۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 41 تا 50
  • شناسه : 3621
  • 23 دسامبر 2022 - 0:59
  • 141 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۴۸  | هشدار به انسان | جلسه ۱۳
آیه ۴۸ | هشدار به انسان | جلسه 13

آیه ۴۸ | هشدار به انسان | جلسه ۱۳

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۸ جلسه ۱۳ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۱۳  جلسه تفسیر آیه چهل و هشت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵) الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶) یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۸ جلسه ۱۳

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

۱۳  جلسه تفسیر آیه چهل و هشت

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (۴۷)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵) آنان که یقین دارند [در نهایت‏] دیدار کننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعاً به سوى او بازمى‏گردند. (۴۶) اى بنى‏اسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان‏] برترى دادم، یاد کنید، (۴۷)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۴۸

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (۴۷) وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ(۴۸) وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ‏ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی‏ ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیم‏» (۴۹) [۱]

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵) آنان که یقین دارند [در نهایت‏] دیدار کننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعاً به سوى او بازمى‏گردند. (۴۶) اى بنى‏اسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان‏] برترى دادم، یاد کنید، (۴۷)

« یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ. وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ .وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ‏ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی‏ ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیم‏»[۱]

«وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ »[۱]

مقدمه

اشکال پنجمی که متصور است در ما نحن یعنی بحث شفاعت ،رسیدیم به بیان مرحوم علامه طباطبایی در المیزان ضمن اینکه قبل از بیان اشکال پنجم ،یک نکته را خدمت عزیزان عرض کنم.

تذکّر : وضع کلمه شفع 

علومی که در این کلام ،که یک بحث کلامی اعتقادی و اصولی می باشد می‌بینیم که هم علم لغت در آن موثر می باشد مانند کلمه «شفع» که چگونه آن را  وضع کرده اند بر این معنایی که در ما نحن می باشد و نیز بحث علم اصول که در مسئله تجری بحث داشتیم ،البته بحث تجری هم در مسائل اصولی هم در مسائل اعتقادی بیان شده است که بحث کلامی می باشد بنابراین همه ی این مباحث به مسئله تفسیر مرتبط می باشد یعنی علومی که وجود دارد همه را که دقت کنیم در آنچه که کلمات قرآن را بیان کند و همه ی آنها آن آیه را روشن و تفسیر کند ،همه ی اینها موثر می باشد و مثل زنجیر به هم پیوسته است تا آنچه که مراد خداوند از کلمات قرآن می باشد را ما بفهمیم .

اِشکال پنجم

هر چیزی در دین ما باید به واسطه ادله ثلاثه که همان عقل ،کتاب و سنت می باشند ثابت شود و لذا شفاعت به واسطه هیچ کدام از این ادله ثابت نشده است ؛

اشکال عقلی

 مسئله عقل بدین گونه می باشد که عقل سلیم و آنچه که عرف از آن می فهمد حتی بنای عقلا را به دنبال دارد این است که پارتی بازی و کارهایی که باعث شود خلاف عدالت انجام شود را عقل نمی پذیرد و بر آن صحّه نمی گذارد و بنای عقلا هم بر همین منوال می باشد که پارتی و رابطه و امثالهم نباید باشند و کانّه بحث شفاعت هم همینطور است که شما گناه و معصیتی را مرتکب شوید بعد پارتی بازی شود که شما گناهی مرتکب شدی و عذاب از شما برداشته شود لذا از ناحیه عقل شفاعت ثابت نمی شود و اگر عقل حاکم بشود ، حاکم بر امکانش می باشد اما اثبات وقوعی ندارد که جواز شفاعت را ثابت کند و بعد بگوید که صحیح می باشد .

اشکال قرآنی

اما از نظر کتاب و قرآن ، هیچ چیزی در قرآن دلالت بر این ندارد که بر اثبات شفاعت واقع شده باشد مثلا خداوند می فرماید:«لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّهٌ وَلَا شَفَاعَهٌ»۱ در کلمه «وَلَا شَفَاعَهٌ» لای مشبه به لیس می باشد و به معنای لای نفی جنس نمی باشد و معنای آیه شریفه این می باشد که در روز قیامت دیگر معامله ومعاشرتی و شفاعتی وجود ندارد یا در آیه دیگر می فرماید :«فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَهُ الشَّافِعِینَ»۲ یعنی روز قیامت شفاعت ،شفاعت کنندگان هیچ سودی به مردم نمی رساند یا در آیه دیگر :«مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ»۳ شفاعتی نیست جز به اذن خداوند که «إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ» چیزی است که فعلا وقوع ندارد.

رضایت طلب  رضایت خواهی

 یا در آیه دیگر می فرمایند :« وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ»۴ که در این آیه نیز شفاعت را  خداوند متعال منحصر می کند در وجود کسانی که دنبال رضایت خواهی و رضایت طلبی حضرت معبود هستند لذا می فرمایند این استثنائاتی که ذکر شد ،فقط به خواست و مشیت حضرت حق می باشد لذا انچه که وقوع داشته باشد از نظر واقعی برای شفاعت وجود ندارد یا در آیات دیگر می فرماید :«سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَىٰٓ إِلَّا مَا شَآءَ اللَّهُ »۵ در این آیه به صورت کلی عرض می‌کنند که آنچه که خدا میخواهد که آیا میتوانیم وجود شفاعت را اثبات کنیم یا خیر یا در آیه دیگر می فرماید :«خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَآءَ رَبُّکَ ۚ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ»۶در این آیه که «ما» از الفاظ عموم می باشد مسلم می باشد که شفاعت را هم در بر میگیرد و فقط امکان ان را می فرماید.

اشکال در سنّت

اما بحث سنّت ،مستشکلین در بحث سنت و روایات که سنت اعم از قول ،فعل و تقریر معصومین می باشد ، می فرمایند روایاتی که در این موضوع وارد شده است ،به طور کلی از نظر سندی مشکل دارند و قابل اعتماد نیستند پس دلالتی بر وقوع شفاعت برای ما ندارد.

پاسخ اشکال

علامه طباطبایی پاسخی به اشکال عقلی نمی دهد زیرا بعد از پاسخ به اشکالات قرآن و سنت کأنّه به اشکال عقلی هم پاسخ داده اند و مفروغ عنه حساب کرده اند .

ردّ اشکال عقلی

عقل سلیم ،عرف و بنای عقلا بر این می باشند که اگر شخصی در برابر مولا اشتباه ،تمرّد و طغیانی مرتکب شد اما بعدا برگشت از آن کار و توبه نمود و مشیت الهی را نیز به دنبال داشت به طوری که دنبال این بود که رضایت خداوند را حاصل کند لذا مثلا شخصی فی ما بین مولا و عبد طاغی میانجی‌گری کند و از او بخواهد که عقوبت از شخص طاغی برداشته شود ،این مسئله عرفی می باشد و بیشتر اوقات اگر کسی واقعا پشیمان شده باشد اتفاقا عقل و عرف امر می کند و می پسندد که شخصی واسطه شود و بین آنها را اصلاح کند .

ردّ اشکال قرآنی

اما از نظر کتاب و آیات قرآنی آنچه که مسلم می باشد شفاعت را نفی نمی کند که بگوید شفاعت اصلا وجود ندارد در «وَلَا شَفَاعَهٌ» اینجا لای نفی جنس نمی باشد بلکه شبیه به لیس می باشد لذا ممکن است که شفاعت هم باشد بلکه وجود آن را منحصر کرده در بعض آیات به رضایت و اذن خداوند و آنچه که مسلم می باشد وقتی منحصر شود که شفاعت در رضایت خداوند می باشد و در جایی می باشد که خداوند اذن داده باشد پس هییچ مشکلی ندارد و شفاعت وجود دارد و در آیه ای که ذکر شد «فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَهُ الشَّافِعِینَ» شفاعت شافعین هیچ نفعی نمی رساند اما بر گروه خاصی ،چون شأن نزول در مورد گروه خاصی می باشد و هیچ وقت مورد و چیزی که در آیات و روایات در مورد خاصی می باشد به عموم عالم سرایت داده نمی شود بلکه اصلا مورد مخصص نمی شود بلکه با القاء خصوصیت در آن مورد ما آن را در همه ی موارد ارتباط می دهیم .

وقوع شفاعت

همچنین در این آیه «الشفاعه» به «الشافعین» اضافه شده و اضافه ی مصدر می باشد به ما بعدش که شافعین می باشد که دلالت بر وقوع آن فعل در خارج دارد چون کلمه «شافعین» به معنای وصفی می باشد و دلالت بر ثبوت وصف در ذات میکند و چه زمانی ذات متصف به شفاعت شود؟ وقتی که شفاعت وجود داشته باشد لذا شفاعت وجود دارد اما نفعی نمی رساند بحثی جداست ؛الا بعد از اینکه اذن خداوند باشد پس وقوع دارد ؛الا برای کسانی که دنبال رضایت خداوند باشند ،پس شفاعت نفع و وجود دارد .

منابع 

۱_سوره مبارکه بقره آیه ۲۵۴

۲_سوره مبارکه مدثر آیه ۴۸

۳_سوره مبارکه یونس آیه ۳

۴_سوره مبارکه انبیاء آیه ۲۸

۵_سوره مبارکه اعلی آیات ۶،۷

۶_سوره مبارکه هود آیه ۱۰۷

Visits: 10

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1