تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 190 جلسه 1 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 1 جلسه تفسیر آیه صد و نود بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 190 جلسه 1
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
1 جلسه تفسیر آیه صد و نود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189) وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ (190)
در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مىکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام مىپوشیدند، از درِ خانه وارد نمىشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مىشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکى این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! (189) و در راه خدا، با کسانى که با شما مىجنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّىکنندگان را دوست نمىدارد! (190)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 190
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189) وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ (190)
در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مىکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام مىپوشیدند، از درِ خانه وارد نمىشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مىشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکى این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! (189) و در راه خدا، با کسانى که با شما مىجنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّىکنندگان را دوست نمىدارد! (190)
وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ۱
یکی از چیزهایی که در همه امم لازم و برای زیست و حیات انسان ها لازم بوده ، در برابر متجاوزین ایستادگی کردن است و کلمه قتل را در باب مفاعله که برده اند بین الاثنینی می باشد ،یعنی باید مقاتله کنید ،بکشید و کشته شوید .
سرآمد همه عبادات و خلوص آن در جهاد و جنگ معلوم می شود لذا آنهایی که خیلی ادعا می کنند و نزد خود گویند ما آدم حسابی هستیم ! این مسئله میزان خیلی خوبی می باشد .
در قران آیات دیگری هم این مطلب بیان شده است مثلا در سوره جمعه خداوند متعال می فرماید:«قُلْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّـهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ »۲ وقتی بحث جان که پیش می اید خیلی شفاف همه چیز را روی آب میریزد .
لذا کسانی که ادعا می کنند ما خیلی انسان های خوب و مخلص هستیم و برای دنیا نیستیم در مقاتله و جهاد معلوم می شود که اهل تزویر، ریا و ،به دنبال جذب منافع مادی و دنیوی خودشان هستند یا آدم های حسابی هستند .
معمولا انسان های مدعی در این مورد کممی آورند و از نظر آنهایی که ادعا می کنند کم می آورند ولی انسان های بی ادعا معمولا در این موارد پیروز می شود ، انسان های بی ادعا خیلی برای خودشان متشکل نیستند .
در جنگ حتی بچه هایی که در جبهه می آمدند، توده و غالب رزمندگان مخلص بودند اما بعضی مدعیان که می آمدند آنها معلوم می شدند لذا بنده به یاد دارم در یکی از عملیات ها ما مهندس رزمی بودیم ،دو نفر از ما بزرگتر و زن و بچه داشتند که خیلی ادعا می کردند چون هم از لحاظ کار خبره بودند و تجربه بالا داشتند و هم سن آنها بالا بود .
بنده به یاد دارم در عملیات والفجر مقدماتی فکر کنم آذر ماه سال ۶۱ بود ، شب عملیات که جلو رفتیم این دو بزرگوار متواری شدند ،یعنی قبل از اینکه به خط برسیم با لودر و بولدوزر هایی که داشتند ، هر راننده ای یک کمکی داشت پس قبل از اینکه به خاکریز برسند و از آن عبور کنند به کمکی های خود گفته بودند شما بنشینید تا ما هم میرسیم و به همین بهانه رفتند .
انسان های با ادعا همه جا کم بیاورند چون خودشان را خیلی حساب می کنند چون بالاخره حق هم دارند ،کسی که خودش را خیلی حساب کند و نفس خود را بپرستد در این زمان ها نفس غالب است لذا نمیتواند خود را یک مجاهد نشان دهد .
ولی کسی که ادعایی ندارد ،بنده به یاد دارم یکی از همان افرادی که گفتم کمکی داشت به نام احمد محمدی که خیلی مخلص بود که زن و بچه دار بود اما بی ادعا بعد هم شهید شد و آدم های مدعی که مخلص نبودند را من ندیدم در جنگ که شهید شده باشند یعنی در طول جنگ در سال ۶۱ تا پایان جنگ که ما در جبهه بودیم و عملیات هایی که میشد را تقریبا از ده عملیات من ۹ عملیات را شرکت داشتم ،انسان های مدعی را نداریم که شهید شده باشند .
خیلی از آنها می آمدند و در پشت جبهه می ایستادند و متوقف می شدند ؛ به هر بهانه ای بود مثلا در اهواز ،کرمانشاه و سنندج بالاخره یک جایی به یک عنوانی همانجا می ماندند و انسان هایی بودند که می دانستند چگونه در پشت جبهه بمانند .
بنده به یاد دارم یکی از اقوام که با ما جبهه بود ترسو نبود اما میدانست که چگونه از زیر کار در برود و به من میگفت مگر تو دیوانه هستی داخل سنگر بیا! میگفتیم به جبهه آمده ایم تا خدمت و کار کنیم ! بعد از جنگ هم که او را میبینم ،اسم او علی است می گویم علی اقا داخل سنگر بیا!
مثلا ایشان را میدیدم که به داخل سنگر می آمد صبحانه که می خورد میخوابید و بعد که صدا می زدند که کاری انجام دهیم ؛ در نیرو های پیاده کمتر کسی اینگونه بود چون خصوصا نیروهای پیاده انسان های مدعی نبودند و من ندیدم که در سه گردان لشکر امام حسین علیه السلام که در گردان یازهرا ،گردان امام حسن و گردان امام حسین که من بودم انسان های مدعی نداشتیم .
بله شخصی را داشتیم که شهید شد ،ایشان پدرش شهید شد و یک مقداری بخاطر پدرش شهید شده بود قیافه میگرفت و مدعی بود ولی انسان خوب و مخلصی بود و بعد هم شهید شد چون نیروهای پیاده باید به خط حمله می رفتند خودی نشان می دادند .
جالب اینجاست که هر کسی در مقاتله و جهاد قرار گرفت و ناخالصی داشته باشد به گونه ای از معرکه فرار می کند و میگریزد اما اگر کسی ناخالصی نداشته باشد و مخلص باشد و واقعی بخواهد شهادت نصیب او می شود .
واقعا لذت دارد کسی که شهید شود گرچه ما لیاقت نداشتیم اما دوستانی که با ما بودند و شهید شدند مخلص بودند ؛ برادر یکی از دوستان سه روز بود که شهید شده بود و میخواست در عملیات شرکت کند خدا رحمت کند آقای خرازی را به او گفت که تو شرکت نکن چون برادرت به تازگی در اصفهان تشییع شده است ، ایشان به گریه افتاد و بعد هم بالاخره پذیرفت و به عملیات آمد ، به خاکریز عراقی ها که رسیدیم جلوتر از ما بود ،من که رسیدم دیدم شهید شده است .
واقعا هم قیافه ایشان را که بنده به یاد دارم در تاریکی شب وقتی بالای جنازه او رسیدم ؛ عملیات ها در تاریکی مطلق انجام می شد و در شب مهتابی عملیات نمی شد ، یعنی اگر مهتاب بود نمی شد خصوص وقتی میخواستیم از معبرها و جلوی خاکریز دشمن رد شویم دید داشتند و نمی شد .
گاهی اوقات این منور هایی که در آسمان می زنند محیط را روشن می کرد لذا چهره این شهید که سید هم بود واقعا نورانی و خیلی راحت شهید شده بود و صورت ایشان رو به آسمان بود ، بنده دو زانو بالای سر ایشان نشستم حمد و سوره خواندم و واقعا شهادت حق ایشان بود
ما مثلا بعد از جنگ که جنگ تمام شده بود حالت و احساس ما این بود که ما برد کردیم چون هم جنگ را بوده ایم و هم بعد از جنگ هستیم و ببینیم که چه می شود ولی کم کم فهمیدیم که ما مغموم شده ایم و آنها راه را رفتند و به سعادت رسیدند و ما آمدیم گیر کردیم در چم و خم زندگی و دنیای بی سر و تهی که آخر و عاقبت آن هم معلوم نیست .
خدا رحمت کند شهید باکری را که خیلی حرف قشنگی آن زمان می زد ،وصیت نامه ایشان هم چون فرمانده بود پخش شد و همه فهمیدند که حرف هایی که زده بودند عین واقع بود ولی هنوز هم از بچه های جنگ سراغ داریم که مخلص هستند و پشیمان نیستند.
پشیمانی برای کسانی است که دنیا را می خواستند و در سایه جنگ و انقلاب به دنبال این بودند که دنیا برای آنها درست شود منتهی ما همان زمان هم میدانستیم که پیامبر که اشرف مخلوقات بود نتوانست کاری کند که بعد از خودش أمیرالمومنین راحت حکومت کند و انقلاب ما در برابر آن چیزی نیست .
لذا دنیا همه را فریب می دهد پس پول و قدرت به دست هر کس بیفتد به این راحتی نمی تواند از آن بگذرد ولی الان هم اگر همه ملت دست به دست هم دهند اقتصاد درست می شود ، دولت درست می شود و به حسب ظاهر قدر ترین دولت بعد از جنگ و ضعیف ترین دولت بعد از جنگ هیچکدام کاری نتوانستند انجام دهند ،فقط گوشه هایی از مملکت اگر بحث اقتصادی را درست کردند مردم درست کردند و همچنین مردم جنگیدند .
مسئولین ما حتی فرماندهی نمیدانستند و همان مردم داوطلب بودند که خرازی و همت شدند ، ارتشی نبودند و هیچ کدام نظامی ندیده بودند ،بنده به یاد دارم در لشکر امام حسین میخواستیم جهت یابی را یاد بگیریم که مثلا در عملیات اگر راه را گم کردیم سمت دشمن نرویم ،میان نیرو ها جستجو کردیم شخصی را پیدا کردیم که فرمانده گروهان بود به نام عبدالکریم سیاهپوش که در ارتش سربازی رفته بود و دوره دیده بود ،اطلاعات داشت و برای ما آموزش می داد .
یعنی بچه هایی که جنگ را اداره کردند مردم بودند ،از فرماندهی بالا تا رسد به مسائل مالی لذا در جبهه آنچه که مصرف می شد و تدارکات بود کمک های مردمی بود ؛ کمک هایی که خود مردم جمع می کردند و خود مردم مفتخرانه به جبهه می آوردند و میان رزمندگان پخش میکردند، اعم از پوشاک ،خوراک ، پول و هر چه لازم بود را مردم می دادند .
مملکت دو ضلع دارد یعنی اگر کسی بحث نظامی و امنیتی را درست کند پس همه چیز درست می شود اما دومین ضلع اقتصاد است و به نظر من اقصاد کشور خیلی خوب است یعنی اقتصاد ایران در دنیا نمونه می باشد اما با سوء مدیریت کلان و با دزدی های بی حد و مرز مملکت هنوز پابرجاست .
کشور لیبی و قذافی را ببینید که اشتباه کوچکی مرتکب شد و مملکت خود را نابود کرد لکن از این اشتباهات صدها بار در مملکت شده اما حفظ شده است .
ما طلبه ها هم باید بدانیم که فکر میکنیم فقط مردم و مسئولین تکلیف دارند اما تک تک همه ما مسئول هستیم و باید هر کدام از ما بایستیم و کار اقتصادی در زندگی های مردم را شروع کنیم با هر هنری که داریم و حداقل مردم را به سمت کار های اقتصادی تشویق کنیم.
بله احکام و فروع دین برای مردم لازم است اما در ضمن جنگ ما این کار ها را می کردیم ؛ ضمن جنگ وقتی فرصت بود طهارت و نجاست بیان می شد ، الان هم ضمن مسائل اقتصادی همه فروع دین را میشود عمل کرد لذا اگر اقتصاد نباشد چگونه می خواهیم به زکات و خمس عمل کنیم ؟ مثلا اگر اقتصاد نباشد می شود خمس و زکات داد یا به حج رفت ؟!
بنابراین تا اقتصاد درست نشود بخشی از فروع دین را نمی شود عمل کرد چون موضوع پیدا نمی کند چون احکام تابع موضوعات است لذا درست نشود احکام درست نمی شود پس تا مسائل اقتصادی نباشد چه کسی میتواند خمس و زکات بدهد و یا حج برود ؟!
چه کسی می تواند تولی یا تبری داشته باشد ؟ چون تولی پول می خواهد بالاخص برای امام حسین علیه السلام ترویج کنید ،حرف بزنید و زینت برای امام حسین علیه السلام شوید تا پول خرج نکنید ممکن نیست .
جلساتی که در سراسر کشور و در شهر میگیرند کدامشان برای امام حسین علیه خیلی ظهور و بروز دارد ؟! آن جلساتی که پول دارند و پول خرج میکنند !
ببینید اگر مال حضرت خدیجه سلام الله علیها برای پیامبر نبود چه اتفاقی می افتاد؟ ما نباید بیهوده سخن بگوییم چون پول می خواهد لذا مملکت داری پول میخواد ،آخوندی پول میخواهد و ما آخوند ها باید پول خرج کنیم یعنی در صورتی موفقیم که در مسجدی که هستیم اگر می خواهند بنایی بسازند ما هم کمک کنیم .
یکی از موفقیت های شیخ مهدی مظاهری رحمت الله علیه این بود ،مثلا می آمد در مسجد محل ما مثلا میخواست تجدید بنا کند ،می گفت انقدر پول احتیاج دارید که اولین شخص بنده کمک می کنم ، دکتر فولادگر که پایین نشسته بود مجبور بود که پول می دهد ؛ اینگونه بود !
ببینید شیخ مهدی مظاهری آخوندی بود که کار های اقتصادی را در اولویت قرار داد که الان زیر سایه مسائل اقتصادی که درست کرده بودند توانستند دارالقرآن ، دانشگاه قرآن و ابابصیر و… این همه خدمات را به جا گذاشته است .
این موارد خیلی مهم است و پول میخواهد که ایشان حداقل ده هزار ایتام و فرزند یتیم را از صفر تا صد در حدی که توانایی دارند اداره می کنند ، جلسات مختلف برگزار میکنند و برنامه ریزی میکنند اما این مسائل پول می خواهد ، بنابراین آخوندی و حوزه داری پول میخواهد .
ما باید بدانیم اگر فقط به دنبال این باشیم که مصرف کننده باشیم فایده ای ندارد و بعد خود ما هم لذت می بریم چون انسان وقتی پول به دست بیاورد و مولد باشد ، وقتی مردم زیر سایه او بنشینند و خرج کنند انسان لذت می برد .
کار اقتصادی فقط همت میخواهد و اینکه روایات میفرمایند :«من لا معاش له لا معاد له» بیهوده که نگفته اند لذا باید معاش را درست کرد و اگر معیشت و زندگی نباشد چگونه میتوانید بالاخره بچه تربیت کنید و جامعه را رشد دهید ؟!
همه این موارد در سایه خلوص است و اگر بخواهید همه کاری می شود کرد فرمود:«وَ قاتِلُوا» اما« فِی سَبِیلِ اللَّـهِ»۳
فرمود:«وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ»۴ در برابر «الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ» ،دشمن مجهز است ؛ ببینید بهترین اقتصاد را دشمن و اسرائیل دارد و ما در روسیه کار های صادرات می کنیم و تنها کسی که در بازار روسیه معارض ما می باشد و بازار ما را به هم می زند ، اسرائیل است و جالب اینجاست مکررا با واسطه کالای خود ما را میخرند و با برند خود بسته بندی می کنند و در بازار میفروشند .
۱_سوره بقره آیه ۱۹۰
۲_ سوره جمعه آیه ۶
۳_ سوره بقره آیه ۱۹۰
۴_ سوره بقره آیه ۱۹۰
آیه 190 سوره بقره به موضوع جنگ و دفاع در راه خدا اشاره دارد. این آیه به مسلمانان دستور میدهد که در برابر کسانی که با آنها میجنگند، دفاع کنند، اما در عین حال تأکید میکند که از حد تجاوز نکنند.
این آیه به ما یادآوری میکند که حتی در میدان جنگ نیز باید اصول انسانی و اخلاقی را رعایت کنیم. تجاوز به غیرنظامیان و افرادی که در جنگ نقشی ندارند، مورد تأکید قرار گرفته است.
جنگ در اسلام به عنوان یک عمل دفاعی شناخته میشود. مسلمانان موظفند در برابر تجاوزات دفاع کنند و از دین خود محافظت نمایند.
هدف از جنگ مسلمانان، دفاع از خود و دین خداوند است. این جنگ به منظور حفظ ارزشها و اصول اسلامی انجام میشود.
آیه به مسلمانان یادآوری میکند که در جنگ، نباید به بیماران، زنان، کودکان و سالمندان آسیب برسانند. این نکته به اهمیت رعایت حقوق بشر حتی در شرایط جنگی اشاره دارد.
قبل از آغاز جنگ، مسلمانان باید به دعوت به اسلام بپردازند و از آغازگر جنگ بودن خودداری کنند. این امر نشاندهندهی اهمیت دیپلماسی و گفتگو در اسلام است.
برخی از صفات در شرایط مختلف ارزش خود را از دست میدهند. ترحم بر دشمنان در شرایط خاص میتواند به ستم بر دیگران منجر شود.
علم نیز در برخی شرایط ممکن است ارزش خود را از دست بدهد. به عنوان مثال، فداکاری حضرت علی (ع) در شب هجرت پیامبر (ص) نشاندهندهی ارزش فداکاری در شرایط خاص است.
عدالت به عنوان یک ارزش همیشگی در هر زمان و مکان و نسبت به هر فرد، چه دوست و چه دشمن، باید رعایت شود. این نکته به ما یادآوری میکند که عدالت همواره باید در رفتارهای ما حاکم باشد.
برخورد با دشمن دو مرحله دارد:
هدف دشمن از جنگ، خاموش کردن نور خدا و تسلیم کردن مسلمانان است. این نکته به ما یادآوری میکند که جنگ مسلمانان برای حفظ دین و ارزشهای الهی است.
دشمنان هرگز از مسلمانان راضی نخواهند بود مگر اینکه آنها را به تسلیم وادار کنند. این نکته به ما یادآوری میکند که باید در برابر دشمنان هوشیار باشیم.
آیه 190 سوره بقره به ما میآموزد که جنگ در اسلام باید با رعایت اصول اخلاقی و انسانی انجام شود. دفاع از خود و دین باید با رعایت حقوق بشر و دعوت به اسلام همراه باشد.
رعایت عدالت و عدم تجاوز به دیگران از اصول اساسی در جنگ است. مسلمانان باید همواره به این اصول پایبند باشند.
جنگ در اسلام به عنوان یک عمل دفاعی شناخته میشود زیرا هدف آن حفظ دین و ارزشهای اسلامی در برابر تجاوزات است.
در جنگ باید اصول اخلاقی و انسانی رعایت شود، از جمله عدم تجاوز به غیرنظامیان و دعوت به اسلام قبل از آغاز جنگ.
عدالت به عنوان یک ارزش همیشگی باید در رفتارهای ما حاکم باشد، زیرا رعایت آن به حفظ حقوق دیگران و ایجاد جامعهای عادلانه کمک میکند.
آیه 190 سوره بقره به ما یادآوری میکند که جنگ در اسلام باید با رعایت اصول اخلاقی و انسانی انجام شود. این آیه به ما میآموزد که دفاع از خود و دین باید با رعایت حقوق بشر و دعوت به اسلام همراه باشد. همچنین، عدالت به عنوان یک ارزش همیشگی باید در رفتارهای ما حاکم باشد.
ترویج فرهنگ صلح: آموزش به افراد درباره اهمیت صلح و دیپلماسی.
آگاهیبخشی: برگزاری کارگاههای آموزشی درباره حقوق بشر در شرایط جنگی.
تقویت اصول اخلاقی: تشویق به رعایت اصول اخلاقی در تمامی جنبههای زندگی.
حفظ حقوق غیرنظامیان: تأکید بر اهمیت حفظ حقوق غیرنظامیان در شرایط جنگی.
دعوت به گفتگو: تشویق به دعوت به اسلام و گفتگو قبل از اقدام به جنگ.
آموزش عدالت: ترویج مفهوم عدالت در جامعه و اهمیت آن در رفتارهای روزمره.
پاسخگویی به سؤالات: ایجاد فضایی برای پاسخگویی به سؤالات دینی و اجتماعی.
تقویت همبستگی اجتماعی: ایجاد حس همبستگی و همکاری میان افراد جامعه.
حمایت از قربانیان جنگ: حمایت از افرادی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفتهاند.
توجه به فداکاری: ترویج ارزش فداکاری و ایثار در جامعه.
دفاع و مقابله به مثل از حقوق انسانی است. اگر کسی با ما جنگید، ما نیز حق داریم در برابر او بایستیم. این اصل به ما یادآوری میکند که دفاع از خود و حقوقمان یک حق طبیعی است.
جنگ به عنوان یک واکنش طبیعی در برابر تجاوزات دیگران شناخته میشود. این واکنش باید در چهارچوب اصول انسانی و اخلاقی انجام شود.
هدف از جنگ در اسلام، گرفتن آب و خاک یا استعمار و انتقام نیست. بلکه هدف اصلی، دفاع از حق و حذف عناصر فاسد است. این جنگ به منظور آزادسازی افکار و نجات انسانها از خرافات و موهومات انجام میشود.
جنگ در اسلام باید به عنوان یک عمل مقدس و در راستای اهداف الهی در نظر گرفته شود. این امر به ما یادآوری میکند که جنگ باید با نیت خالص و در راه خدا انجام شود.
حتی در جنگ، باید عدالت و حق رعایت شود. قرآن بارها با جمله «لا تَعْتَدُوا» تأکید کرده است که در انجام هر فرمانی از حدود و مرزها تجاوز نشود.
رعایت حقوق دیگران در شرایط جنگی به ما یادآوری میکند که باید همواره به اصول انسانی پایبند باشیم و از ظلم و ستم دوری کنیم.
ظلم و ستم و ایستادگی در مقابل دین خدا، رشته محبت الهی را پاره میکند. این نکته به ما یادآوری میکند که باید از ظلم و ستم دوری کنیم تا محبت خداوند را جلب کنیم.
تجاوز به حقوق دیگران نه تنها به ما آسیب میزند، بلکه رابطه ما با خدا را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
تنها حضور در جبهه سبب قرب الهی نیست. محبوبیت نزد پروردگار زمانی حاصل میشود که در جنگ عادل باشیم و حقوق را رعایت کنیم.
عدالت در جنگ به عنوان یک اصل اساسی باید مورد توجه قرار گیرد. این امر به ما یادآوری میکند که باید در هر شرایطی به عدالت پایبند باشیم.
در جنگ، هدف باید فقط خدا باشد و نه هوسها، تعصبات، غنائم، ریا و سمعه. این نکته به ما یادآوری میکند که نیت خالص در هر عمل، به ویژه در جنگ، ضروری است.
پرهیز از انگیزههای نادرست در جنگ به ما کمک میکند تا اهداف الهی را دنبال کنیم و از انحراف دوری کنیم.
حتی در دفاع از حق طبیعی خود، باید خدا را در نظر گرفت. با اینکه دشمنان جنگ را علیه شما آغاز کردهاند و شما باید دفاع کنید، اما این دفاع باید «فِی سَبِیلِ اللَّهِ» باشد.
نیت در دفاع نیز باید الهی باشد. این امر به ما یادآوری میکند که هر عمل دفاعی باید با هدف رضایت خداوند انجام شود.
دفاع از خود یک حق انسانی است زیرا هر فردی باید بتواند از حقوق و جان خود محافظت کند و در برابر تجاوزات دیگران واکنش نشان دهد.
هدف اصلی جنگ در اسلام، دفاع از حق و حذف عناصر فاسد است، نه گرفتن آب و خاک یا انتقامجویی.
عدالت در جنگ با رعایت حقوق دیگران، عدم تجاوز به غیرنظامیان و حفظ اصول انسانی و اخلاقی امکانپذیر است.
ترویج فرهنگ صلح: آموزش به افراد درباره اهمیت صلح و دیپلماسی به جای جنگ.
آگاهیبخشی: برگزاری کارگاههای آموزشی درباره حقوق بشر و رعایت آن در شرایط جنگی.
تقویت اصول اخلاقی: تشویق به رعایت اصول اخلاقی در تمامی جنبههای زندگی.
حفظ حقوق غیرنظامیان: تأکید بر اهمیت حفظ حقوق غیرنظامیان در شرایط جنگی.
دعوت به گفتگو: تشویق به دعوت به اسلام و گفتگو قبل از اقدام به جنگ.
آموزش عدالت: ترویج مفهوم عدالت در جامعه و اهمیت آن در رفتارهای روزمره.
پاسخگویی به سؤالات: ایجاد فضایی برای پاسخگویی به سؤالات دینی و اجتماعی.
تقویت همبستگی اجتماعی: ایجاد حس همبستگی و همکاری میان افراد جامعه.
حمایت از قربانیان جنگ: حمایت از افرادی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفتهاند.
توجه به فداکاری: ترویج ارزش فداکاری و ایثار در جامعه.
۰۰ _ ۱۹ _ ۰۴ _ ۱۴۰۲
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.