کیشان را از اسارت قبول مى‏کنید!] پس کیفر کسانى از شما که چنین تبعیضى را [در آیات خدا] روا مى‏دارند، جز خوارى و رسوایى در زندگى دنیا نیست، و روز قیامت به سوى سخت‏ترین عذاب بازگردانیده مى‏شوند، و خدا از آنچه انجام مى‏دهید، بى‏خبر نیست. (۸۵)

وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ‌ (۱)

 عقد پیمان با پروردگار

یکی از پیمان‌هایی که مورد تایید، اقرار و شهادت خود بنی‌اسرائیل پیمانی بود که در آن «لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ» (۲) ذکر شده بود که البته  نه اینکه خودشان را بلکه برخی، برخی دیگر را از وطنشان اخراج کنند, یعنی بنی‌ اسرائیل موردخطاب قرار گرفتند کلمه «انفسهم» هم برای تاکید«لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ» آمده ،یعنی کاری انجام ندهید که برخی از شما برخی دیگر را از وطن خودشان اخراج کنند ،بعد می‌فرماید که«ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ »  بعد از اینکه پیمان گرفته شد، بعد از مدتی شما به آن اقرار کردید کلمه ثم دلالت بر تراخی دارد یعنی یک مدتی از انعقاد پیمان نامه گذشت و شما باز هم اقرار کردید که آن عهد را با خدا بستید.

اعتراض ملائکه به خداوند

لذا فرمود«ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ » و به پیمانی که بستید اقرار نمودید «أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ‌» یعنی دائما بر آن گواهی می‌دادید و «أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ‌» یعنی همچنان به عهد خود شهادت می‌دادید، این بحث مهمی است که مسئله قتل نفس در بین مردم و خونریزی از زمان بدو خلقت آدم ابوالبشر، اعتراض ملائکه به سفک دماء بود که بنابر چیزی که مفسرین می‌گویند، به خدا یک اعتراض استفهامی کردند نه که اعتراض عادی کنند و بگویند چرا؟ سوال آن‌ها این بود که دلیل این کار چیست؟ بعد حضرت جل و علی آن‌ها را قانع کرد که آنچه من می‌دانم شما نمی‌دانید لذا بر همین اساس من او را آفریدم. از همان زمان بحث خونریزی و خون ریختن انسان بوده و مدنظر همگان قرار گرفته است.

دسیسه داعش علیه افراد نادان

این بحث‌هایی که در بین بنی‌اسرائیلیان که هنوز هم هستند،ایجاد می‌شوند که می‌آیند برای قتل و کشتن مردم، برنامه‌ریزی می‌کنند مثل قضیه تشکیل جبهه النصره و داعشی که راه‌اندازی کردند و سرمایه‌گذاری‌هایی می‌کنند تا جوانان نادان و خام را فریب داده و اعتماد آن‌ها را جلب کنند تا آن‌ها به شیعه‌کشی رضایت دهند، واقعا کسانی که انتحاری می‌کنند یعنی خودشان را منفجر می‌کنند تا عده‌ای را به قتل برسانند، این‌ها افراد معتقدی هستند.‌

اعتقاد باطل وهابیون

 آن‌ها با تمام اعتقاد دارند که اگر تعدادی شیعه را بکشند و آن‌ها را به قتل برسانند، بهشت بر آن‌ها واجب خواهد شد، این‌ها همه توطئه و دسیسه است که آن جوانان نادان و ناپخته را به این ورطه بکشانند و البته دوامی ندارد اما بعضی صحنه‌های داعش را دیده‌اید که چگونه انسان‌های بی گناه را می‌کشند.

تخطی بنی اسرائیل از میثاق

این بحث یک مسئله سخت و گناه آن نابخشودنی است و خدا هم به راحتی از کسانی که اینگونه عمل می‌کنند، گذشت نمی‌کند ولی متاسفانه چنین افرادی همیشه بوده اند لذا بعد از مدت زمانی که گذشت و بنی‌اسرائیل با پیامبرانشان از طرف خدا پیمان بسته بودند و آمدند قرارداد بستند که کسی را نکشند و قتل نفس نکنند و یکدیگر را از سرزمین‌ها آواره و بیرون نکنند ، همه این‌ها را داشتند اما در نهایت متاسفانه مبادرت به قتل نفس نمودند و به سلب امنیت جامعه مبادرت کردند به طوری که اهل جامعه به سرزمین‌های دیگری آواره شدند.

گواهی بر پیمان بنی‌اسرائیل

جمله «ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ » اشاره به میثاق بنی‌اسرائیل دارد و باز «أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ‌» به این مسئله اشاره می‌کند که آن‌ها همیشه به این قرارداد گواهی می‌دادند، ظاهر امر این آیه چنان نشان می‌دهد که مطلب، خطاب به یهود است و آن‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد و در زمان پیامبران یهود بوده است که آن قوم، چنین‌ پیمانی بستند.

معنای الغای خصوصیت

به جهت اینکه قرآن متعلق به همان زمان‌ها و انسان‌ها است الان هم مثل همان زمان بوده و تفاوتی ندارد خواه قوم یهود باشد خواه افراد دیگر، در فقه به این مسئله الغای خصوصیت یا تنقیح مناط گفته می‌شود لذا الغای خصوصیت یعنی آن ویژگی که درباره این آیه نازل شده بود، با گرفتن خصوصیت از آن حکم برای دیگران هم جاری خواهد شد یا مناط و ملاک اینکه قتل نفس حرام است هرچه وجود دارد تفاوتی نمی‌کند که در گذشته باشد یا در زمان حال، لذا حکم آن حرمت است، با تنقیح مناط و الغای خصوصیت الان هم این احکام جریان دارد و متوجه ما نیز خواهد بود و ما به عنوان مخاطبین آن احکام قرار می‌گیرند.

سیره معصومین بر عدم آغاز جنگ

پیامبر هم اینگونه از ما و بقیه مسلمانان تعهد گرفتند و خودشان هم کاملا به آن‌عمل کردند، یکی از خصوصیات امام معصوم این است که در زمانی که جنگی رخ می‌دهد، حق ندارد به عنوان اولین نفر جنگ را آغاز کند تا جایی که عرصه به وی تنگ شود نیز حق شمشیر کشیدن نخواهد داشت و برای مثال یکی از حکمت‌هایی که در روز عاشورا اینقدر طول کشید چون یاران امام حسین(ع) تعداد کمی بودند، اما خود جنگ تا عصر عاشورا ادامه داشت چرا که امام مبادرت به جنگ نمی‌کردند.

تفسیر قتل نفس در پیمان یهود

به‌هرحال آنچه که مسلم است این است که خطاب مذکور فقط برای گذشتگان نبوده و مسلما الان هم جریان دارد،آیه بعدی فرمود که «ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ» (۳)این «ثم» به دنبال مطلب قبل آمده که «ثم انتم» این «ثم انتم» اشاره به چه کسانی است؟ به بنی‌اسرائیل. هولاءِ هم که اسم اشاره است و در واقع به عنوان اسم اشاره جمع آمده و در محل ندا نیز قرار گرفته است و در اینجا «ثم انتم» نیز با تراخی آمده و «تقتلون انفسکم»، حالا این تقتلون نه اینکه شما خودکشی کردید، «تقتلون انفسکم» یعنی شما دائما همدیگر را می‌کشتید  نه اینکه خودکشی می‌کردید بلکه همدیگر را می‌کشتید.

اخراج دسته‌ای از مردم توسط دیگران

«تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِیقاً مِنْکُمْ مِنْ دِیارِهِمْ »(۴) و اینجا بر اخراج مردم از سرزمین‌ها صراحت دارد و “تخرجون” شما مردم و گروهی از خودتان را از سرزمین‌های خودشان خارج می‌کردید. «تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْم» (۵) ظاهرسازی می‌کردند که عده‌ای گناه کردند، هرچند که اکنون هم مشاهده می‌شود، برخی به یک بهانه‌ای ظاهرسازی کرده و کسانی که می‌خواهیم در قلمرو نباشند، با یک تهمت و افترا کار را تمام می‌کنیم. «بالاثم والعدوان» تظاهر به دشمنی و گناه کردن آن‌ها کردید. «وَ إِنْ یَأْتُوکُمْ أُسارى‌» (۶) این درحالی‌است که آن‌ها در اسارت قرار می‌گیرند.

نفوذ یهود کنونی در آمریکا

تمام نکاتی که درباره این آیه بیان می‌شوند در زمان حال هم قابل مشاهده هستند پس فکر نکنید که همه این ماجراها متعلق به قوم یهود و بنی‌اسرائیل بوده است ، همچنین فکر نکنید که بنی‌اسرائیل وجود ندارد، بنی‌اسرائیل کنونی وسعت زیادی دارد، هم‌اکنون نسلی از قوم بنی‌‌اسرائیل هستند که خود را قوم برتر می‌دانند و قصد دارند کل دنیا از نیل تا فرات را تصرف کنند لذا نکته جالب اینجاست که نفوذ آن‌ها تا حدی است که تا عمق آمریکا رخنه کرده‌اند و آمریکا با آن ابر قدرت بودنش، با یک فرد صهیونیستی اداره و مدیریت می‌شود.

کاربرد افترا در بدست آوردن جایگاه

این قوم عده‌ای کمی هستند که نفوذ بالایی دارند شاید هم ما فکر می‌کنیم که تعداد آن‌ها کم است ممکن است در واقعیت بیشتر باشند و برخی اوقات خود ما نیز ممکن است همین کار را بکنیم؛ برای مثال برای کسب یک مقام و جایگاهی به دیگران تهمت و افترا می‌زنیم تا خودمان جای او را بگیریم، با یک تهمت و افترا جایگاه او را بدست خواهیم آورد«تظاهرون علی الاثم والعدوان» (۷) این موضوع بدی است که با افترا بستن به جایگاهی برسیم.

 خصوصیت شیعه واقعی امیرالمومنین

ماهایی که ادعا می‌کنیم شیعه واقعی امیرالمومنین هستیم، شیعه آن حضرت نباید اینگونه عمل کند ولی برخی اوقات اینگونه هستیم، برای اینکه بتوانیم یکدیگر را از صحنه‌هایی مانند صحنه انتخابات حذف کنیم  لذا برخی اوقات وقتی بخواهند کسی را بایکوت کنند همه نوع افترایی به او می‌چسبانند و رحم ندارند ، البته ما که طلاب جزءهستیم، ما در کلاس‌ها، مساجد و هر جا که بتوانیم این کار را خواهیم کرد‌ ، این مورد مذموم بوده و مورد مذمت حضرت حق قرار خواهد گرفت.

تقدم افراد عالم در همه امور

واقعا اگر کسی در مقامی بهتر از من و شما باشد، ما خودمان باید اجازه دهیم که او عمل کند، اگر کسی بهتر قضاوت می‌داند او قضاوت نماید و اگر هنگام نماز جماعت دیدید دو یا سه نفر هستید با امام جماعت و می‌بینید که شخصی قرائت را بهتر از شما می‌خواند، بگذارید او بخواند چرا که او عالم‌تر است لذا عالم بودن باعث تقدم افراد خواهد شد  و حتما نباید من یا شما کاری را انجام بدهیم.

تواضع در سیره بزرگان

برخی از آقایان هستند که همین گونه عمل می‌کنند برای مثال این آقا شیخ احمد کلباسی، هر آقایی را که در مسجد رکن‌الملک می‌رود و ببیند و متوجه شود، می‌گوید تو امام جماعت باش، این کار ایشان اجباری است یعنی به عقب بازگشته و بدون تعارف فرد به جایگاه جلو دعوت می‌نماید ، این تواضع بوده و عمل خوبی است لکن گرچه خیلی از ما معتقد هستیم که آقای کلباسی از ما عالم‌تر و باسوادتر است اما تواضعی نیست.

لزوم مسئولیت‌پذیری در انجام امور

فکر نکنید که اگر توانستیم مسند قضاوت یا امامت جماعت را تصاحب کنیم، برد کرده‌ایم، برد نکردیم بلکه مسئولیت پذیرفتیم، اگر مسئولیت بپذیریم چه می‌شود؟ باید پاسخگو باشیم، خود مسئول یعنی کسی که باید مسئول باشد. اگر کسی مسئول قوه مجریه شد باید پاسخگوی کل مسائل اجرایی کشور باشد، ملت و رهبری، همه از او بازخواست خواهند کرد، اگر دائما در تلاش برای کسب مسند باشیم این مورد، رضایت خدا را جلب نخواهد کرد‌ چه برسد به اینکه خدای ناکرده افسارگسیخته عمل کنیم به طوری که« تظاهرون بالاثم والعدوان»۸

 حاضر و ناظر بودن خداوند

برای کسب مقام و جایگاه لازم است از تهمت استفاده کنیم؟ چرا که بدون نمی‌شود فردی را عزل کرد لذا در برابر انظار مردم او را خراب می‌کنیم تا جایگاه خودمان درست شود به عبارت یکی از دوستان که می‌گفت دیوار همه را باید خراب کنیم تا دیوار خودمان نمایان شود. بدانید که همیشه خداوند بر ما ناظر و حاکم است و همیشه ما را زیر نظر می‌گیرد فکر نکنید که بی خبر می‌ماند چرا که «إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» (۹)

تفسیر خبیر بودن خداوند

«خبیر ما بما تعلمون» می‌دانی یعنی چه؟ یعنی خداوند آگاه‌ترین است به آنچه که در سینه‌هایتان دارید چون کلمه عمل هم فعل را شامل می‌شود هم نیات را یعنی خداوند نیت‌های درونی شما را می‌داند، نمی‌توانید خدا را گول بزنید و حیطه قلمرو او فرار کنید، به هر حال باید دقت کنیم که در ورطه این مشکل  قرار نگیریم خصوصا ما  طلبه‌ها که هر چقدر خودمان را بیشتر در معرض دید قرار دهیم، مسئولیت سنگین‌تر خواهد بود و زمانی که مسئولیت سنگین‌تر بشود نمی‌توانیم پاسخگو باشیم.

وظیفه روحانیت در انجام مسئولیت‌ها

آنچه که ما وظیفه داریم به آن عمل کنیم، این است که ما آن کسی که عالم‌تر است و فضیلت بیشتری دارد را در مسند بالا قرار دهیم تا وی امام جماعت باشد لذا من چرا امام جماعت باشم که قرائتم هنوز صحیح نیست؟  آنچه مسلم است که ما باید وظیفه خود را انجام دهیم و اگر این مسئولیت در دایره وظایف قرار گرفت آن زمان به اندازه‌ای که می‌توانیم‌، حجت بر ما تمام خواهد بود که عمل کنیم و اگر خطا بکنیم هم معذوریم؛ اما اگر نه بدانیم که هنر انجام کار را نداریم، بدانیم که علم آن را نداریم اما به جهت تصاحب آن مقام و جایگاه خودمان را در معرض دید قرار دهیم، نباید مسئولیت قبول کنیم.

نحوه گناه نکردن از نظر آقای اشتهاردی

یکبار دیگر هم خدمتتان گفتم که از آیت‌الله اشتهاردی پرسیدیم که چه کنیم تا گناه نکنیم؟ ایشان یک جمله به ما گفت، گفت گناه نکنید گفتیم آقا اینکه شما گفتید را می‌دانیم اما باز هم نمی‌فهمیم که گناه نکنید یعنی چه؟ بعد فرمودند که گناه نکردن دایره علم و عمد است یعنی شما می‌دانی که این واجب خداست و عمدا قصد می‌کنی ترکش کنی و آن را انجام ندهی ،می‌دانی این حرام خداست اما آن را مرتکب می‌شوی ، یعنی علما و عمدا البته برخی اوقات هم می‌دانیم که آقای فلانی بهتر از ما می‌تواند قضاوت کند یا نماز بخواند.

تواضع فرمانده جنگی

در زمان جنگ یک فرمانده داشتیم که خدا او را رحمت کند، این موقعیت برای خود ما پیش آمد آن زمان من ۱۶ ساله بودم و فرمانده ما ۴۰ ساله بود و ۸ تا بچه داشت ، قصد داشتیم یک توپ هوایی را از مقری به مقر دیگر ببریم، باهم رفتیم او فرمانده بود من هم کنارش بودم و رفتیم ، اینکه مرا با خودش برد چون می‌دانست که طلبه‌ام و طلبه‌ها را دوست می‌داشت و خود او هم در زمان جوانی چند سری طلبگی خوانده بود و می‌گفت که در مدرسه علمیه حجتیه در نجف آباد، دوغ می‌خوردیم و درس می‌خواندیم. دو سه سالی درس طلبگی خوانده بود و به دنبال کارهای جنگ رفته بود.

قصد داشت به تنهایی توپ را از جایگاهش خارج کند نتوانست هر اندازه دنده عقب رفت و تلاش کرد موفق نشد لذا من از روی بچگی و فخر فروختن گفتم که امکانش هست که من هم امتحان کنم؟ چون من بلد بودم او هم گفت تو بهتر بلدی تو بیا‌ ، ما پشت ماشین نشستیم و با یک فرمان بر روی سکو رفتیم، سپس شگل را به جایگاه متصل کرده و با همان فرمانی که رفته بودیم، بازگشتیم ، از آن به بعد هر جا می‌رفتیم ماشین را به من می‌سپرد و من می‌گفتم که گواهینامه ندارم چون ۱۶ ساله‌ام وی می‌گفت که گواهینامه ماشین را نمی‌برد و رانندگی من نسبت به تو ضعیف تر است و تو بهتر رانندگی می‌کنی.

دلیل فرمانده شدن شهید خرازی

واقعا رزمندگان در زمان جنگ انسان‌های وارسته‌ای بودند او فرمانده و من جزء بودم اما اینطوری عمل می‌کردند و واقعا آن‌هایی که فرمانده می‌شدند و همه از ان‌ها اطاعت می‌کردند، واقعا برازنده مقام فرماندهی بودند ، حسین خرازی که فرمانده لشکر می‌شد خودش به آن مقام نرسیده بود تمام بچه‌های خط شیر به قول معروف، کسانی که جبهه رفتند می‌دانند خط شیر چیست، آن‌ها بودند که به حاج حسین خرازی گفتند تو باید فرمانده تیپ شوی و بعد هم فرمانده تیپ شد.

انتخاب فرد اصلح در زمان انقلاب

اول انقلاب هم همینطور بود مسئولین صبر می‌کردند و فرد اعلم‌تر را برای مقام ریاست جمهوری انتخاب می‌کردند خصوصا بعد واقعه بنی‌صدر بیشتر دقت می‌کردند اما حالا همه می‌گویند که ما بهتریم ، من نمی‌دانم چرا صد و چند نفر برای نامزد شدن ثبت نام می‌کنند یعنی این افراد خودشان نمی‌دانند که چه کسی برای این مقام اصلح‌تر است قطعا می‌دانند اما چه کنند که مقام می‌خواهند.

تهمت برای تصاحب مقام

در شورای شهر هم وضعیت است از بین ۴۰۰ الی ۵۰۰ نفر کاندید ۱۳ نفر باید انتخاب شوند، یعنی این افراد نمی‌توانند تشخیص دهند که کدام یک برترند بخدا که می‌توانند اگر انصاف داشته باشند بهتر از ما می‌دانند که فرد مناسب کیست ولی برای اینکه یکدیگر را از گود حذف کنند، یکدیگر را به باران تهمت می‌بندند« تظاهرون علی الاثم و العدوان »(۱۰) بعدش از کلمه علیهم استفاده کرده که یعنی آن‌ها، این علی ، علی ضرریه است. این افتراها را به کار می‌بندند تا بتوانند «تخرجون فریقه منکم من دیارهم» (۱۱) آن‌ها را از سرزمین‌هایشان بیرون کنند. در گذشته زمان بنی‌اسرائیل و حضرت موسی و عیسی هم بوده الان هم می‌باشد.

دلیل هجرت پیامبر از مکه

چه چیزی باعث شد که پیامبر مجبور به هجرت از مکه شوند؟ حالا تقدیرات الهی را ما قبول داریم اما حسب ظاهر مسئله این بود که آمدند مکه را برای پیامبر ناامن کردند و قبایل با هم متحد شدند تا پیامبر را بکشند اما خدا نخواست بنابراین آن‌ها را از مکه اخراج کردند اما  اگر در مدینه انصار، نصرت نکرده بودند چه میشد؟ در نهایت خدا لطف کرد و به دل آنان هم افتاد تا هرچه داشتند با مهاجرین تقسیم کردند و با یکدیگر پایه اسلام شدند و حکومت پیامبر را تشکیل دادند؛ پس برای همه این‌ها مصداق وجود داشته و فقط زمان بنی‌اسرائیل نبوده است.

حکمت خروج امام حسین از مدینه

چرا امام حسین (علیه السلام) از وطن خود آواره شد؟ برای اینکه آمدند گفتند تو باید با امیرالمومنین بیعت کنی و الا سر تو را خواهیم برید اما آیا یزید بن معاویه، امیرالمومنین بود؟ پس مدینه نا امن شد و امام با اصحابش حرکت کردند پس همه این‌ها براساس همین مسئله است ، بعد آمدند گفتند که چرا امام حسین کشته شده؟ گفتند خروج کرده حالا خروج کرده یعنی چه؟ یعنی علیه حکومت اسلامی آن زمان قیام کرده و او را اینگونه به شهادت رساندند و خانواده‌اش یا همان آل‌آلله را به اسارت گرفتند.

فراگیر بودن مسئله سلب امنیت

این مثال‌هایی که بیان می‌کنم می‌خواهم بگویم که برای همه ملت‌های اسلامی و غیراسلامی این موضوع پیش آمده و هنوز هم پابرجاست و خیلی از جاها نیز وسعت دارد مانند افغانستان که کسانی که افغانی هستند بهتر از ما این را می‌دانند ، واقعا امنیت را از سرزمین افغانستان گرفتند، زمانی که از یک افعانی می‌پرسیم چرا با وجود مزد کم اینجا می‌مانید می‌گوید بخاطر امنیت چرا که کشور خودشان امنیت ندارد، بر سر همین مسائل بود که امنیت را برهم زدند و همدیگر را می‌کشند «لذا ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِیقاً مِنْکُمْ مِنْ دِیارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوان »(۱۲)

 منابع 

۱) سوره مبارکه بقره آیه ۸۴

۲) سوره مبارکه بقره آیه ۸۴

۳) سوره مبارکه بقره آیه ۸۵

۴) سوره مبارکه  بقره آیه ۸۴

۵) سوره مبارکه  بقره آیه ۸۵

۶) سوره مبارکه بقره آیه ۸۴

۷) سوره مبارکه بقره آیه ۸۵

۸) سوره مبارکه بقره آیه ۸۵

۹) سوره مبارکه حشر آیه ۱۸

۱۰) سوره مبارکه بقره آیه ۸۵

۱۱) سوره مبارکه بقره آیه ۸۴

۱۲) سوره مبارکه بقره آیه ۸۵

Visits: 2

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1