قالَ یا آدَمُ اَنبِئهُم بِاَسمَائِهِم فَلَمّا اَنبَاَهُم بِاَسمَائِهِم قالَ اَلَم اَقُل لَکُم اِنّی اَعلَمُ غَیبَ السَّمواتِ و الارضِ وَ اَعلَمُ ماتُبدُونَ و ما کُنتُم تَکتُمُون (۳۳)
قالَ
ترکیب: فعل ماضی، مبنی بر فتح، ضمیر «هو» مستتر در آن محلاً مرفوع است.
یا
ترکیب: حرف ندا، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد.
آدَمُ
ترکیب: منادای مفرد معرفه، مبنی بر ضم و محلاً منصوب
اَنبِئ
ترکیب: فعل امر، مبنی بر سکون. ضمیر مستتر «انت» در آن محلاً مرفوع فاعل است.
هُم
ترکیب: ضمیر متصل، مبنی بر سکون، محلاً منصوب، مفعول به
بِ
ترکیب: حرف جر، مبنی بر کسر، محلی از اعراب ندارد
اَسماءِ
ترکیب: اسم مجرور به حرف جرّ «باء»، علامت جر: کسره ظاهری
(بِاَسماءِ)
جار و مجرور و متعلّق به (اَنبِئ)، محلاً منصوب، مفعول به دوم فعل (اَنبِئ)
هِم
ترکیب: ضمیر متّصل، مبنی بر سکون، محلاً مجرور، مضاف الیه
فَ
ترکیب: حرف استیناف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد
لَمّا
ترکیب: حرف وجودیه شرطیه، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد
اَنَبَأَ
ترکیب: فعل ماضی، مبنی بر فتح ضمیر مستتر«هو» محلاً مرفوع فاعل است.
هُم
ترکیب: ضمیر متصل، مبنی بر سکون، محلاً منصوب، مفعول به برای فعل (اَنبَأَ)
بِاَسمائِهِم
تجزیه و ترکیب مثل (بِاَسمائِهِم) قبلی است فقط این (بِاَسماء) متعلّق به فعل (اَنبَأَ) است و محلاً منصوب مفعول به دوم آن است.
قال
تجزیه و ترکیب مثل (قال) اوّل آیه است.
أ
ترکیب: همزۀ استفهام، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد
لَم
ترکیب: حرف نافیه جازمه، مبنی بر سکون، محلی از اعراب ندارد
اَقُل
ترکیب: فعل مضارع مجزوم به لَم، علامت جزم: سکون، ضمیر «اَنا» مستتر در آن محلاً مرفوع فاعل است.
لَ
ترکیب: حرف جر، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.
کُم
ترکیب: ضمیر متّصل، مبنی بر سکون، محلاً مجرور به حرف جر «لام»
(لَکُم)
جار و مجرور، متعلّق به (اَقُل)
اِنَّ
ترکیب: از حروف مشبهۀ بالفعل، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد
ی
ترکیب: ضمیر متّصل، مبنی بر سکون، محلاً منصوب، اسم انَّ
اَعلَمُ
ترکیب: فعل مضارع مرفوع به ضمّۀ ظاهری. ضمیر مستتر«اَنا» در آن محلاً مرفوع فاعل است و این جمله محلاً مرفوع خبر است برای «اِنَّ»
غَیبَ
ترکیب: مفعول به و منصوب به فتحۀ ظاهری
السّمواتِ
ترکیب: مضاف الیه و مجرور به کسره ظاهری
وَ
ترکیب: حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد
الأرضِ
ترکیب: معطوف به سماوات و مجرور به کسره ظاهری
وَ
ترکیب: حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.
اَعلَمُ
تجزیه و ترکیب مثل (اَعلَمُ) قبلی است.
ما
ترکیب: اسم موصول، مبنی بر سکون، محلاً منصوب، مفعول به
تُبدُونَ
ترکیب: فعل مضارع مرفوع به ثبوت نون. واو: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مرفوع، فاعل
وَ
ترکیب: حرف عطف، مبنی بر فتح، محلی از اعراب ندارد.
ما
ترکیب: معطوف به مای موصوله قبلی، محلاً منصوب
کُنتُم
ترکیب: فعل ماضی ناقص، مبنی بر سکون. تُم: ضمیر متّصل، مبنی، محلاً مرفوع، اسم آن
تَکتُمُونَ
ترکیب: فعل مضارع مرفوع به ثبوت نون. واو: ضمیر متصل، مبنی، محلاً مرفوع، فاعل. این جمله محلاً منصوب و خبر است برای (کُنتُم)
اعراب جملات آیه
۱- قالَ یا آدَمُ —— استینافیه، محلی از اعراب ندارد
۲- یا آدَمُ——- معترضه، محلی از اعراب ندارد
۳- یا آدَمُ اَنبِئهُم——- مقول قول، محلاً منصوب
۴- اَنبِئهُم——– جواب ندا، محلی از اعراب ندارد
۵- بِاَسمائهم———- با متعلق خود، مفعول به و محلاً منصوب
۶- فَلَمّا اَنبَاَهُم——– مستأنفه، محلی از اعراب ندارد
۷- بِاَسمائهم دوّم————— با متعلق خود، مفعول به و محلاً منصوب
۸- قالَ دوم———- جواب شرط لمّای غیر جازم، محلی از اعراب ندارد
۹- اَلَم اَقُل ———- مقول قول، محلاً منصوب
۱۰- اِنّی اَعلَمُ… ———- مقول قول برای فعل (لَم اَقُل)، محلاً منصوب
۱۱- اَعلَمُ ——— خبر «اِنّ»، محلاً مرفوع
۱۲- اَعلَمُ دوّم ——— عطف به (اَعلَمُ) اوّل، محلاً مرفوع
۱۳- تُبدُونَ ———- صله برای مای موصوله، محلی از اعراب ندارد
۱۴- کُنتُم ————- صله برای مای موصولۀ دوم، محلی از اعراب ندارد
۱۵- تَکتُمُون ———– خبر (کُنتُم)، محلاً منصوب
تنظیم کننده: گروه صرف و نحو موسسه نورالیقین
وَ اِذ قُلنَا لِلمَلائِکَۀِ اسجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبلِیسَ أبی وَ استَکبَرَ و کانَ مِنَ الکَافِرِین (۳۴)