۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 41 تا 50
  • شناسه : 3643
  • 03 ژانویه 2023 - 16:45
  • 93 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۴۸ | هشدار به انسان | جلسه ۱۷
آیه ۴۸ | هشدار به انسان | جلسه 17

آیه ۴۸ | هشدار به انسان | جلسه ۱۷

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۸ جلسه ۱۷ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲۰  جلسه تفسیر آیه چهل و هشت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵) الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶) یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۴۸ جلسه ۱۷

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

۲۰  جلسه تفسیر آیه چهل و هشت

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (۴۷)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵) آنان که یقین دارند [در نهایت‏] دیدار کننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعاً به سوى او بازمى‏گردند. (۴۶) اى بنى‏اسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان‏] برترى دادم، یاد کنید، (۴۷)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۴۸

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبیرَهٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ (۴۵الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (۴۶یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (۴۷) وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ(۴۸) وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ‏ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی‏ ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیم‏» (۴۹) [۱]

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است. (۴۵) آنان که یقین دارند [در نهایت‏] دیدار کننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعاً به سوى او بازمى‏گردند. (۴۶) اى بنى‏اسرائیل! نعمت هاى مرا که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر جهانیانِ [زمانِ خودتان‏] برترى دادم، یاد کنید، (۴۷)

« یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ. وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ .وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ‏ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فی‏ ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیم‏»[۱]

«وَ اتَّقُوا یَوْماً لاَ تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ »[۱]

مقدمه

به جهت اهمیت موضوع شفاعت و از نظر بحث کلامی آن و اینکه مورد اهتمام باید قرار بگیرد خصوصا در برابر شبهاتی که امروزه در جامعه شیعه ایجاد می شود از طرف دشمنان این بحث را باید اهتمام دهیم و چند جلسه ای بتوانیم بحث کنیم تا ان شاءالله نتیجه ای عاید بشود که بتوانیم از بیان قرآن و روایات پاسخگوی آن شبهات باشیم خصوصا با قدرتی که وهابیون دارند از نظر مالی و نفوذ بین مسلمین لذا بتوانیم در برابر آنها هم حرف داشته باشیم لذا به اینکه ما صرفا به آنچه که از زمان طفولیت یاد ما دادن پیرامون شفاعت و توسل به همان بسنده نکنیم و علمی را داشته باشیم که هر کسی هر شبهه ای مطرح نمود بتوانیم پاسخگو باشیم .

معانی شفاعت

معنای لغوی شفاعت را در لسان العرب و در  استعمالات دوازده گانه ای که بیان فرموده  بودند عرض کردیم ترجمه تفسیر المیزان علامه طباطبایی از آقای موسوی همدانی آورده اند ،لذا یک معنا که در بحث شفاعت باید مورد توجه قرار بگیرد در بین محاورات عرفی داریم که فلانی میانجی‌گری می کند یعنی بین مثلا بزرگی و کسی که خطایی مرتکب شده و اشکالی در کارش می باشد لذا شخصی نزد آن مولا و بزرگ مقام و منزلت دارد میانجی گری می کند و آن کار را مورد قبول او می کند و یا از جرم شخص گناه کار می گذرند یا از آنچه که لازم است بر او تشویق می کنند و او را پاداش می دهند و به عبارت سلیس تر همان پارتی بازی خودمان است مثلا شخصی کاری دارد در یک اداره ای نزد مسئولی ،نزد قاضی یا وکیلی مشکلی برای او پیش آمده است برای رفع  آن مشکل ، شخصی که آشنا می باشد نزد آن مقام و مسئول سفارش این شخص را می کند و توصیه می کند که مشکل او را حل کنند البته عکس این قضیه هم صادق می باشد که شخصی برای اینکه او را زمین بزنند نزد دیگری از او سئایت می کنند .

حوائج انسانی

مرحوم علامه می فرمایند :«پادشاهی و سلطنت دنیوی از هر نوعش باشد و با جمیع شئون قوای مقننه و قوای محاکمه و قوای مجریه مبتنی بر حوائج زندگی می باشد و این حاجت زندگی است که ایجاب می کند که سلطنت و چنین قوانینی به وجود آید تا حوائج انسانها را که عوامل زمانی و مکانی آن را ایجاب می کند برآورد.»  لذا امیرالمومنین علیه السلام فرمود :«بر هر ملت و کشوری ناچار هستیم از یک حاکمی که عادل یا فاسق باشد».

تغییر قوانین

بنابر این جامعه حاکم میخواهد و  یک سری قوانینی که این قوانین ،مقنن میخواهد و مجری می خواهد که آن قوانین را اجرا کند و بعد قضات و قوه قضائیه نیاز است که از آن قوانین محافظت کند  و اینها را زندگی ایجاب می کند که وجود داشته باشد و در ادامه علامه طباطبایی می فرمایند :« به همین جهت چه بسا می شود متاعی را مبدل به متاعی دیگر ،منافعی را فدای منافعی بیشتر و حکمی را مبدل به حکم دیگر بدون اینکه این دگرگونی ها در تحت ضابطه و میزانی کلی دراید .» لذا ضابطه کلی نمی شود برای آن درست کرد اما میتوانند آنها را تغییر دهند لذا می توانند حکم قاضی را تبدیل کنند به حکم دیگر و مثلا به جهاتی که مصالح اقتضا می کند اعدام را تبدیل به حبس ابد کنند یا حبس ابد را تبدیل به حبس پانزده ساله کنند پس می توانند حکم های قاضی را تبدیل کنند .

مجازات دنیوی و اخروی

 در ادامه علامه می فرمایند :« و بر همین منوال مسئله مجازات متخلفین نیز جریان می یابد با اینکه جرم و جنایت را مستلزم عقاب می دانند چه بسا از اجرای حکم عقاب بخاطر غرضی مهم تر که یا اصرار و التماس محکوم به قاضی برای تحریک عواطف اوست یا رشوه است صرف نظر کنند و قاضی به خاطر عوامل نامبرده برخلاف حق حکم کند.» یعنی حتی در این حد قابل تبدل می باشد و این مسئله ای است که در بحث قیامت هم وجود دارد که چه بسا شخصی جرمی را مرتکب شده و از طرفی دیگر کاری را انجام داده شایستگی آن کار باعث میشود که تمام آن جرم ها از بین برود.

مقام شهید

در بحث مقام شهید داشتیم که قبلا گفتند که اولین قطره خونی که از شهید  بر زمین ریخته می شود تمام گناهان او بخشیده می شود این کلمه «کل» می باشد یعنی همه گناهان لذا سوال میشود که حق الناس تکلیفش چیست که خداوند از آن نمیگذرد ؟ فرمودند خداوند به آن حق دار به مقداری اعطا می کند که از آن شهید راضی شود البته فردی مانند شهید نزد خداوند مقامی دارد که شفیع او خود خداوند است.

روند و شیوه شفاعت

در ادامه علامه طباطبایی می فرمایند :«برخلاف حق حکم کند و تعیین جزا کنند و یا مجرم پارتی یا شفیعی را نزد حاکم بفرستد تا بین او و خودش واسطه شود یا اگر قاضی تحت تاثیر اینگونه عوامل قرار نگرفت پارتی و شفیع نزد مجری برود » یعنی اگر کسی که حکم می دهد را نتوانستیم با او صحبت کنیم یا توصیه ما اثر نکند نزد مجری برویم لذا اینها روند دنیایی شفاعت می باشد و مرحوم علامه روند عرفی آن را بیان میکند که به طریق اولی مسلم شود که عندالله هم آنهایی که مقام شفاعت دارند می توانند از آنهایی که صالحیت دارند برای اینکه شفاعت شوند را خداوند شفاعت آنها را بپذیرد .

تبدیل حکم و مجازات

در ادامه می فرمایند:« و یا در صورتی که احتیاج حاکم به پول بیشتر از احتیاجش به عقاب مجرم باشد ،مجرم عقاب خود را با پول معاوضه نماید » خیلی از اوقات داریم که شخصی که مجرم می باشد و مثلا برای او زندانی تعیین می کنند ، زندانی را تبدیل به پول و جریمه نقدی می می کنند مثلا گویند به ازای یک سال زندانی که برای شما تعیین شده ،ده میلیون تومان بدهید که برای حمایت از زندانی ها یا اداره کردن زندان ها به صندوق واریز می شود ، آن پول را اخذ کنند دیگر مجرم را زندانی نمی کنند البته این برای کسانی می باشد که شاکی خصوصی نداشته باشند ،جرم شخص طوری نباشد که ازادی او منجر به طغیان ، تعدی  و تجاوز بیشتر او شود .

شفاعت در ملل ها

در ادامه می فرمایند:«یا قوم و قبیله او به یاری او برخیزند و او را از عقوبت حاکم برهانند و عوامل دیگر نزد عوامل نامبرده که احکام و قانون حکومتی را از کار می اندازند و این سنتی است جاری و عادتی است در بین اجتماعات بشری » لذا می گویند ما انسانهایی هستیم که پشت شخص هستیم و پول می دهیم بنابراین از حکمی که بر علیه او شده بگذرند و این عواملی است که بین همه ملل موجود است و همه ملل این ها را دارند و ربطی به مسلمانان و غیر مسلمانان ندارد .

شفاعت و بت پرستی

  و در ملل قدیم از وثنی ها و دیگران این طرز فکر وجود داشت که معتقد بودند نظام زندگی آخرت نیز مانند نظام بندگی دنیوی می باشد و قانون اسباب و مسببات ،ناموس و تاثیر و تاثر مادی نیز در آن زندگی جریان دارد لذا برای اینکه جرائم و جنایات آن ها صرف نظر شود قربانی ها و هدایا برای بت ها پیشکش می کردند و اگر میخواستند کسی را از آن جرمی که مرتکب شده و بر آن حکم شده را رفع کنند و برهانند حتی برای بت ها قربانی می کردند مثل زمان حال که اگر کسی مشکلی یا مریضی داشته باشد برای او قربانی می کنند لذا در زمان های قدیم بوده منتهی در جهات غلط پیگیری میشده ولی الان در بین مسلمانان خصوصا شیعه در روایات تصریح شده که چگونه اطعام کنند «لذا برای اینکه از جنایات آنها صرف نظر شود قربانی ها و هدایا برای بت ها پیشکش می کردند تا به این وسیله آنها را در برآورده شدن حوائج خود برانگیزند و هم دست خود کنند یا بت ها برای ایشان شفاعت کنند.»

دفن مردگان

 لذا در تاریخ نداریم که بت پرستان خود بت را بپرستند بلکه بت را به عنوان شفیع نزد خدای خود حساب می کنند یعنی بت را تعظیم میکنند به عنوان جلوه و نشانه ی خداوند و واسطه بین خلق و خداوند منتهی  اشکال اینها این است که به کسانی توسل می کنند که نه نفعی برای آنها دارد نه ضرری « و یا چیزی را عوض فدیه و جریمه خود می دادند و به وسیله یک جان زنده یا یک اسلحه » در زمان های قدیم اینطور بوده که کسی فوت می کرده اگر اسلحه ای کنار او بگذارند و او را دفن کنند ،میتواند به وسیله این اسلحه از خود دفاع کند «خدایان را به یاری خود می‌طلبیدند حتی با مردگان خود چیزی را از زیورآلات خود دفن میکردند تا به آن وسیله در عالم دیگر زندگی کنند و لنگ نمانند و یا انواع اسلحه با مردگان خود دفن می کردند تا در آن عالم با آن از خود دفاع کنند و چه بسا با مرده ی خود یک کنیز را دفع می کردند که در آن دنیا مونسی داشته باشد .» و این ها همه برای این است که جفت شوند با یک چیز دیگر مثل اسلحه ،پول ،زیور و کنیز یا حتی یکی از قهرمانان را همراه او دفن می کردند که او را یاری و دفاع کند .

عقاید خرافی

در ادامه مرحوم علامه طباطبایی بیان فرموده: «در همین اعصار در موزه های دنیا در میان آثار زمینی بسیاری از این قبیل چیز ها دیده می شود و در بین ملل اسلامی نیز با همه اختلافی که در نژاد و زبان دارند عقاید گوناگون شبیه به عقاید خرافی گذشته دیده میشود که معلوم است ته مانده همان خرافات است که در تورات باقی مانده است و ای بسا در قرون گذشته رنگ های گوناگونی به خود گرفته اند و در قران کریم تمامی این اراء واهی و پوچ و اقاویل کاذب و بی اساس ابطال شده خدای عزوجل درباره اش فرموده :«وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ»۱ و نیز فمورده است :«وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ»۲ یعنی عذاب را می بینند و دستشان از همه ی اسبابی که بخواهند خودشان را نجات دهند بریده می شود.

جدایی افراد در قیامت

و در آیه دیگر فرموده است :«وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَآءَ ظُهُورِکُمْ ۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمْ شُفَعَآءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَآءُ ۚ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنْکُمْ مَا کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»۳ روز قیامت اینگونه است که همگی به صورت واحد و تکی محشور می شوند مثل اینکه خداوند همه را اول خلق نمود که مراد از «فُرَادَىٰ» این است که هم تک تک متولد می شوند و هم اینکه هیچ چیزی همراه آنها نیست و آنچه به شما داده بودیم با خود نتوانستید به سرای آخرت بیاورید و پشت سر خود جا گذاشتید و ما چیزی را از شفیع برای شما نمی بینیم در حالی که گمان بر این بوده که این افراد برای شما میتوانند کاری بکنند و آنها را به عنوان شریک خداوند قرار می دادند لذا بین شما و بین آنهایی که فکر می کردید می توانند شفیع قرار بگیرند جدایی افتاد و بریده شد کامل و آنچه را که شما می پنداشتید ،نادیده گرفته می‌شود یا در ایه دیگر می فرماید :« هُنَالِکَ تَبْلُو کُلُّ نَفْسٍ مَآ أَسْلَفَتْ ۚ وَرُدُّوٓا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۖ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ»۴ یعنی در روز قیامت هر کس به هر چه از پیش فرستاده است مبتلی می شود و به سوی خدای یکتا بازگشت می کنند که مولا و سرپرست حقیقی خداوند متعال می باشد آنچه را که به دروغ ساخته بودند در دنیا همه نابود می شوند.

احکام واقعی

خداوند رحمت کند حاج آقای فقهی را فرمودند من دعا میکنم حضرت صاحب الزمان عجل الله تشریف نیاورند ،ما خیلی برآشفته شدیم و پرسیدیم چرا ؟! ایشان فرمودند من هنر عمل به احکام ظاهری اسلام را هم ندارم و اگر حضرت حجت عجل الله تشریف بیاورند تمام احکام ،احکام واقعی می شود پرسیدیم که مگر احکام واقعی چگونه است ؟ گفتند مثلا امام زمان عجل الله می فرمایند آقای فقهی این خانه برای تو نیست و برو بیرون یا این خانم که همسر شماست ،همسر شما نیست یا این مال و اموال که استفاده می کنید مال شما نیست ،برو بیرون لذا واقعیت این است که احکام واقعی که برای ما می باشد خیلی مهم است .

توصیف روز قیامت

 یا در آیه دیگر می فرماید :« یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّهٌ وَلَا شَفَاعَهٌ »۵ روزی که در آن روز بحث خرید و فروش دیگر نیست و اینکه رابطه دوستی وجود ندارد و میانجی‌گر و شفاعت کننده ای هم دیگر نیست البته لا در اینجا لای مشبه به لیس می باشد

یا در آیه دیگر می فرماید :«یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ»۶ روزی که هیچ دوستی برای دوست دیگر کاری نمیتواند انجام دهد لذا یک گروهی به صورت قاچاقی از طریق آبادان رفته بودند کربلا و وقتی وارد رود اروند شده بودند که سوار لنج شوند آب بالا آمده بود چون آب اروند جزر و مد دارد لذا همه ی آنها غرق شده بودند و از یکی از ان افراد پرسیدم وقتی غرق شدید در چه حالتی بودید ؟گفت در آن لحظه همه به فکر این بودند که خود را نجات بدهد و به خودم گفتم که من هم باید خود را نجات دهم لذا در این آیه هم می فرماید :«یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئًا» هیچ کسی برای دیگری نمیتواند کاری کند.

یوم الفرار

 یا در آیه دیگر می فرماید :«یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ»۷ یعنی هیچ کس نمی تواند کاری برای دیگری انجام دهد یا در آیه دیگر فرمود :«یَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِینَ مَا لَکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ»۸یعنی روزی که از عذاب خدا می‌گریزند ولی از خدا پناهگاهی ندارند یعنی از اینکه فکر کنید شما میتوانید گریزان شوید ،اینجور نیست و راه گریزی نیست و نیز فرموده است :«مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ»۹ شما را چه شده که به یاری هم دیگر نمی روید لذا همه در حال غرق شدن هستند بلکه امروز همه ی شما تسلیم محض هستید و هیچ کاری از شما بر نمی آید.

پرستش غیر خداوند

در آیه دیگر فرموده اند :«وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَآؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ»۱۰ آنها در حالی بودند که پرستش میکردند غیر خدا را که نه چیزی به اینها اضاف میشود نه کم می شود یعنی این بندگی کردن غیر خداوند نه آن چیزی که مورد بندگی او قرار میگیرد که نه نفعی به انسان می رساند نه ضرری که حضرت ابراهیم علی نبینا  همه ی بت ها را خورد کرد بعد هم تبر را روی دوش بت بزرگ قرار داد بعد هم گفتند چه کسی بت بزرگ را شکسته حضرت ابراهیم علی نبینا و اله وسلم  فرمود بت بزرگ بعد گفتند این که کاری از او بر نمی اید لذا فرمود کسی که کاری از او بر نمی آید چگونه او را عبادت می کنید و لذا اینجور می گفتند که این بت ها شفیعان ما هستند نزد خداوند ، بنابراین خداوند متعال فرموده آیا به خداوند چیزی یاد می دهید که خود  در آسمانها و زمین اثری از آن سراغ ندارید،منزه ،والت و پاک است خداوند از همه ی اینهایی که برای خداوند شریک می‌پندارید.

دوست و شفیع

 در آیه دیگر می فرماید :«مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَلَا شَفِیعٍ یُطَاعُ»۱۱ برای ستمکاران دیگر همراه و دوستی وجود ندارد و شفیعی هم وجود ندارد که اطاعت شود و کسی شافع باشد نزد خداوند و حرف او خریدار داشته باشد در پیشگاه خداوند لذا خداوند به کسی که ظلم کرده اجازه نداده که کسی او را  شفاعت کند و در آیه دیگر می فرماید :«فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ»۱۲ هیچ شافعی دیگر برای ما وجود ندارد و نه کسی که راستگو و دوست باشد . در آیه دیگر فرمودند :«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ»۱۳ یعنی شما به غیر خداوند هیچ کسی که دوست شما و به نفع شما باشد ندارید و نیز شفیعی هم ندارید که یعنی فقط خداوند شفیع شماست .

معامله با خداوند

حالا اگر بین شما و خداوند مناسبتی ایجاد شده باشد  ،خود خداوند شفاعت شما را می کند مثل کسی که شهید باشد :« إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»۱۴ اگر با خدا معامله کردید خداوند در سرای آخرت  همه چیز به شما می دهد اما اگر با خداوند معامله نکرده باشید ،روز قیامتی روزی است که فقط خداوند اختیاردار آن روز است و لا غیر لذا شخص در روز قیامت نه میتواند حقه بازی کند نه دروغ بگوید نه دسیسه کند و امثالهم .

شفاعت خداوند

یا در آیه دیگر می فرماید :« لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَلَا شَفِیعٌ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ»۱۵ یعنی فقط خداوند شفیع می باشد و هیچ کسی غیر از خداوند نمی تواند شفیع باشد آن شخصی هم که اذنی از جانب خداوند دارد و شفاعت می کند ،برگشت او به خداوند است چون خداوند اذن داده است .

محروم از شفاعت

آن چیزی که ما را از این شفاعت محروم می کند ادعا است ، لذا ادعا را بگذاریم کنار به قول آیت الله ایزدی می فرمودند طلبه ها اول که طلبه می شوند می گویند ما خدا هستیم مقداری که درس میخوانند می گویند ما پیامبریم ،مقداری دیگر درس می خوانند می گویند ما امام هستیم تا آن وقتی که ملا می شوند مثل حضرت امام رحمه الله می گویند من طلبه ای بیش نیستم و خدمتگزار ملت هستم.

عجب و خودپسندی

اگر اینطور باشیم خوب است اما اگر ادعا داشته باشیم در مجلسی که وارد می شویم حتما باید صدر مجلس ما را بنشانند و ما را اگر تکریم نکنند و صدر مجلس ننشانند و اگر توقع داشته باشیم که به ما سلام کنند و تکبر کنیم ،این کار ما را به عجب و خودپسندی می رساند که نابود کننده اهل علم است فکر نکنید که این ادعاها و چهار کلمه بهانه ای باشد که ما آدم حسابی باشیم بلکه خداوند اخلاص می خواهد ،عمل مخلصانه می خواهد یعنی عمل بی ادعا اگر بی ادعا شدی ارزش دارد پس اگر شب بیدار شدید و نماز شب خواندید بعد صبح که بیدار شدید طلبکار خدا شدید .

منشأ مشکلات

 لذا مشکلاتی که دست و پا گیر ما است ، خود ما هستیم و خودمان مشکلات را درست می کنیم لذا مشکلات مالی ما ناشی از تنبلی ما است حال کار و زد و خورد نداریم و ما فکر می کنیم چون طلبه شدیم مدیران و مسئولان باید هوایمان را داشته باشند !خیر اینگونه نیست کدام حوزه علمیه را دیده اید که یک طلبه را در رفاه صد درصدی قرار دهند و همه ی آنچه که لازمه زندگی فردی می باشد برای او تامین کرده باشد ؟! بلکه خودمان باید مشکلات خود را حل کنیم اعم از مشکلات اخلاقی و روانی و اجتماعی را خودمان باید درست کنیم لذا امر و نهی خداوند را ملاک کار خود قرار دهیم و تقوا را رعایت کنیم ،اگر تقوا را رعایت کردیم خداوند «من حیث لا یحتسب» به ما مادی و معنوی عطا می‌کند و شرط این است که ما باید تقوا داشته باشیم ،اگر شرط را رعایت کردیم مشروط خودش می آید و موجود می شود.

منابع 

۱. سوره مبارکه انفطار آیه ۱۹

۲. سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۶

۳. سوره مبارکه انعام آیه ۹۴

۴. سوره مبارکه یونس آیه ۳۰

۵. سوره مبارکه بقره آیه ۲۵۴

۶. سوره مبارکه دخان آیه ۴۱

۷. سوره مبارکه عبس آیه ۳۴

۸. سوره مبارکه غافر آیه ۳۳

۹. سوره مبارکه صافات آیات ۲۵و۲۶

۱۰. سوره مبارکه یونس آیه ۱۸

۱۱. سوره مبارکه غافر آیه ۱۸

۱۲. سوره مبارکه شعرا آیات ۱۰۰و ۱۰۱

۱۳. سوره مبارکه  سجده آیه ۴

۱۴. سوره مبارکه توبه آیه ۱۱۱

۱۵. سوره مبارکه انعام آیه ۵۱

Visits: 4

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1