تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 190 جلسه 2 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 2 جلسه تفسیر آیه صد و نود بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 190 جلسه 2
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
2 جلسه تفسیر آیه صد و نود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189) وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ (190)
در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مىکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام مىپوشیدند، از درِ خانه وارد نمىشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مىشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکى این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! (189) و در راه خدا، با کسانى که با شما مىجنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّىکنندگان را دوست نمىدارد! (190)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 190
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189) وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ (190)
در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مىکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام مىپوشیدند، از درِ خانه وارد نمىشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مىشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکى این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! (189) و در راه خدا، با کسانى که با شما مىجنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّىکنندگان را دوست نمىدارد! (190)
وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ
بحث جهاد و قتال فی سبیل الله یکی از میزان های در فروع دین است ،یعنی یکی از آن اعمالی می باشد که در فروع دین نشان میدهد و همچنین ملاک و میزان بر سنجش ایمان شخص است .
دیروز هم عرض کردیم بحث اینکه کسی به دنبال مرگ باشد که در قرآن کریم چندین آیه خداوند متعال فرموده :« فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ»۲ برای کسانی می باشد که فکر می کنند ادم حسابی هستند که فرمود« إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّـهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ» ۳ اگر کسی واقعا چنین ادعایی داشته باشد «فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ» .
جهت این مطلب این است که خود مرگ مرز بین عاشق و معشوق می باشد ، یعنی کسی که واقعا عاشق خداوند باشد مرز آن این است که بمیرد تا به معشوق برسد ، روایتی هم موجود می باشد هر چند از لحاظ سند اشکال دارد ولی فرمود:« من عشقنی قتلنی» یعنی کسی که خداوند عاشق او شود ،او را می کشد دور از ذهن نیست!
مثل اینکه در رحم مادر بنابر آنچه برای ما گفته اند و اعتقاد داریم ، در لحظه به دنیا آمدن نمیخواستیم که به دنیا بیاییم چون فکر میکردیم رحم مادر برای ما جای خیلی خوبی است در حالی که « فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ »۴ و به اجبار به این دنیا آمده ایم .
اما وقتی چشم باز کردیم دیدیم این دنیا چیز دیگری است و رحم مادر جایی تنگ و تاریک می باشد و بسیار ظلمانی و وقتی به این دنیا می آییم می بینیم که چه وسعتی دارد !
در دنیای بعدی هم می رویم واقعا همینطور است و اگر بتوانیم حس کنیم و برویم خیلی خوب می باشد یعنی اگر کسی بفهمد و بتواند حس کند مثل همان کسانی که جواب دادند ما وقتی نگاه می کنیم اهل بهشت و دوزخ را میبینیم.
البته همان ها هم حق مطلب را نمیتوانستند بفهمند یعنی کسانی که اعتقادات بالا داشتند و آدم حسابی بودند اما حق مطلب را نمی فهمیدند کما اینکه وقتی انسان سکرات موت را طی می کند .
ما داریم که خیلی از اولیاء خداوند وقتی که امام زمان (عج) ظهور می کنند آنها مخیر می شوند که در رجعت شرکت کنند یا خیر و بعضی افراد بخاطر سکرات موتی که طی کردند میگویند بخواهیم به دنیا بیاییم و مجددا بمیریم نمیخواهیم بخاطر آن مشکلات و سختی هایی که انسان در مرگ تحمل می کند .
بنابراین طی کردن مرز مرگ به این راحتی نیست مگر اینکه واقعا شخص آدم حسابی باشد که مثلا کسانی که اینطور هستند مرگ و حیاتشان خیلی با هم فرق نمی کند ؛ مانند اهل بیت و اولیاء خدا که حی و میت آنها یکی است .
در بحث قتال و جهاد و در معنای کلمه قتال وقتی در واژه آن وارد شویم اهل فن گویند:« قتال به معنای اینکه شما کسی را بکشید که قصد کشتن شما را دارد.» به عبارت دیگر عملی را قصد کنید و پای آن بایستید که در برابرش آنها هم قصد جان شما را کرده باشند ؛ لذا مقاتله و قتال به معنای این است که بخواهند همدیگر را از روی قصد و عمد بکشند .
یعنی ما میدانیم کسی که روبه روی ما ایستاده دشمن است پس دانسته حرکت می کنیم ،یعنی اماده مرگ هم می شویم چون معلوم نیست وقتی در میدان جنگ رفتیم ما بکشیم ، هرچند قوی باشیم .
یکی از اشکالات جنگ جویان و یکی از چیزهایی که باعث شکست آنها می شود این است که جنگجو آن شخصی که در مقابل او ایستاده و حریف او می باشد را دست کم بگیرد و جالب اینجاست که ما در جنگ این مسئله را حس کردیم چون هر جا دشمن را کوچک شمردیم و فکر کردیم قوه ندارد همانجا ما را شکست داد!
اما هر جایی بسیار فکر کردیم یعنی فکر همه چیز را کردیم و رفتیم در میدان پیروز شدیم لذا اگر فکر همه چیز را کردیم خیلی مهم است چون حریف را نباید دست کم گرفت .
بنابراین این را بدانیم که شخص بخواهد شما را بکشد و اختیارا انسان بخواهد در برابر او بایستد و کشته شود یا بکشد ، به این راحتی نیست یعنی خیلی افراد واقعا پای آزمایش این چنینی که بیایند خودشان را نشان میدهند و میگویند « حالا که بنا به جان است ،اسدالله لب ایوان است!» چون به این راحتی نیست که آن را در معرکه قرار دهد و آن هم جایی قرار گیرد که ممکن است کشته شود .
اینکه میگویند وقتی یک قطره از خون شهید ریخته می شود واصل به مقامات می شود چون انسان در جنگ و مقاتله مرگ را میبیند ،وقتی مرگ را دید و پذیرفت و حاضر شد ایثار کند ،جان بر کف شود واقعا مقام پیدا می کند چون از بزرگترین نعمت خودش برای خداوند میگذرد .
نماز خواندن یک آثار مادی ظاهری دارد که حداقل اینکه هیبت شخص را نشان می دهد این خودش باعث می شود که انسان رغبت پیدا کند ، همچنین روزه گرفتن هم اثری دارد یعنی می شود با این موارد ریا کرد اما یکی از چیزهایی که در قتال و مجاهدت وجود دارد این است که هر چه انسان بخواهد ریا کند برای خداوند ریا می کند و مقام او بالاتر می رود .
یعنی هر چه جانفشانی او بیشتر باشد و ایثارگری او بالا رود مقام او عالی تر می شود چون در خود میدان جنگ باید این موارد را نشان دهید پس مقام او بالاتر می رود .
گفتیم در صیام چون امر عدمی می باشد نمی شود خیلی در آن ریا کرد اما در قتال نیز منظر می باشد لکن منظر ریایی که برای خداوند می باشد.
با چه کسانی باید جنگید ؟ فرمود:«وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ»۵ یعنی آنهایی که همیشه به دنبال این هستند که با شما بجنگند ؛ شخصی ماشین ژیان داشت گفته بود من از همه ماشین ها سبقت میگیرم گفتیم کدام ماشین ها ؟! گفت از همین ماشین هایی که کنار خیابان پارک کرده اند! لذا اینکه فایده ندارد و اگر ما مقاتله کنیم با عده ای که به کسی کاری ندارند مانند انسان های عوامی و شهروند شهر ها که این افراد جنگیدن ندارند چون همگی بدون دفاع هستند .
بنابراین قتل و کشتار مردم هنر نیست! اگر مرد هستید در برابر جنگجو بایستید لذا می فرماید:«الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ» با آنهایی که به قتال شما آمده اند و قصد جان شما را کرده اند ، بجنگید.
پس قتال فی سبیل الله ،قتال با کسانی می باشد که در برابر شما ایستاده اند آن هم «یُقاتِلُونَکُمْ» یعنی دائما در قتال با شما هستند چون فعل مضارع می باشد .
عرض میکنیم که جنگ ابتدایی نباید باشد و در اسلام و حتی برای معصومین وارد شده که در میدان جنگ هم قرار می گیرد نباید اول شمشیر بکشد .
این ها مقاماتی می باشد که به کسی می دهند که واقعا مخلصانه و فی سبیل الله یعنی برای خداوند شمشیر میزند و اگر برای خداوند شمشیر بزند ، آنجایی را شمشیر می زند که او گفته و هر جایی شمشیر نمی زند .
اول بحث گفتیم که میزان و ملاک بر اینکه ما واقعا مومن هستیم یا خیر اینجا معلوم میشود که ما واقعا جان بر کف میشویم یا نمی شویم ؟! و واقعیت ایران در بحث جنگ و جهادی که ما داشتیم واقعا در طول تاریخ نمونه بوده که رزمندگان ایران مخلصانه ایستادند در برابر کسانی که تمام دنیا پشت آنها بودند .
بحث کشته شدن و جان دادن هم برای آنها عشق شده بود لذا وقتی انسان صاف باشد چون جوان ۱۶ و ۱۵ ساله در اردوگاه عرب که محل آسایش و تدارکات همه گانه رزمندگان لشکر امام حسین علیه السلام بود میدیدم که این بچه ها می رفتند چاله میکندند که پیدا نباشند و تنها باشند ، شب ها با خداوند راز و نیاز میکردند تا شهید شوند .
اما فکر نکنید در جنگ همینطور می ایستادند تا آنها را بکشند،خیر! بلکه واقعا جانفشانی می کردند و همه توان خود را میگذاشتند و مخلصانه و خالص بودند ،یعنی ذره ای ناخالصی در وجود آنها نبود .
این را حسا و ملموسا درک کردیم که هر کس می خواست شهید می شد و ما اگر ماندیم ، نمیخواستیم و بعضی گویند ناخالصی داشتید بله شاید ناخالصی هم داشتیم اما خیلی افراد هم شاید آن زمان خالص بودیم اما دوست نداشتیم شهید شویم .
بنده به یاد دارم سال ۶۲ روز قبل عملیات والفجر ۴ بود که آیت الله طاهری رحمت الله علیه آمده بود در پادگان هفت تیر سنندج و همه اماده بودند که به عملیات برویم ، آقای سعید مولایی هم که رئیس آخوندها بود و ایشان خیلی طلبه مودب و ملایی بود .
بنده به یاد دارم آقای طاهری که آمده بود در خود مسجد و محلی که قرار بود بیایند درب پشتی بود چون از در جلو میخواستی وارد شود رزمندگان نمیگذاشتند ایشان به جایگاه برسد که ایشان از درب بالکن وارد شد ، این رزمندگان را بنده به یاد دارم که در صف ایستاده بودند تا دست آقا را ببوسند و می گفتند دعا کنید تا ما شهید شویم .
به یاد دارم در عملیات فاو که از کنار اروند در نهر ها که منتهی می شد به اروند این قایق ها را آورده بودند و رزمندگان را سوار می کردند ،ایستاده بودند و به روحانی که آنجا بود میگفتند حاج آقا دعا کنید تا شهید شویم چون واقعی می خواستند شهید شوند یعنی انقدر عاشق شده بودند که ظرفیت این دنیا جوابگوی وجود آنها نبود و می خواستند پرواز کنند .
بنابراین بدانید انسان مخلص میتواند در قتال و جهاد باشد و اینکه میبینید انسانهایی که اطراف امام حسین علیه السلام بودند در مدینه و در طی طریق ریزش کردند ،مکه ریزش کردند و در راه نینوا نیز ریزش کردند و حتی در شب عاشورا بعضی افراد رفتند .
آنهایی که ماندن حدود ۱۴۰ یا ۷۲ نفر بودند ولی بقیه افراد رفتند ،آنهایی که ماندند مخلص بودند منتهی تفاوت میان رزمندگان الان که امام صادق علیه السلام می فرمایند انسان های آخرالزمان بهتر از الان هستند چون خود معصوم حضور داشت و خود امام حسین علیه السلام بودند لذا آنهایی که در رکاب امام حسین علیه السلام جانفشانی کردند دیده بودند که ایشان پسر پیامبر و در دامان پیامبر بزرگ شده اند لذا حرف و عذری نداشتند.
اما الان کسانی که می آیند که مخلصانه می ایستند و در رکاب ولایت فقیه قرار میگیرند و جانفشانی می کنند به این راحتی نیست و واقعا مخلص هستند .
خداوند ان شاءالله ان درجه اخلاص را به انسان بدهد که این توفیق میخواهد ، مقداری باید مواظب باشیم که این لقمه ها و جاهایی که می روید ،هر جایی نان نخورید و لقمه هر کسی را نخورید ،سعی کنید از کسانی باشند که حداقل دلیلی بر اینکه او نزول خور و دزد است و یا ضد دین است ،نباشد .
۱_ سوره بقره آیه ۱۹۰
۲_ سوره جمعه آیه ۶
۳_ سوره جمعه آیه ۶
۴_ سوره زمر آیه ۶
۵_ سوره بقره آیه ۱۹۰
آیه 190 سوره بقره به موضوع جنگ و دفاع در راه خدا اشاره دارد. این آیه به مسلمانان دستور میدهد که در برابر کسانی که با آنها میجنگند، دفاع کنند، اما در عین حال تأکید میکند که از حد تجاوز نکنند.
این آیه به ما یادآوری میکند که حتی در میدان جنگ نیز باید اصول انسانی و اخلاقی را رعایت کنیم. تجاوز به غیرنظامیان و افرادی که در جنگ نقشی ندارند، مورد تأکید قرار گرفته است.
جنگ در اسلام به عنوان یک عمل دفاعی شناخته میشود. مسلمانان موظفند در برابر تجاوزات دفاع کنند و از دین خود محافظت نمایند.
هدف از جنگ مسلمانان، دفاع از خود و دین خداوند است. این جنگ به منظور حفظ ارزشها و اصول اسلامی انجام میشود.
آیه به مسلمانان یادآوری میکند که در جنگ، نباید به بیماران، زنان، کودکان و سالمندان آسیب برسانند. این نکته به اهمیت رعایت حقوق بشر حتی در شرایط جنگی اشاره دارد.
قبل از آغاز جنگ، مسلمانان باید به دعوت به اسلام بپردازند و از آغازگر جنگ بودن خودداری کنند. این امر نشاندهندهی اهمیت دیپلماسی و گفتگو در اسلام است.
برخی از صفات در شرایط مختلف ارزش خود را از دست میدهند. ترحم بر دشمنان در شرایط خاص میتواند به ستم بر دیگران منجر شود.
علم نیز در برخی شرایط ممکن است ارزش خود را از دست بدهد. به عنوان مثال، فداکاری حضرت علی (ع) در شب هجرت پیامبر (ص) نشاندهندهی ارزش فداکاری در شرایط خاص است.
عدالت به عنوان یک ارزش همیشگی در هر زمان و مکان و نسبت به هر فرد، چه دوست و چه دشمن، باید رعایت شود. این نکته به ما یادآوری میکند که عدالت همواره باید در رفتارهای ما حاکم باشد.
برخورد با دشمن دو مرحله دارد:
هدف دشمن از جنگ، خاموش کردن نور خدا و تسلیم کردن مسلمانان است. این نکته به ما یادآوری میکند که جنگ مسلمانان برای حفظ دین و ارزشهای الهی است.
دشمنان هرگز از مسلمانان راضی نخواهند بود مگر اینکه آنها را به تسلیم وادار کنند. این نکته به ما یادآوری میکند که باید در برابر دشمنان هوشیار باشیم.
آیه 190 سوره بقره به ما میآموزد که جنگ در اسلام باید با رعایت اصول اخلاقی و انسانی انجام شود. دفاع از خود و دین باید با رعایت حقوق بشر و دعوت به اسلام همراه باشد.
رعایت عدالت و عدم تجاوز به دیگران از اصول اساسی در جنگ است. مسلمانان باید همواره به این اصول پایبند باشند.
جنگ در اسلام به عنوان یک عمل دفاعی شناخته میشود زیرا هدف آن حفظ دین و ارزشهای اسلامی در برابر تجاوزات است.
در جنگ باید اصول اخلاقی و انسانی رعایت شود، از جمله عدم تجاوز به غیرنظامیان و دعوت به اسلام قبل از آغاز جنگ.
عدالت به عنوان یک ارزش همیشگی باید در رفتارهای ما حاکم باشد، زیرا رعایت آن به حفظ حقوق دیگران و ایجاد جامعهای عادلانه کمک میکند.
آیه 190 سوره بقره به ما یادآوری میکند که جنگ در اسلام باید با رعایت اصول اخلاقی و انسانی انجام شود. این آیه به ما میآموزد که دفاع از خود و دین باید با رعایت حقوق بشر و دعوت به اسلام همراه باشد. همچنین، عدالت به عنوان یک ارزش همیشگی باید در رفتارهای ما حاکم باشد.
ترویج فرهنگ صلح: آموزش به افراد درباره اهمیت صلح و دیپلماسی.
آگاهیبخشی: برگزاری کارگاههای آموزشی درباره حقوق بشر در شرایط جنگی.
تقویت اصول اخلاقی: تشویق به رعایت اصول اخلاقی در تمامی جنبههای زندگی.
حفظ حقوق غیرنظامیان: تأکید بر اهمیت حفظ حقوق غیرنظامیان در شرایط جنگی.
دعوت به گفتگو: تشویق به دعوت به اسلام و گفتگو قبل از اقدام به جنگ.
آموزش عدالت: ترویج مفهوم عدالت در جامعه و اهمیت آن در رفتارهای روزمره.
پاسخگویی به سؤالات: ایجاد فضایی برای پاسخگویی به سؤالات دینی و اجتماعی.
تقویت همبستگی اجتماعی: ایجاد حس همبستگی و همکاری میان افراد جامعه.
حمایت از قربانیان جنگ: حمایت از افرادی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفتهاند.
توجه به فداکاری: ترویج ارزش فداکاری و ایثار در جامعه.
دفاع و مقابله به مثل از حقوق انسانی است. اگر کسی با ما جنگید، ما نیز حق داریم در برابر او بایستیم. این اصل به ما یادآوری میکند که دفاع از خود و حقوقمان یک حق طبیعی است.
جنگ به عنوان یک واکنش طبیعی در برابر تجاوزات دیگران شناخته میشود. این واکنش باید در چهارچوب اصول انسانی و اخلاقی انجام شود.
هدف از جنگ در اسلام، گرفتن آب و خاک یا استعمار و انتقام نیست. بلکه هدف اصلی، دفاع از حق و حذف عناصر فاسد است. این جنگ به منظور آزادسازی افکار و نجات انسانها از خرافات و موهومات انجام میشود.
جنگ در اسلام باید به عنوان یک عمل مقدس و در راستای اهداف الهی در نظر گرفته شود. این امر به ما یادآوری میکند که جنگ باید با نیت خالص و در راه خدا انجام شود.
حتی در جنگ، باید عدالت و حق رعایت شود. قرآن بارها با جمله «لا تَعْتَدُوا» تأکید کرده است که در انجام هر فرمانی از حدود و مرزها تجاوز نشود.
رعایت حقوق دیگران در شرایط جنگی به ما یادآوری میکند که باید همواره به اصول انسانی پایبند باشیم و از ظلم و ستم دوری کنیم.
ظلم و ستم و ایستادگی در مقابل دین خدا، رشته محبت الهی را پاره میکند. این نکته به ما یادآوری میکند که باید از ظلم و ستم دوری کنیم تا محبت خداوند را جلب کنیم.
تجاوز به حقوق دیگران نه تنها به ما آسیب میزند، بلکه رابطه ما با خدا را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
تنها حضور در جبهه سبب قرب الهی نیست. محبوبیت نزد پروردگار زمانی حاصل میشود که در جنگ عادل باشیم و حقوق را رعایت کنیم.
عدالت در جنگ به عنوان یک اصل اساسی باید مورد توجه قرار گیرد. این امر به ما یادآوری میکند که باید در هر شرایطی به عدالت پایبند باشیم.
در جنگ، هدف باید فقط خدا باشد و نه هوسها، تعصبات، غنائم، ریا و سمعه. این نکته به ما یادآوری میکند که نیت خالص در هر عمل، به ویژه در جنگ، ضروری است.
پرهیز از انگیزههای نادرست در جنگ به ما کمک میکند تا اهداف الهی را دنبال کنیم و از انحراف دوری کنیم.
حتی در دفاع از حق طبیعی خود، باید خدا را در نظر گرفت. با اینکه دشمنان جنگ را علیه شما آغاز کردهاند و شما باید دفاع کنید، اما این دفاع باید «فِی سَبِیلِ اللَّهِ» باشد.
نیت در دفاع نیز باید الهی باشد. این امر به ما یادآوری میکند که هر عمل دفاعی باید با هدف رضایت خداوند انجام شود.
دفاع از خود یک حق انسانی است زیرا هر فردی باید بتواند از حقوق و جان خود محافظت کند و در برابر تجاوزات دیگران واکنش نشان دهد.
هدف اصلی جنگ در اسلام، دفاع از حق و حذف عناصر فاسد است، نه گرفتن آب و خاک یا انتقامجویی.
عدالت در جنگ با رعایت حقوق دیگران، عدم تجاوز به غیرنظامیان و حفظ اصول انسانی و اخلاقی امکانپذیر است.
ترویج فرهنگ صلح: آموزش به افراد درباره اهمیت صلح و دیپلماسی به جای جنگ.
آگاهیبخشی: برگزاری کارگاههای آموزشی درباره حقوق بشر و رعایت آن در شرایط جنگی.
تقویت اصول اخلاقی: تشویق به رعایت اصول اخلاقی در تمامی جنبههای زندگی.
حفظ حقوق غیرنظامیان: تأکید بر اهمیت حفظ حقوق غیرنظامیان در شرایط جنگی.
دعوت به گفتگو: تشویق به دعوت به اسلام و گفتگو قبل از اقدام به جنگ.
آموزش عدالت: ترویج مفهوم عدالت در جامعه و اهمیت آن در رفتارهای روزمره.
پاسخگویی به سؤالات: ایجاد فضایی برای پاسخگویی به سؤالات دینی و اجتماعی.
تقویت همبستگی اجتماعی: ایجاد حس همبستگی و همکاری میان افراد جامعه.
حمایت از قربانیان جنگ: حمایت از افرادی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفتهاند.
توجه به فداکاری: ترویج ارزش فداکاری و ایثار در جامعه.
۰۰ _ ۲۰ _ ۰۴ _ ۱۴۰۲
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.