۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » كلمة الله العليا | تجزیه | جلد 1
  • شناسه : 2714
  • 12 ژانویه 2022 - 23:44
  • 17 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
تجزیه آیه سی و یکم سوره بقره

تجزیه سوره مبارکه بقره آیه «31»

تجزیه آیه سی و یکم سوره بقره «وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَ سماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَی المَلائِکَۀِ فَقالَ اَنبِئُونی بِاَسماءِ هؤُلاءِ اِن کُنتُم صَادِقین (31)» وَ تجزیه: حرف استیناف، مبنی، غیرعامل عَلّمَ تجزیه: فعل ماضی، صیغه مفرد مذکّر غایب، ثلاثی مزید، از باب تفعیل، از مادّه علم، سالم، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف آدَمَ تجزیه: اسم […]

تجزیه آیه سی و یکم سوره بقره

«وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَ سماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَی المَلائِکَۀِ فَقالَ اَنبِئُونی بِاَسماءِ هؤُلاءِ اِن کُنتُم صَادِقین (31)»

وَ

تجزیه: حرف استیناف، مبنی، غیرعامل

عَلّمَ

تجزیه: فعل ماضی، صیغه مفرد مذکّر غایب، ثلاثی مزید، از باب تفعیل، از مادّه علم، سالم، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف

آدَمَ

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، اسم علم اعجمی، اصل آن اَادَم است (تخفیف همزه صورت گرفته است)، بر وزن اَفعَل، مشتق از أدیم الارض یا الأدمة، غیر منصرف، متصرّف، معرب

الأسماءَ

تجزیه: ال: الف و لام تعریف جنس، عوض از مضاف الیه محذوف، بنابر قول زمخشری در کشّاف که مضاف الیه محذوف را لفظ (مُسَمَّیات) گرفته است.
اسماء: اسم ثلاثی مزید، جمع مکسّر قلّه، بر وزن اَفعال، مفردش اسم، منصرف، متصرّف، جامد، معرب، از مادّه سمو، همزۀ آن مقلوب از واو است، ناقص واوی

کُلِّ

تجزیه: اسم ثلاثی مجرد، از مادّۀ کلّ، ناسالم، مضاعف، از ادات عموم، منصرف، غیرمتصرّف، جامد، دائم الاضافه، معرب

ها

تجزیه: ضمیر متصل، برای مفرد مؤنث غایب، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرّف. [تأنیث ضمیر به اعتبار لفظ «اسماء» است]

ثُمَّ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

عَرَضَ

تجزیه: فعل ماضی، صیغه مفرد مذکر غایب، ثلاثی مجرد، از مادّه عرض، سالم، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف

هُم

تجزیه: ضمیر متّصل، برای جمع مذکّر غایب، مبنی، معرفه، جامد، غیرمتصرّف

عَلی

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

الملائِکۀِ

تجزیه: ال: الف و لام تعریف، برای استغراق جنس، مبنی، غیرعامل، مختصّ به اسم
ملائکۀ: اسم ثلاثی مزید، جمع مکسر، صیغۀ جمع منتهی الجموع، مفردش (مَلئَک) و اصل آن (مَئلَک) است، از مادّۀ لئک، ناسالم، مهموز العین، یا از مادّۀ لَأک که باز هم مهموز العین است، منصرف، متصرّف، جامد

فَ

تجزیه: حرف عطف، مبنی، غیرعامل

قالَ

تجزیه: فعل ماضی، صیغۀ مفرد مذکّر غایب، ثلاثی مجرد، از مادّه قول، معتل، اجوف واوی، متعدّی، معلوم، مبنی، متصرّف

اَنبِئُونی (اَنبِئُوا + ن + ی)

تجزیه: اَنبِئُوا: فعل امر، صیغۀ جمع مذکّر مخاطب، ثلاثی مزید، از باب افعال، از مادّۀ نبأ، ناسالم، مهموز اللّام، متعدّی، مبنی، متصرّف.
ن: نون وقایۀ
ی: ضمیر متّصل برای متکلّم وحده، معرفه، مبنی، جامد، غیر متصرّف

بِ

تجزیه: حرف جر، مبنی، عامل، مختصّ به اسم

اسماءِ

تجزیه: قبلاً در همین آیه آمده است.

هؤلاءِ

تجزیه: هاء: حرف تنبیه، مبنی، غیرعامل
اولاءِ: اسم اشاره به نزدیک، برای جمع مذکر  و مؤنث عاقل و غیر عاقل، معرفه، مبنی، جامد، غیرمتصرّف

اِن

تجزیه: حرف شرط، مبنی، عامل، مختصّ به فعل

کُنتُم

تجزیه: فعل ماضی، از افعال ناقصه، صیغۀ جمع مذکر مخاطب، ثلاثی مجرد، از مادّه کون، معتل، اجوف واوی، مبنی، متصرّف

صادقین

تجزیه: اسم ثلاثی مزید، اسم فاعل، برای جمع مذکّر سالم، مفردش صادق، از مادّه صدق، سالم، منصرف، متصرّف، مشتق، معرب

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1