تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 189جلسه 3 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 3 جلسه تفسیر آیه صد و هشتاد و نهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 189جلسه 3
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
3 جلسه تفسیر آیه صد و هشتاد و نهم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189) وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ (190)
در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مىکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام مىپوشیدند، از درِ خانه وارد نمىشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مىشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکى این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! (189) و در راه خدا، با کسانى که با شما مىجنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّىکنندگان را دوست نمىدارد! (190)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 189
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (189) وَ قاتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ (190)
در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مىکنند؛ بگو: «آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است». و (آن چنان که در جاهلیّت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام مىپوشیدند، از درِ خانه وارد نمىشدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مىشدند، نکنید!) کارِ نیک، آن نیست که از پشتِ خانهها وارد شوید؛ بلکه نیکى این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانهها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! (189) و در راه خدا، با کسانى که با شما مىجنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّىکنندگان را دوست نمىدارد! (190)
وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ۱
کلمه «الْبِرَّ» را اگر به یاد داشته باشید در آیات دیگری از قرآن کریم هم وارد شده مانند «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»۲ که میگویند منظور از کلمه «الْبِرَّ» اهل بیت هستند ؛ یعنی شما به اهل بیت نمی رسید و به آن بریت دست پیدا نمی کنید .
تأویل این قسمت آیه که دیروز عرض شد که در واقع مربوط به اهل بیت هستند و امیرالمومنین (علیه السلام) که اگر تفسیر قرآن به قرآن آن را اگر دقت کنیم در آن آیه هم فرمود:««لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» ۳
جمله «مِمَّا تُحِبُّونَ» یعنی ما موصوله که از الفاظ عام محسوب می شود آن هم به صورت «تُحِبُّونَ» یعنی آنچه به جان شما وابسته است که در مال و اموال همینطور می باشد که کسی میخواهد برسد به اهل بیت اگر آنچه به جان او وابسته است .
مثلا به پارک رفته ایم غذا میخوریم و ته مانده غذا را میخواهیم به کسی بدهیم تا بخورد این فایده ای ندارد ولی اگر بهترین غذا را در بشقاب ریختید و به دو جوان بی پناه دادید تا بخورند این خوب است .
یا اگر دست در جیب خود کردید و تراول دادید به سائل ها این «مِمَّا تُحِبُّونَ» است اما یک دو هزاری که چیزی به شما نمیدهند ، یک آدامس هم به شما نمی دهند .
بنابراین اگر کسی خواست به اهل بیت برسد تقوای او به این نیست که وسواس داشته باشد و «مِمَّا تُحِبُّونَ» یعنی آن چیزی که واقعا به جان او وابسته است .
اگر میخواهید وقت برای کسی بگذارید باید بهترین وقت و ساعت را برای او بگذارید که به عنوان انفاق باشد لذا هر چیزی را خواستید برای کسی اعمال کنید .
انفاق فرق نمیکند که اعم از واجب النفقه یا مستحب باشد و یا خیرات و مبرات باشد ، تمامی این موارد را شامل می شود و اهل بیت بهترین چیزی که خداوند به آنها رزق داده را را انفاق می کردند و میدادند پس اگر بخواهد غیر از این باشد ارزشی ندارد .
جالب اینجاست که در بحث انفاق قبلا در ذهن ما این بود و الان هم عوام اینگونه فکر میکنند که اگر میخواهیم انفاق کنیم باید به غریبه ها انفاق کنیم در صورتی که خلاف واقع می باشد ، بلکه بهترین کسانی که باید به آنها نفقه بدهید و نزدیک ترین افراد را اول نفقه بدهید.
پس اولین انفاق برای واجب النفقه ها می باشد چون آنهایی که واجب النفقه هستند ،اثری که انفاق را به عنوان صدقه و خیرات می خواهید بدهید به نزدیک ترین شخص دادید اثر آن خیلی بالاست .
در احکام هم داریم که بحث زکات فطره می فرمایند از نزدیک ترین شخصی که از نظر فامیلی به شما نزدیک است مثلا داماد ،عمو و عموزاده شماست و در بحث اینکه گاهی اوقات واجب النفقه را نمی شود که صدقات و زکوات را به او بدهید آن جای خود دارد اما شما میخواهید صدقه مستحبی اعمال کنید به فرزند خود بدهید اما میگویید به غریبه ها بدهم .
گاهی اوقات فکر میکنیم به غریبه بدهیم ثواب آن بیشتر است در صورتی که اینطور نیست پس عرض ما این است وقتی میخواهید انفاق کنید اولویت دارد که اولویت آن اقربی هستند لذا اگر برادر شما گرسنه باشد اما نفقات و صدقات را به من بدهید این رجحانی ندارد چون برادر شما اولویت دارد.
لکن اینکه برادر شما چطور انسانی است و با هم چه ارتباطی دارید فرقی نمیکند و نگفته اند با انسان های متقی صله رحم کنید بلکه فرموده اند با فامیل های خود صله رحم کنید.
تمام آنچه در دین برای ما آمده معروف است ،اصلا چرا میگویند اوامر خداوند اعم از واجبات و مستحبات را معروف گویند؟ و فرموده اند:«وَ اَلْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ اَلْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ»۴ معروف یعنی آنچه عرف می پسندد و آن را شناخته است .
پس آنچه مسلم می باشد انفاق کردن به نزدیکترین شخص ثواب و اثر آن بیشتر است چون می دانید هر کاری آثاری به همراه دارد و صدقات آثاری برای انسان دارد که اگر انسان آنها را انجام دهد در زندگی او متأثر می شود و اثر می پذیرد لذا اثر بالا در صدقه و انفاق های مستحب و خیرات به نزدیک ترین شخص است و نکته جالب اینجاست در سیره اهل بیت هم اینگونه بوده است .
نفقه این نیست که ما گدا پروری کنیم پس اگر می خواهید غذایی به کسی بدهید تا بخورد او را سیر کنید و اگر واقعا میخواهید کسی را کمک کنید به گونه ای کمک کنید تا غنی شود یعنی اگر ما بتوانیم کسی را واقعا از فقر در بیاوریم و لو به اندازه مدتی این خیلی مهم است .
مثلا یک گونی برنج به کسی بدهید تا چهار ماه شما را دعا می کند لذا عرض ما این است اگر شما میخواهید نفقه بدهید ده کیلو برنج را به ۲۰ نفر ندهید تا کسی نتواند سیر بخورد یا مثلا گوسفندی را می کشد اما آن را ذره ذره به دست مردم می دهد ، این فایده ای ندارد .
پدرم میگفت اگر خواستید نذری قربانی کنید به کسی بدهید تا دیزی درست کند بخورد تا سیر شود پس یکی را سیر کنید لذا اگر کسی فقر دارد و شما به صدقه ، نذر و انفاق کنید که او را غنی کند یا حداقل یک بار سفره او را داغ کند و شکم او را سیر کند .
گاهی اوقات در همین بحث تاسوعا و عاشورا که مردم بیشتر نذری می دهند مثلا بنده خمینی شهر را دیده ام که الان خیلی خوب شده ولی قدیم اینگونه نبود ولی خمینی شهر قدیم هم خوب بود که وقتی قابلمه را بار میگذارند واقعا حسابی بار میگذارند و وقتی شخصی می آید او را سیر می کنند .
اما دیده ام افرادی که گوسفندی را کشته و گوشت هایش را کباب می کند خودش میخورد و استخوان هایش را آبگوشت می کند و بعد صدنفر را دعوت میکند !
فرمود:« وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى»۵ آنچه که مسلم می باشد یکی از مصادیق تقوا انفاق است آنهم انفاق عالی که به دنبال آن رسیدن به اهل بیت می باشد .
در ادامه فرمود:«وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها»۶ مجددا «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» ۷ یعنی اگر تقوا را پیشه کردید شما را به سرای افلاح می رساند؛ «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» یعنی باعث می شود که شما رستگار ساز شوید.
جمله«لَعَلَّکُمْ» یعنی اثر تقوایی که پیشه میکند باعث می شود که مفلح شوید و مفلح یعنی رستگار ساز و «لَعَلَّ» به معنای ترجی و امیدواری ، یعنی امید است که به جایی برسید و متاثر شوید که اثر ان این است که مفلح شوید .
کلمه فالح نیست بلکه مفلح می باشد که این دو کلمه تفاوت دارند ؛ مفلح یعنی رستگار ساز می شوید و باعث می شوید که مردم را به سمت و سوی بهشت خدا و پیامبر بکشانید که این خیلی مهم است ؛ لذا افلاح غیر از مفلح است .
ببینید تعبیراتی که در قران داریم نسبت به مومنین و محسنین و نسبت به متقین همگی در باب افعال است که باب افلاح معنای مختلف و ۱۶ معنا دارد که یکی از آنها وقتی فلح و فلاح را اگر در باب افعال بردید که شد افلاح و مفلح یعنی رستگار ساز می شوید و باعث می شوید مردم رستگار شوند و مردم را به سمت بهشت بکشانید که مصداق« یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَ الْعَشِیِّ»۸ است به معنای داعی الله شدن می باشد .
مهم است که انسان بتواند داعی الله شود و اگر کسی فقط برای خودش باشد که فایده ای ندارد لذا تقوایی که از چهارچوب وجود خود شخص بیرون نرود فایده ای ندارد پس باید به دیگران برسد و سرایت کند ، اگر به دیگران سرایت کرد عالی است .
تمام آنچه که اهل بیت انجام میدهند حتی نمازی که میخوانند می گویند چهل مومن را دعا کنید ، دعا برای دیگران خیلی آثار دارد ؛ بله انسان باید خودش تذکیه کند لذا تذکیه مربوط به خود انسان است اما هر کاری که خواستید انجام دهید باید به کسی برسد و اگر به کسی نرسد فایده ای ندارد .
اگر کسی در دائره وجودی زندگی خود آثار اعمال او فقط برای خودش باشد این خودپروری و خودپرستی است اینکه میگوید عبادت خدا جز به خدمت خلق نیست پس نمازی که میخوانیم در تاریکی شب و در تنهایی میگویند چهل مومن را باید دعا کنید که این خیلی مهم است.
آنچه که ما انجام می دهیم اگر برای دیگران خوب باشد فایده دارد ولی اگر بخواهیم فقط برای خودمان انجام دهیم فایده ای ندارد ،ثمر و اثری ندارد لذا اثر واقعی عمل برای انسان این است که برای دیگران آثار داشته باشد .
۱_سوره بقره آیه ۱۸۹
۲_ سوره آل عمران آیه ۹۲
۳_ سوره آل عمران آیه ۹۲
۴_بحار الانوار ج ۹۱ ص۲
۵_ سوره بقره آیه ۱۸۹
۶_ سوره بقره آیه ۱۸۹
۷_ سوره بقره آیه ۱۸۹
۸_ سوره انعام آیه ۵۲
آیه 189 سوره بقره به موضوع هلالهای ماه و نقش آنها در تعیین زمانها و مناسک دینی اشاره دارد. این آیه به ما یادآوری میکند که هلالها نه تنها برای شناخت زمان بلکه به عنوان ابزاری برای نظمدهی به زندگی اجتماعی و دینی ما نیز اهمیت دارند.
هلال به معنای شکل خاص ماه در آغاز هر ماه است که به عنوان نشانهای برای تعیین زمانها و مناسک دینی به کار میرود.
کلمه «مواقیت» به زمان یا مکان مشخصی اشاره دارد که برای انجام کارهای خاص تعیین شده است. این مفهوم در آیه به وضوح بیان شده است.
مردم از پیامبر (ص) درباره هلالها سوال میکنند. این سوال نشاندهندهی نیاز جامعه به شناخت زمان و مناسک دینی است.
پیامبر (ص) به مردم میگوید که هلالها برای شناخت اوقات و زمان حج ضروری هستند. این پاسخ به نیاز مردم برای نظمدهی به زندگی دینی و اجتماعی آنها پاسخ میدهد.
آیه به ما یادآوری میکند که نیازی به تقوا داریم. تقوا به معنای پرهیز از گناهان و رعایت دستورات الهی است.
تقوا به عنوان نیروی محرکهای برای انجام کارهای صحیح و درست در زندگی ما عمل میکند. این مفهوم در آیه به وضوح بیان شده است.
آیه به ما میآموزد که باید از درها وارد شویم و نه از پشت خانهها. این مفهوم به ما یادآوری میکند که هر کاری باید از راه صحیح و طبیعی خود انجام شود.
ایده ورود از پشت خانهها در حال احرام، یک خرافه است که باید از آن دوری کرد. این باور نادرست به ما یادآوری میکند که باید به دستورات الهی پایبند باشیم.
هر کاری نیاز به زمان مناسب دارد. آیه به ما یادآوری میکند که باید زمان را به درستی شناسایی کنیم و از آن بهرهبرداری کنیم.
روشهای صحیح برای انجام کارها نیز اهمیت دارد. باید از روشهای صحیح و الهی برای انجام امور خود استفاده کنیم.
آیه به ما یادآوری میکند که رهبری نیز باید از طرف خداوند تعیین شود. این مفهوم به ما یادآوری میکند که باید به رهبران الهی توجه کنیم.
امامان معصوم (ع) به عنوان رهبران الهی شناخته میشوند و باید به دستورات آنها توجه کنیم.
آیه به ما یادآوری میکند که باید راه و روشهای صحیح را بشناسیم. این شناخت به ما کمک میکند تا از بیراهه رفتن دوری کنیم.
تحصیل علم و مطالعه درباره تغییرات ماه و زمانها به ما کمک میکند تا درک بهتری از زندگی دینی و اجتماعی خود داشته باشیم.
آیه به ما یادآوری میکند که برّ و نیکی در انجام کارها به معنای رعایت راههای صحیح است. این مفهوم به ما یادآوری میکند که باید در انجام کارها به دستورات الهی پایبند باشیم.
بیراهه رفتن در انجام کارها نه تنها نادرست است بلکه به ما آسیب میزند. باید از راههای صحیح و الهی برای انجام امور خود استفاده کنیم.
هلالها به عنوان نشانههای زمانی در زندگی ما اهمیت دارند و باید از آنها به درستی استفاده کنیم.
پایبندی به تقوا و رعایت دستورات الهی به ما کمک میکند تا در زندگی خود موفق باشیم و از بیراهه رفتن دوری کنیم.
هلالها به عنوان نشانههای زمانی، به ما کمک میکنند تا زمان مناسک دینی و فعالیتهای اجتماعی را شناسایی کنیم.
ورود از درها به معنای رعایت روشهای صحیح و طبیعی در انجام کارهاست و از خرافات و باورهای نادرست جلوگیری میکند.
با رعایت دستورات الهی، پرهیز از گناهان و توجه به رهبران معصوم، میتوانیم تقوا را در زندگی خود تقویت کنیم.
آیه 189 سوره بقره به ما یادآوری میکند که هلالها نه تنها برای شناخت زمان بلکه به عنوان ابزاری برای نظمدهی به زندگی اجتماعی و دینی ما اهمیت دارند. این آیه به ما میآموزد که باید از روشهای صحیح و الهی برای انجام امور خود استفاده کنیم و به تقوا و رعایت دستورات الهی پایبند باشیم.
ترویج فرهنگ زمانشناسی: آموزش به افراد درباره اهمیت هلالها و زمانشناسی.
تقویت روشهای صحیح: تشویق به رعایت روشهای صحیح در انجام کارها.
آگاهیبخشی: برگزاری کارگاههای آموزشی درباره تقوا و اهمیت آن.
دوری از خرافات: آگاهیبخشی درباره باورهای نادرست و خرافات.
تحصیل علم: تشویق به تحصیل علم و مطالعه درباره تغییرات ماه.
احترام به رهبران: توجه به دستورات رهبران معصوم و الهی.
ایجاد فضای گفتوگو: فراهم کردن فضایی برای بحث و تبادل نظر درباره مسائل اجتماعی.
استفاده از رسانهها: بهرهگیری از رسانهها برای اطلاعرسانی درباره اهمیت هلالها.
تقویت همبستگی اجتماعی: ایجاد حس همبستگی و همکاری میان افراد جامعه.
حمایت از قربانیان خرافات: حمایت از افرادی که تحت تأثیر خرافات قرار گرفتهاند.
حرکت کرات و ماه دارای برنامه و زمانبندی دقیقی است که میتواند در برنامه عبادت و نظم امور زندگی مردم مؤثر باشد. این نظم به ما یادآوری میکند که باید از زمانها به درستی استفاده کنیم.
نظم کیهانی به ما کمک میکند تا زمانهای مناسب برای عبادت و فعالیتهای روزمره را شناسایی کنیم. این امر به بهبود کیفیت زندگی دینی و اجتماعی ما کمک میکند.
اگر جمادات و کرات آسمانی نظم دارند و برای انتظام امور انسانها جهتگیری شدهاند، منطقی نیست که ما موجوداتی بینظم و بیحساب باشیم. این نکته به ما یادآوری میکند که باید در زندگی خود نظم و انضباط را رعایت کنیم.
نظم در زندگی اجتماعی ما نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این نظم به ما کمک میکند تا به اهداف خود دست یابیم و از بینظمی دوری کنیم.
در پاسخ به سؤالات، باید جوابی ارائه دهیم که سؤالکننده بفهمد و مورد نیازش باشد. این نکته به ما یادآوری میکند که باید در ارتباطات خود دقت کنیم و به نیازهای دیگران توجه داشته باشیم.
شفافیت در پاسخگویی به سؤالات به ایجاد ارتباطات مؤثر و مثبت کمک میکند. این امر به ما یادآوری میکند که باید به نیازهای دیگران توجه کنیم.
اسلام با آداب و رسوم جاهلی و خرافی مبارزه میکند. این مبارزه به ما یادآوری میکند که باید از باورهای نادرست دوری کنیم و به اصول صحیح پایبند باشیم.
برّ و نیکی را نباید از خرافات و عادات نیاکان به دست آورد، بلکه باید راه شناخت برّ را در چارچوب فرمان وحی و رهبران معصوم (ع) جستجو کنیم.
هرگاه راهی را بستید، باید راه صحیحی را نشان بدهید. این نکته به ما یادآوری میکند که در مواجهه با مشکلات، باید راهحلهای منطقی و صحیح ارائه دهیم.
راهنمایی صحیح در زندگی به ما کمک میکند تا از بیراهه رفتن دوری کنیم و به اهداف خود دست یابیم.
ارزش مفاهیم دینی زمانی است که در افراد جلوه کند. به جای اینکه بگوییم نیکی تقواست، باید بگوییم نیکی، متّقی است. این نکته به ما یادآوری میکند که باید ارزشهای دینی را در عمل نشان دهیم.
تقوا باید در رفتار و کردار ما تجلی یابد. این امر به ما یادآوری میکند که باید به اصول دینی پایبند باشیم.
بیراهه رفتن تقوا نیست. اگر از سیره عقلا و اولیای خدا سرپیچی کنیم و نام آن را تقوا و خودسازی بگذاریم، منحرف شدهایم. این نکته به ما یادآوری میکند که باید از اصول صحیح پیروی کنیم.
پیروی از سیره عقلا و اولیای خدا به ما کمک میکند تا در مسیر صحیح قرار بگیریم و از انحراف دوری کنیم.
بکارگیری روشهای نادرست و غیر منطقی برای انجام امور، خلاف تقواست. این نکته به ما یادآوری میکند که باید از روشهای صحیح و منطقی استفاده کنیم.
استفاده از منطق در زندگی به ما کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیریم و از مشکلات دوری کنیم.
حفظ وقت و مراعات نظم در کارها و عبادات، یکی از مصادیق تقوا و فلاح است. این نکته به ما یادآوری میکند که باید از زمان به درستی استفاده کنیم.
نظم در کارها به ما کمک میکند تا به موفقیتهای بیشتری دست یابیم و از بینظمی دوری کنیم.
رستگاری نهایت تکامل است. بسیاری از دستورات برای رسیدن به تقواست، اما در این آیه، تقوا مقدمه رستگاری است. این نکته به ما یادآوری میکند که باید به تقوا توجه کنیم تا به رستگاری دست یابیم.
تقوا به عنوان مقدمهای برای رستگاری، باید در زندگی ما مورد توجه قرار گیرد. این امر به ما یادآوری میکند که باید به اصول دینی پایبند باشیم.
نظم کیهانی به ما کمک میکند تا زمانهای مناسب برای عبادت و فعالیتهای روزمره را شناسایی کنیم و از آنها بهرهبرداری کنیم.
با آگاهی از اصول صحیح دینی و پیروی از سیره عقلا و اولیای خدا، میتوانیم از خرافات دوری کنیم.
برنامهریزی دقیق، تعیین اولویتها و استفاده از زمان بهینه میتواند به حفظ وقت و نظم در زندگی کمک کند.
آیه 189 سوره بقره به ما یادآوری میکند که نظم کیهانی و تقوا در زندگی ما اهمیت دارد. این آیه به ما میآموزد که باید از روشهای صحیح و منطقی برای انجام امور خود استفاده کنیم و به اصول دینی پایبند باشیم تا به رستگاری دست یابیم.
نظم, کیهان, عبادت, تقوا, رستگاری, خرافات, آداب, روشهای صحیح, زمان, سیره, عقل, اولیای خدا, پاسخگویی, ارزشهای دینی, بیراهه, منطق, حفظ وقت, موفقیت, فلاح, برنامهریزی
آیه 189 سوره بقره به ما میآموزد که باید از نظم کیهانی بهرهبرداری کنیم و به تقوا و اصول دینی پایبند باشیم. این آیه به ما یادآوری میکند که رستگاری در گرو رعایت نظم و استفاده از روشهای صحیح در زندگی است.
ترویج فرهنگ نظم: آموزش به افراد درباره اهمیت نظم در زندگی.
آگاهیبخشی: برگزاری کارگاههای آموزشی درباره خرافات و باورهای نادرست.
تقویت روشهای صحیح: تشویق به رعایت روشهای صحیح در انجام کارها.
حفظ وقت: آموزش به افراد درباره مدیریت زمان و حفظ وقت.
پیروی از سیره: تشویق به پیروی از سیره عقلا و اولیای خدا.
شفافیت در ارتباطات: ایجاد فضایی برای پاسخگویی شفاف به سؤالات.
استفاده از منطق: ترویج استفاده از منطق در تصمیمگیریها.
تقویت ارزشهای دینی: ترویج ارزشهای دینی در جامعه.
ایجاد همبستگی اجتماعی: تقویت همبستگی و همکاری میان افراد جامعه.
حمایت از قربانیان خرافات: حمایت از افرادی که تحت تأثیر خرافات قرار گرفتهاند.
۰۰ _ ۱۸ _ ۰۴ _ ۱۴۰۲
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.